به گفته متولیان امر درحال حاضر روزانه دو کودک بی سرپرست تحویل بهزیستی خراسان رضوی شده وهمچنین شمار شیرخواران بیسرپرست تحویل شده به بهزیستی این استان در سال ۹۶ نسبت به سال پیش از آن ۵۰ درصد افزایش یافته است. همین امرباعث شده که مدیران حوزه آسیبهای اجتماعی به منظورکاهش مشکلات کودکان بدسرپرست تدبیری بیندیشند. ازاین موارد میتوان به اجرای «طرح مشک یا مراقبت مشارکتی اطفال» اشاره کرد که از سال گذشته، اجرای آزمایشی آن همزمان با ۱۰ استان کشور درخراسان رضوی نیز درحال پیگیری است.
«طرح مشک» چیست؟
زیبا مجرب، کارشناس مسئول دفتر شبه خانواده استان خراسان رضوی به تشریح «طرح مشک» پرداخته و میگوید: در این طرح، کودکان نوزاد تا ۶ سالهای که شرایط فرزندخواندگی ندارند و یا دارای والدین و مراقبان فاقد صلاحیت هستند با تأیید بهزیستی و حکم دادگستری تازمان واگذاری قطعی وتعیین تکلیف با عنوان «امین موقت» به خانوادههای مورد اعتماد به صورت مهمان سپرده میشوند. به این ترتیب خانوادههای مورد نظر قراراست به جای شیرخوارگاهها ومراکز نگهداری عمل کنند. ازهمین رو دراستان خراسان رضوی شعاری را با مضمون «نه به تأسیس شیرخوارگاهها، نه به تأسیس خانههای فرزندان» سرلوحه اجرای این طرح قراردادیم. به هرترتیب دراجرای این طرح، خانوادههای خاصی مشارکت دارند نه آنهایی که تنها درخواست امین موقت را داشتهاند. همچنین این خانواده میتواند مسئولیت چند کودک را به عهده بگیرد. البته ازآنجا که مراحل آزمایشی طرح را سپری میکنیم دراولین گامهای اجرا، از خانوادههای متقاضی فرزندخواندگی بهره خواهیم برد. برای اجرای مؤثر این برنامه نیز به آموزش خانوادههای متقاضی و نظارتهای هفتگی توجه شده است.
وی با تأکید بر اجرای موفق طرح امین موقت در استان میافزاید: ۶۰ درصد اطفال دراین قالب واگذار شدهاند چرا که اکثر کودکان نگهداری شده در مراکز ما بدسرپرست محسوب میشوند. همچنین از سال ۱۳۹۲ با ابلاغ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست، اطفال بسیاری به امین موقت سپرده شدهاند که آمار این تعداد، از کودکان پذیرفته شده به عنوان فرزندخوانده نیز پیشی گرفتهاند.
حرکت برلبه تیغ
گرچه نمیتوان منکر آثار مطلوب تربیت کودکان در خانواده شد، اما نمیتوان نسبت به آثار احتمالی واگذاری کودکان به خانوادهها در قالب طرح مشک چشمپوشی کرد.
دکتر مهناز دیهیم، مدیراجرایی شبکههای حامیان حقوق کودک در استان خراسان رضوی در این باره اظهارمی کند: طرح مشک ازنظر بزرگسالان طرح خوب و مطلوبی محسوب میشود چراکه درقالب طرح یادشده، میتوان سیل خانوادههای متقاضی برای فرزند پروری را کاهش داد و همچنین به این خانوادهها فرصتی داده میشود که تجربه نگهداری کودک کسب کرده و شرایط خود را برای قبول فرزندخوانده برآورد کنند. همچنین میتواند شرایط تجربه زندگی مطلوبی را نیز برای کودکانی که پیش از این تجربه خوشایند خانوادگی نداشتهاند، فراهم کنند. در واقع از این نظر که ما میخواهیم کودک، دامن خانواده را تجربه کند ویا اینکه قصد داریم با رویههای بینالمللی پیش برویم، ایده ارزشمندی است، اما جا دارد این مقوله را از دیدگاه کودک هم ببینم زیرا اینکه کودکی به خانوادهای به عنوان فرزندخوانده وارد میشود و پس از ناکامیهای گذشته، دلبستگیهایی را تجربه میکند، اما بعد ازمدتی دوباره به خانوادهای واگذار شده و یا به فضای زندگی گذشته خود برمی گردد، قراراست چه اتفاقاتی برای طفل بیفتد؟ به هرحال این روند بر شالوده شخصیتی و ذهن کودک بیتأثیر نخواهد بود چنانکه بنابر تجربه، شاهد بودهایم بعد از بازگشت کودک از شرایط بهشت گونه خانواده متقاضی و پایان یافتن زمان نگهداری، در مواجهه با اعضای خانواده اصلی و یا ورود دوباره به مراکز نگهداری سرناسازگاری داشته و دیگر نمیخواهد خودش را با این فضا وفق دهد. همچنین از ایجاد ارتباط مجدد با محیط فعلی سرباز زده و طفره میرود و به این ترتیب سرخوردگی شدیدی را تجربه میکند زیرا در ادامه این وضعیت، کودک احساس ناخوشایند طرد شدگی را خواهد داشت. چنانکه مقصر اصلی عدم ادامه زندگی با خانواده متقاضی را خود دانسته و همواره خود را ملامت میکند که «من حتماً بد بودم که برگشتم.» که این احساس منجر به ضربههای عاطفی شدید به طفل میشود، به نحوی که این نگرش نامطلوب درحافظه هیجانی کودک ذخیره شده و تا آخرعمر همراهش خواهد بود.
گامی موقت
سید محسن اصغری نکاح، روان شناس کودک نیز با اشاره به ضرورت اجرای طرحهای متنوع برای سرپرستی اطفال میگوید: مقوله کودکان بیسرپرست و یا بدسرپرست جزو مباحث قابل تأمل در زمینههای حقوق کودک و روانشناسی اطفال محسوب میشود. ازهمین رو شیوههای مختلفی برای حمایت و مساعدت به این افراد در نظر گرفته شده است چنانکه دردهههای گذشته که خانواده گسترده بوده با بروز هرگونه ضعف در سرپرستی کودکان اعم ازبیماری، فوت یا طلاق والدین؛ خویشاوندان و بستگان، عهدهدار مسئولیت نگهداری این گونه اطفال محسوب میشدند. این درحالی است که امروزه با تغییر شرایط خانوادهها به هستهای، مسئولیت نگهداری کودکان فاقد سرپرست دارای صلاحیت به خانوادههای متقاضی ویا مراکز نگهداری سپرده میشود. اجرای «طرح مشک» نیز یکی از شیوههایی است که راه چارهای میانی وموقت محسوب شده که در مقایسه با دیگر شرایط آسیبزا برای کودک ناگزیر به اجرای آن هستیم چرا که کودکان در مراکز نگهداری با تمام تلاشها نمیتوانند تعاملهای مناسب هیجانی، عاطفی و ارتباطی را تجربه کنند. البته واگذاری کودکان به صورت موقت به خانوادههای میانجی نیز نیازمند توجه به الزامات و زیرساختهایی است.
وی همچنین میافزاید: دراین راستا باید به مقوله فرهنگسازی توجه داشت چرا که در هر فرهنگ، شیوههای فرزندخانوادگی ونگهداری از کودکان بیسرپرست وبدسرپرست متفاوت است. همچنین برای سرپرستی کودکان به طور موقت نیز نیازمند شناسایی افراد شایسته هستیم و هر فردی را که علاقهمند به این قضیه است، نمیتوان مناسب سرپرستی کودکان محسوب کرد. بنابراین لازمه اجرای بهینه روند شناسایی این گونه خانوادهها نیز منوط به بهرهگیری مؤثر از کارشناسان این حوزه است تا به صورت تخصصی اجرا شود. نکته دیگر تأکید بر نظارت بر این گونه خانوادههاست. در این مقوله نیز باید نسبت به آموزش، مشاوره و توانمندسازی در طی اجرای طرح توجه داشت چراکه بنابر تجربه اغلب برای واگذاری کودک به خانوادههای متقاضی، مجموعه و شبکهای مناسب برای نظارت ومشاوره وجود ندارد. بنابراین از نیازهای قابل توجه در این امر تأمین نیروی متخصص برای گزینش خانوادههای متقاضی و توانمندسازی آنهاست.
این استادیار دانشگاه فردوسی تأکید میکند: ما در عصری زندگی میکنیم که چالشهای نوینی را تجربه میکنیم که راهکارهای نوینی را میطلبد. از جمله این راهکارها میتوان به طرح مشک یا امین موقت اشاره کرد. البته دراجرای این طرحها باید به تجربیات و ضعفهای گذشته نیز توجه کرد و با این نگاه به بازنگری طرحها پرداخت زیرا اگر چنین برنامه هایی تنها برای ارائه گزارش وبه صورت سطحی اجرا شود، نه تنها مشکلی ازکودکان حل نخواهد کرد، بلکه میتواند پیامدهای آسیبزایی داشته باشد. بنابراین در اجرای آنها نباید تعجیل کرد.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما