گروه فرهنگی قدسآنلاین/زهره کهندل: مستند «رزمآرا، یک دوسیه مسکوت» به نویسندگی و کارگردانی احسان عمادی و تهیه کنندگی حسام اسلامی که محصول خانه مستند انقلاب اسلامی است، روایتی تاریخی از پرونده قتل «سپهبد علی رزم آرا» را بیان میکند که برگههای جدیدی از مناسبات سیاسی را در آن مقطع تاریخی میگشاید.
این مستند که در نوبت اکرانهای هنر و تجربه خود به سینما هویزه مشهد رسید، با حضور کارگردان آن اکران شد. عمادی درباره جرقه ساخت این مستند سیاسی- تاریخی میگوید: ابتدا قرار بود که مستند 10 قسمتی «مردان شاه» را بسازیم، مستندی درباره 10 نخست وزیر شاه از فروغی تا جمشید آموزگار که رزم آرا هم یکی از این آدمها بود. طی مطالعاتی که داشتم دیدم قصه رزم آرا، ماجرایی معمایی- پلیسی دارد و دارای ظرفیتهای دراماتیک بالایی برای فیلمسازی است.
او ادامه میدهد: تحقیق فیلم را با این سؤال ظاهراً مهم شروع کردیم که چه کسی رزم آرا را کشت؟ در طول 65 سالی که از قتل رزم آرا گذشته، دو روایت غالب درباره قتل رزم آرا وجود دارد؛ یک روایت میگوید؛ خلیل طهماسبی، عضو جمعیت فداییان اسلام، قاتل رزم آراست و روایت دیگری میگوید که یکی از محافظان رزم آرا بنا به مأموریتی که از دربار شاه داشته، او را کشته است. در این سالها، بحثهای زیادی درباره این دو روایت شده است و موافقان و مخالفان ادله زیادی در این باره ارائه کردهاند.
عمادی توضیح میدهد که در ابتدا با ساخت این مستند میخواسته به جوابی قطعی درباره قتل رزمآرا برسد و یکی از روایتها را ثابت کند، ضمن اینکه به لحاظ جذابیت سینمایی، ترجیح میداده که روایت دوم یعنی دست داشتن دربار در قتل او درست باشد و بتواند آن را ثابت کند. او میگوید: همینطور که تحقیقات پیش میرفت، احساس کردیم این سؤال که چه کسی رزم آرا را کشت، چندان مهم نیست، در واقع این یک سؤال قضایی حقوقی است و مسائل مهم تری از اینکه چه کسی گلوله را شلیک کرده است در پرونده قتل رزم آرا وجود دارد که پشت سؤال انحرافی، پیدا کردن قاتل رزم آرا، پنهان شده است. فیلم سعی کرده به این مسائل مهمتر بپردازد، به همین دلیل پاسخ قطعی نمیدهد که قاتل رزم آرا کیست و بنایی به پاسخ دادنش هم ندارد.
به گفته او مستند رزم آرا، برای زیر و رو کردن برداشتهای تاریخی داده چندان جدیدی ندارد، ولی با روایت تازهاش از این ماجرا نسبت به شخصیتهای تاریخی، آشنایی زدایی میکند.
چه کسی گلوله را شلیک کرد؟!
سالهاست درباره سؤالی بحث میکنیم که اهمیت تاریخی ندارد. فرض کنیم که قاتل رزمآرا، محافظش بوده که از طرف دربار مأمور شده، سؤال بعدی این است که چرا خلیل طهماسبی، آنجا بوده و چه کسانی به او مأموریت این کار را دادهاند؟ عمادی با بیان این مطلب، خاطرنشان میکند: اینها مسائل مهمتری است چون به افشای پشت پرده روابط سیاسی آن دوره میانجامد. در بررسی پرونده این قتل میبینیم که گروهها و طیف هایی که با هم تضاد منافع و حتی اختلافات جدی داشتهاند در قتل رزمآرا به اشتراک منافع میرسند، ولی تضاد منافع آنها به فاصله کوتاهی بعد از قتل رزمآرا خودش را نشان میدهد. مثل انشقاقی که بین بعضی اعضای جبهه ملی و دکتر مصدق پیش میآید یا اختلافات بین دکتر مصدق و آیتالله کاشانی و اختلافات مهمی در خود جمعیت فدائیان اسلام یا اختلافات جدیشان با آیتالله کاشانی و اختلافات بزرگ دربار با همه این ها. این مسائل بسیار مهمتر از این است که چه کسی گلوله را به سمت رزمآرا شلیک کرد.
این کارگردان با بیان اینکه تاریخ و سینما برای او موضوعات جذابی هستند، یادآور میشود: سینما برای من اولویت بالاتری دارد و به شخصیتها و اتفاقات تاریخی به عنوان یک ماده خام برای نوشتن یک روایت یا ساختن یک فیلم نگاه میکنم، اما این به معنای بیاهمیت بودن تاریخ در این فیلمها نیست.
او با تأکید بر اینکه اگر بخواهیم بدانیم که به چه دلیل اینجا ایستادهایم باید تاریخ بدانیم و تاریخ بخوانیم، میگوید: اگر فقط وجه پلیسی قتل رزمآرا برایم مهم بود، فیلم در حد همان سؤال میماند که چه کسی گلوله را شلیک کرده است، اما اهمیت تاریخی ماجرا باعث بسط بیشتر پرونده قتل رزمآرا شد.
عمادی با بیان اینکه آشنازدایی از شمایلهای تاریخی مصدق، کاشانی، فدائیان اسلام، جبهه ملی و رزمآرا در این مستند با احتیاط هایی همراه بود، عنوان میکند: از بازخوردهای مردمی این فیلم، متوجه شدم که مسیر درستی انتخاب شده، چون در ساخت این مستند هدفی جز این نداشتیم که ذهن مخاطب درباره اشخاص و اتفاقات تاریخی قلقلک شود و سؤالات تازه و مهمی در ذهنشان مطرح شود.
به باور او، اثرگذاری چنین فیلمهایی صرفاً با تلنگر زدن ذهن مخاطب برای آشنایی زدایی از شمایلهای غالب و تثبیت شده شخصیتها و گروههای تاریخی اتفاق میافتد و میگوید: خوشبختانه واکنش هایی که از مخاطبانم دریافت کردم نشان میدهد که این تلنگر درباره این شخصیتها به ذهنشان خورده و برایشان سؤال ایجاد شده است. وی درباره جمع آوری منابع برای ساخت این مستند عنوان میکند: برای پژوهش این فیلم سعی کردیم اطلاعات مکتوب و شفاهی را در حد وسیع این پروژه به صورت کامل جمع آوری کنیم و با افرادی که زنده هستند، گفتوگو کنیم که البته برخی حاضر نشدند جلوی دوربین بیایند، بضاعت تحقیقاتی ما در حد زمان و بودجهای بود که داشتیم به شکلی که در فیلم میبینید منعکس شده است.
دیگران هم درباره رزمآرا مستند بسازند
عمادی درباره اینکه چقدر به آن مقطع تاریخی اشراف داشته که این مستند را ساخته است، میگوید: بنا نیست مستندسازی که درباره حیاتوحش یا شکاف طبقاتی یا ملی شدن صنعت نفت، مستند میسازد خودش کارشناس محیطزیست، کارشناس تاریخ یا کارشناس اقتصادی باشد. اصولاً چنین چیزی نه عملی است نه مطلوب. من نمیتوانم سابقه یک سال و نیم پژوهشم درباره رزمآرا را با یک کارشناس تاریخ معاصر که مویی در این راه سفید کرده است مقایسه کنم.
نمیتوان در بازه زمانی کوتاه متخصص حوزهای شد، من یک فیلمسازم که در این باره کار تحقیقاتی انجام دادم و از دل این تحقیقات به یک برداشت شخصی رسیدم. روی این تعبیر برداشت شخصی هم اصرار دارم چون شما در هر زمینهای مستند بسازید، نگاه و برداشت شخصی سازنده بر آن حاکم است، خیلی خوب است که دیگرانی هم از نگاه خودشان درباره رزم آرا مستند بسازند، چراکه قرار نیست یک مستند تاریخی، حرف آخر را درباره یک واقعه بزند.
او اضافه میکند: یکی از بستگان سپهبد رزمآرا بعد از تماشای این فیلم، ضمن اظهارنظرها و نقدهایش از من پرسید؛ چرا درباره توافق رزم آرا با شوروی یا قرارداد 50 50 در این فیلم چیزی نیست؟ خب نمیتوان فیلمی درباره یک اتفاق یا چهره تاریخی ساخت و همه چیز را درباره آن دوره نشان داد.
این کارگردان با بیان اینکه تلاش کرده در مستندهایش مستقیماً از حضور کارشناسان تاریخ استفاده نکند تا جنبه روایی فیلم کمرنگ نشود و به سمت تحلیل و تفسیر وقایع نرود، یادآور میشود: در این مستند با وجود مشورتهای مفصلی که با کارشناسان تاریخ داشتیم، اما اصرارداشتم از حضور آنها در خود فیلم استفاده نکنم و سراغ شاهدان عینی ماجرا یا نهایتاً راویان دست دوم بروم. البته یک مشکل برای ساخت این فیلم، این بود که اطلاعات مکتوب خوبی داشتیم، اما ریختن همه این اسناد و دادههای مکتوب در قالب نریشن، فیلم را خسته کننده میکرد. به همین دلیل گفت و گوی کوتاهی با جناب داوود امینی که پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب
«اعدام انقلابی رزمآرا» است، داشتیم تا خلاصهای از اسناد کتابشان درباره پرونده قتل رزمآرا را ارائه بدهند، چنین کاری را از جناب محمد ترکمان نویسنده کتاب «اسرار قتل رزمآرا» هم خواستیم، اما ایشان به دلایل شخصی حاضر نشدند جلوی دوربین بیایند.
آشنازدایی از چهرههای تاریخی
مستندهای تاریخی و سیاسی معمولاً متهم به گرایشهای خاص میشوند، عمادی با تأکید بر اینکه هر برچسب و نشانی به این فیلم بچسبد، این انگ که «فیلم به طرفی -هرچه که باشد- غش کرده»، به آن نمیچسبد و تمام قد در برابر این نسبت از فیلم دفاع میکند، میگوید: واکنشهایی که از طیفهای مختلف دریافت کردم، بر این موضوع صحه میگذارد. همانقدری که در فیلم اسم دربار در این قتل شنیده میشود، نام فدائیان اسلام، جبهه ملی، دکتر مصدق و آیتالله کاشانی هم به میان میآید. البته فیلم درباره این موضوع قضاوت صریحی نمیکند و فقط روایت میکند. ضمن اینکه فیلم نخواسته سمپات رزم آرا باشد و از او قهرمان بسازد، بلکه صریحاً او را نقد میکند، هرچند این نگاه هم در آن دیده میشود که به هر حال او قربانی شده است.
او ادامه میدهد: جدیترین دلیل مخالفتی که از سوی فدائیان اسلام، جبهه ملی، دکتر مصدق و آیتالله کاشانی در برابر رزم آرا وجود داشت، ترس از برگشتن دیکتاتوری رضاشاه بود و من سعی کردم این را در فیلم نشان دهم و حتی مستقیماً در نریشن هم به این موضوع اشاره کردم. اما بیش از این، نه و تمام تلاشم بر این بود که از قضاوت صریح در فیلم پرهیز کنم.
این کارگردان با بیان اینکه در بررسی جزئیات مربوط به قتل رزم آرا در این فیلم، تنها به اسناد مکتوب تکیه کرده و از روایتهای شفاهی پرهیز داشته است، میگوید: این فیلم مخاطبانی دارد که علاقهمند به تاریخ و سینما هستند و امیدوارم مستند رزم آرا، تلنگری به ذهن این افراد زده باشد. اما از سوی دیگر، مخاطبانی هم داریم که هویتشان را به آدمهایی در تاریخ گره زدهاند، آدمهایی که مثال هایشان در این فیلم کم نیست؛ از دکتر مصدق و آیتالله کاشانی گرفته تا جبهه ملی و فدائیان اسلام. این گروه نمیآیند فیلم تاریخی ببیند تا با نگاه و برداشت تازهای مواجه شوند یا احیاناً سؤال جدیدی را پیش روی خود ببینند. آنها صرفاً برای این میآیند که مترشان را کنار فیلم بگذارند و بر اساس تطبیق جزئیات این روایت با آنچه در ذهن خود ساختهاند، به آن نمره بدهند. طبعاً این فیلم برای این گروه از مخاطبان چندان خوشایند نبوده و بعضاً حتی انتقادات تندی هم به آن داشتهاند. البته از طیفهای مختلفی به این فیلم حمله شد که خود این مسئله نشان میداد فیلم به سمت خاصی غش نکرده است.
عمادی، پرونده رزم آرا را برای یک مستندساز تاریخی گزینه فوقالعادهای میداند و میگوید: انواع گروههای متعارض با هویتها و منافع متضاد، در آن دوره با هم بر سر کشتن این آدم توافق نانوشتهای داشتند.
او تأکید میکند: در یک فیلم مستند، گفتن آنچه به عنوان حقیقت تاریخی میفهمیم، ضروری است و دلیلی ندارد چون عدهای روی برخی شخصیتها حساب باز کردهاند، برایشان قصههای تاریخی بسازیم. در این مستند هم ما بدون اینکه بخواهیم به شخصیتی برچسب تازهای بزنیم، سعی کردیم براساس مستندات تاریخی، از این چهرهها آشنازدایی کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما