به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، اگر قرار بود جایزهای در دنیا به متوهمترین آدمهای روی زمین بدهند، قطعاً رضا پهلوی یکی از برندگانش بود. آدمی که هنوز هم رویای پادشاهی ایران را در سر میپروراند و هرجا که مینشیند خودش را شاهزاده میخواند. هربار هم که مصاحبه میکند، آدمهای زیادی بیشتر از قبل پی به حماقت و نادانی ربع پهلوی میبرند و خدا را شکر میکنند که انقلاب شد و این بشر به سلطنت نرسید وگرنه حسابمان با کرامالکاتبین بود. حتی آنهایی که سالها روی دیوار او یادگاری نوشتند هم بعد از هر اظهارنظر جدید، خیلی یواش و چراغ خاموش پشتش را خالی میکنند که آبرویشان نرود. اما گفتوگوی اخیر، رضا پهلوی با انستیتو واشنگتن، هم دوباره موج تمسخر او را در شبکههای اجتماعی هم اینکه باعث شد همه سرکی بکشند به ثروتهای ملی که این خانواده موقع فرار از کشور خارج کردند.
■ مدعی ذلیل
دو سه روز پیش رضا پهلوی در انستیتو واشنگتن آمریکا پشت تریبون رفت و شروع به صحبت کرد و همان حرفها و اتهامهای همیشگیاش را طبق عادت مالوف مطرح کرد و رفت. صحبتهایی که طبق معمول از همان لحظه اول حاشیهساز شد، چون چند نفری از کارمندان و دست اندرکاران این مؤسسه اعلام کردند که هیچ تمایل و برنامهای برای سخنرانی ربع پهلوی نداشتند و او با خواهش و تمنا و زور، خودش را پشت تریبون رسانده که چند دقیقهای حرف بزند. بعد از این صحبتهای عجیب مسئولان انستیتو واشنگتن، موج دوم حملات و تحقیر شاهزاده خودخوانده پهلوی از سوی دور وبریهایش شروع شد. عطاالله مهاجرانی چند ساعتی پس از این سخنرانی در توییترش نوشت: یک ساعت و 16 دقیقه با گفت وگوی شازده در انستیتو واشنگتن وقت تلف کردم! پرسشهای خلجی دقیق و سنجیده بود. شازده به هیچ پرسشی، پاسخ دقیق و سنجیده نداد، خلجی هیچ پرسشی را پی نمیگرفت. شازده کم سواد و بی استعداد است، حدود صد تا جمله را مثل کلیشه در همه مصاحبهها تکرار میکند. هفت بار هم آب میخورد!
مهران مصطفوی هم از نزدیکان ابوالحسن بنیصدر و از فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، با انتقاد شدید از سخنان اخیر رضا پهلوی، گفت: «من تاکنون فردی که مدعی رهبری باشد به این ذلیلی ندیده بودم».
■ پول تو جیبیهایی که احتمالاً تمام شده
ربع پهلوی اما در بخشی از صحبتهایش از کشورهای غربی خواست که پولهای ملت و سرمایههای دولت ایران را بلوکه کنند و به دست او بدهند. همین یک جمله بیشتر از بقیه صحبتهای او به چشم آمد و باعث شد کاربران شبکههای اجتماعی شروع کنند به نوشتن از او و این حرف احمقانهاش: «این جمله رضا پهلوی که «در صورتی که مالشان از کیسه ملت میرود، آنها را هم توقیف کنند» که تهش داده بشه به خودش و همفکرانش، ناخودآگاه اینو به فکر آدم میاره که شما عجالتاً اون مالی که چهل سال پیش از کیسه ملت بردین و هنوز دارین میخورین رو برگردونین، توقیف اینا پیشکش»، «رضا پهلوی که قبای رهبری اپوزیسیون رو میخواد به تن کنه پیش از آنکه درخواست ضبط و مصادره اموال مربوط اشخاص وابسته به رژیم رو مطرح کنه اول فهرست اموال خودش و خانواده اش رو اعلام کنه. مشخص کنه تو این سالها به جز ثروت هنگفتی که خانواده اش از این ملت برداشتن و بردن دقیقاً چه منبع درآمدی داشته»، «آقای رضا پهلوی در انستیتو واشنگتن گفت: رژیم مذهبی ایران با فعالیتهای خود و حمایت از تروریسم تهدیدی علیه منطقه و جهان به شمار میآید. آیا این جملات شما را یاد سخنان مشابه محمد بن سلمان نسبت به ایران نمیاندازد؟»، «رضا پهلوی پیشنهاد دادهاند کشورهای غربی اموال ایران در خارج از کشور را ضبط کرده و آنها را در اختیار «مخالفان دموکرات حکومت ایران» قرار دهند. به گمانم والاحضرت مامان فرح پول توجیبی را قطع کردهاند»، «من اگه به جای رضا پهلوی بودم سعی میکردم کمتر صحبت کنم تا دستم برای مردم رو نشه».
■ بنیادی برای لاپوشانی دزدیها
همین یک جمله رضا پهلوی و پروندهای که در فضای مجازی در مورد فسادهای مالی این خانواده باز شده، بهانه خوبی است تا نگاهی بیندازیم به آنچه از مال و اموال ملت که این خانواده با خودشان از کشور خارج کردند. تقریباً پنج سال پیش و در مستند «از تهران تا قاهره»، فرح پهلوی ادعا کرد که «اموال شاه هنگام فرار از ایران تنها 62 میلیون دلار بوده است!» فرح پهلوی در این گفتوگو و مصاحبههای بعد از آن بارها از شرایط سخت زندگی در خارج از ایران گفت اما هیچوقت اعلام نکرد اگر منابع مالی چندانی در اختیارشان نبوده، منابع مالی کمکهای مالی فراوان وی و بنیاد پهلوی به مخالفان نظام جمهوری اسلامی و زندگی اشرافی در خارج از ایران از کجا تأمین میشده است. شاه در سال 1337 شمسی «بنیاد پهلوی» را تأسیس کرد و بخشی از مایملک خود اعم از میهمانخانهها، سهام کارخانهها، شرکتها و بانکها را در اختیار این بنیاد قرار داد.در مهر 1340، شاه برای سرپوش گذاشتن بر اموال نامشروع خود فرمان وقف دارایی بنیاد پهلوی به امور خیریه را صادر کرد. در صورتی که اکثر اعضای هیئت امنای آن خود شاه و دربار بودند. علاوه بر اینها مبالغ هنگفتی از درآمد نفت، به صورت اعتبارات بانکی در اختیار بنیاد پهلوی قرار میگرفت.در این حالت خاندان پهلوی نهتنها اموال قبلی خود را از دست نداد بلکه درآمدهای نفتی و... هم به آن اضافه شد.
گرچه اهداف این بنیاد به ظاهر خیرخواهانه و در جهت توسعه آموزش و پرورش، اعطای بورس تحصیلی و از این قبیل مطرح میشد اما خانواده پهلوی علاوه بر چپاول هدایا و وامهای بینالمللی که برای این بنیاد گرفته میشد با داشتن 207 مؤسسه اقتصادی از قبیل شرکتهای ساختمانی، معدنی، کشاورزی، بیمه، بانک و هتلها و کازینوها (قمارخانهها) و کابارهها و مراکز فساد، سلامت نظام اقتصادی را برهم میزدند. بسیاری از این اموال و مستغلات در زمان انقلاب از دست درباریان و وابستگان به حکومت پهلوی خارج شد اما تکلیف اموال و املاک خارج از ایران همچنان مبهم باقی مانده است به عنوان مثال میتوان به ساختمان بنیاد پهلوی در نیویورک که ارزش دفتری آن در سال ۱۳۵۴، ۵/۱۴ میلیون دلار بوده است اشاره کرد یا پروژه کانال استریت در نیواورلئان. سهام شاه در پروژههای بینالمللی آنقدر زیاد بود که برخی منابع خبر از دقیقهای 6000 دلار و سالانه افزون بر 3 میلیارد دلار سود خالص از محل سرمایهگذاریهای شاه در نقاط مختلف دنیا میدادند. روزنامه «نیویورکتایمز» در تاریخ دهم ژانویه 1979، با استناد به گفتهی منابع بانکی جهانی نوشت که فقط اوراق بهادار متعلق به شاه، بیش از یک میلیارد دلار قیمت دارد و نیز مبلغی بین 2 تا 4 میلیارد دلار تنها در طول این دو سال آخر (1356 و 1357) از سوی خانواده سلطنتی ایران به آمریکا منتقل شده است.
■ 100میلیارد دلار نه 60 میلیون
در باره ثروت محمدرضاشاه پهلوی، ارقام و اعداد نجومی بسیاری روایت شده است که دور وبریهای شاه آن را کاملاً تأیید میکنند. حسین فردوست، دوست و همراه همیشگی شاه نیز در خاطرات خود اشاره کرده است که پس از رفتن رضاشاه، املاک زیادی به محمدرضا رسید. درآمد وی تنها از مستغلات شمال، سالی 62 میلیون تومان بود.
اردشیر زاهدی نیز دربارهی میزان ثروتی که شاه موفق به انتقال آنها به خارج از کشور شد، چنین نوشته است: «دادستان تهران در زمان شریف امامی، فهرست دقیقی از افرادی که پولهایی را بهشکل ارز خارج کرده بودند، استخراج کرد. در میان این فهرست، شخص اعلیحضرت تا آن زمان 31میلیارد دلار از کشور خارج کرده بود».
فرح پهلوی و فرزندان او در حالی با آه و ناله میگویند اموال شاه تنها 60 میلیون دلار بوده و الآن کفگیرشان ته دیگ خورده که اسناد بانک مرکزی و دادستان تهران در زمان شریف امامی، نشان میدهد در سال 1357 تنها مقامات دولتی 13 میلیارد دلار ارز طی دو ماه خارج کردند و شاه و اطرافیانش مسلماً مبلغی بیش از این به تاراج بردهاند. اسناد و مدارک موجود در ایران نشان میدهد بخشی از املاک محمدرضا پهلوی در ایران، شامل 220 هکتار زمین، قبل از خروج او از کشور، در سال 57 به فروش رفته و بهصورت ارز از کشور خارج شده است. ارزش ثروت تقسیمشده شاه از 120 میلیون دلار برطبق گفته بعضی وابستگان به خانواده پهلوی، تا رقم رؤیایی 100 میلیارد دلار، طبق برآوردهای برخی نویسندگان و روزنامهنگاران، متغیر است. عباس میلانی نیز رقمی نزدیک به یک میلیارد دلار را نزدیکتر به واقعیت میداند و هنوز هم مشخص نیست چه میزان از ثروت ایران توسط او و خاندانش به یغما رفته است.
■ دزدهای سلطنتی
اما یکی از معماهایی که در این سالها هنوز حل نشده است، جواهر و میراث ملیای است که خاندان پهلوی از کشور خارج کردهاند و در این سالها به هیچکس و هیچکجا جواب درست و روشنی در این زمینه ندادهاند. عباس میلانی این وضعیت را اینگونه روایت میکند:«از صبح 26 دی ضرب زندگی در دربار تندتر شده بود. همهچیز انگار در حال تعلیق بود. مبلها را پوشانده و بسیاری از نقاشیها را از دیوار پایین آورده بودند. اینجا و آنجا جعبههایی دیده میشد. سفر شاه و ملکه قریبالوقوع به نظر میرسید. دو روز قبل از سفر، چهارده بسته بزرگ، پر از متعلقات شاه و خاندان سلطنتی، به فرودگاه برده شده بود. اندازه این 14 بسته در حدی بود که عملاً یکی از دو هواپیمایی را که قرار بود شاه و همراهانش را به خارج ببرد، پر میکرد. چند روز قبل، هواپیمای اختصاصی کوچکی، الیاسی، یکی از خدمتکاران معتمد شاه را به ژنو برده بود. الیاسی اوراق بهادر و دیگر اسناد ارزشمند شاه را بههمراه خود به سوئیس برد. چند و چون این پرواز یکسر محرمانه نگه داشته شد. محتویات آنچه الیاسی به سوئیس برد نیز روشن نیست». رئیس کل تشریفات دربار، آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در 24 دیماه 57 اعلام کرد. او دستور داد برچسبهای شناسایی چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه، که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود، به درون کاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسبهای اختصاصی دربار اینک آماده شده بود تا به چمدانها و صندوقها الصاق گردد. یک تیم از افراد مورد تأیید فرح در دربار، جمعآوری و بستهبندی همهگونه عتیقه، جواهر و الماسهای گرانبها، ساعتهای تمامطلا، تاج و نیمتاجهای تمام زمرد را برعهده داشتند و این کالاهای ارزشمند نیز در 384 بسته و چمدان کوچک جای گرفت. بستهبندی و جمعآوری دلارهای آمریکایی، که از ماهها قبل نقداً جمع شده بودند، توسط بخش مالی دربار انجام شد. تاج شاهنشاهی با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد، 368 حبه مروارید و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با 1646 قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهر دیگر و طلا به ارزش دهها میلیون دلار، بخش اندکی از جواهرربودهشده سلطنتی هستند».
شاید آن روزی که محمدرضا شاه کتاب ماموریت برای وطنم را مینوشت، احتمالا منظورش از وطن جیبش بوده نه ایران!
انتهای پیام/
نظر شما