این درحالی است که مقوله یاد شده به دلیل چالشها و تفاوت دیدگاهها میان فعالان میراث فرهنگی و شهرداریها نیاز به تحلیلهای جدیتر دارد. ازهمین رو به گفتوگو با دکتر عمران گاراژیان، باستان شناس نشستیم و نظر وی را در این باره جویا شدیم.
شما کلیت لایحه پیشنهادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
-بنابر نگاه اجمالی ومقدماتی وازمنظر یک باستان شناس نه به عنوان کارشناس حوزه توسعه معتقدم از آنجا که لایحه یادشده از سوی وزارت کشور تهیه شده، طبیعی است که مسائل و چالشهای مربوط به شهرداریها را مد نظر قرار دهد. به نظر چنین هم هست یعنی خواستها و منافع شهرداریها و وزارت کشور بیش از دیدگاه فرهنگی میراث فرهنگی در لایحه لحاظ شده است.
البته انتظار میرفت که پیش از ارائه لایحه در دستگاهها و مجموعههای پژوهشی همانند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و پژوهشگاه میراث فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد. براساس آنچه در رسانهها و از طریق مصاحبهها میدانیم لایحه بخشی نگرانه است. ازهمین رو نگرانیهایی که از سوی فعالان حوزه میراث فرهنگی در این خصوص مطرح میشود، به جاست.
به نظر شما میراث فرهنگی چه ملاحظاتی دارد که در لایحه لحاظ نشده است؟
مهمترین ملاحظه در مورد میراث فرهنگی که در لایحه به طور دقیق مشاهده نمیشود، انسجام تاریخی- فرهنگی و بافتی میراث فرهنگی است، چراکه میراث فرهنگی شامل تمامی مواریث تاریخی وهویتی جامعه همانند بافتهای شهری ومحوطه، غار وتپه، روستا، کوچنشینی، حتی چشماندازهای فرهنگی و طبیعی است. در این لایحه به نظر میرسد انسجام و کلیت میراث فرهنگی از نظر دور داشته شده است. به این ترتیب تنها بخشی که به کاربریها درمناطق شهری مربوط میشود ودرواقع ارزشمندترین قسمت وبه قولی گل سرسبد مجموعه میراث فرهنگی است را به شهرداریها واگذار خواهند کرد. ناگفته نماند که ریشه این غفلتها و چالشها به حوزه میراث فرهنگی در اواخر مجلس ششم و با تلفیق سازمان میراث فرهنگی با گردشگری رقم خورد. در لایحه مزبور هم میراث فرهنگی که بیشتر وجه فرهنگی و تاریخی دارد با گردشگری بدون فرهنگ سازی تلفیق شد. گویا ذهنیتی توسعه گرایانه میراث فرهنگی را مسئلهای فرعی ارزیابی میکند و به طور تاریخی در اواخر دوره نمایندگی پیشنهاداتی مشابه در دورههای پیشین مجالس طرح شده، مجلس ششم را به خاطر دارید. لایحه تلفیق میراث فرهنگی و گردشگری که در نهایت شیرازه میراث فرهنگی را از هم گسیخت در ماههای پایانی آن مجلس تصویب شد. البته بنابر تجربیات چندین دهه گذشته که حتی به پیش از انقلاب اسلامی میرسد، میراث فرهنگی همواره در جامعه ما قضیهای فرهنگی تلقی نشده و یک معضل فرهنگی در مقابل توسعه به شمار میآید. این برداشت سنتگرایانه از میراث فرهنگی در بین بخشهای توسعهای همچنین در درون میراث فرهنگی این مجموعه را به انزوا کشیده است. به هرحال جامعه ما درحوزه میراث فرهنگی زخم خورده چند مسئله دیرپاست. آنچه به عنوان حفاریهای غیر مجاز رواج فراگیری دارد، نمود عینی یکی از این معضلات است. کشاکش بین شهرداریها و میراث فرهنگی نیز یکی از این معضلات بنیادی است. در اصل همه بخشهای توسعهای به شکلی با میراث فرهنگی در حال کشاکش هستند. گویا درک متقابلی بین میراث فرهنگی و بخشهای توسعهای شکل نگرفته است.
به نظرتان علل و زوایایی که این اصطکاک وتقابل بین شهرداری ومیراث فرهنگی را تشدید میکند، چیست؟
به طور کلی درجامعه ما میراث فرهنگی به مثابه «میراث» بیش از «فرهنگی» توجه میشود. به این ترتیب اغلب افرادی که در حوزه تخصصی وسیاست گذاری میراث فرهنگی نقش آفرین هستند، دیدگاهی گذشته گرایانه وتاریخی دارند. همچنین بنابر تجربهها دریافتهام که بازخوانی آنان ازهویت نیز پدیدهای ایستا است. اثر تاریخی و بافت تاریخی فرهنگی جزئی از فضاهای معاصر شهری است. تعریف کارآییهای جدید برای آن که در لایحه هم پیشبینی شده بین رشتهای باستان شناسی شهری است. متخصصانی با رویکردهای شهری و میراث فرهنگی توأم میخواهد که البته در ایران چنین متخصصانی آموزش داده نمیشوند. در سالهای اخیر گروهها مشاوران و افرادی با دیدگاه مرمت ابنیه وارد این گسترۀ کاری شدهاند، ولی از یاد نبریم این مسئلهای شهری و مهندسی به همان اندازهای است که مسئلهای اجتماعی و تاریخی و میراث و باستان شناختی است. نتیجه در هر صورت همان میشود که تا به حال شده است. بخشی نگری و گروه تخصصی و حرفهای نگری به جای چند جانبه و بین رشتهای نگری! به هرروی اتفاقی که درحوزه میراث فرهنگی در جامعه ما محقق نشد و میتوانست با تکیه بر گردشگری اتفاق بیفتد و به انجام نرسید، فرامنطقهای وفرانسلی کردن مقوله میراث فرهنگی با گردشگری بود. در واقع از بهترین شیوههای حفاظت وصیانت از مواریث تاریخی و فرهنگی بین نسلی کردن و فرامنطقهای کردن آن است. به روزترین شیوههای حفاظت، تبدیل نمودن آثار به سرمایههای اجتماعی است حال آنکه هم در لایحه و هم در رویکردهای میراث فرهنگی دقیقاً مسیر معکوس پیموده میشود. همچنین در مقابل نیز شه. رداریها بانگاهی توسعه گرایانه به میراث فرهنگی و جلوههای آن توجه دارند. از همین رو بنا بر تجربیات پیشین شهرداریها مرجع قابل اعتمادی برای صیانت از بناها و بافتهای تاریخی محسوب نمیشوند. وزارت کشور و میراث فرهنگی میتوانستند طی تعامل بایکدیگر این لایحه را به سوی رویکردی فرهنگی به روز شونده پیش ببرند تا آنکه به عرصهای برای کشاکش بین طرفین تبدیل شود. به این ترتیب امروزه در مقیاسی کلان برای این مقوله باید فکری نو و طرحی نو درانداخت.
به نظر شما ما میتوانیم با توجه به تجربیات جوامع دیگر همانند فرانسه و ایتالیا برای صیانت از بافت تاریخی خود برنامه و راهکاری را پیش بگیریم؟
ما از الگوهای سایر جوامع به طور چشم بسته و عین به عین نمیتوانیم استفاده کنیم و انتظار موفقیت داشته باشیم.
از لحاظ کلیت فرهنگی شرایط و پیشینه متفاوتی را داریم. همچنین زیرساختهایی برای ارج نهادن به امور فرهنگی در جامعه ما چنین نیست. در واقع با نگاهی عمیقتر به چالشهای میراث فرهنگی و شهرداریها باید توجه داشت این امور تنها مسئله ابتدایی و ساده توسعهای به شمار نمیرود، بلکه قضیهای بنیادی فرهنگی است. همچنین امروزه فرایند توسعه در جوامع در حال توسعه به سوی نابودی پیشینههای فرهنگی پیش میرود. به این ترتیب اگر ما نیز همسو با وزارت کشور و تصویب لایحه واگذاری بناهای تاریخی پیش برویم و به زوایای توسعهای توجه کنیم؛ نادانسته به خود جامعه و پیشینه فرهنگیمان لطمه زدهایم؛ زیرا بدون آنکه خلأهای قانونی را در حوزه وظایف شهرداری و سازمان متولی میراث فرهنگی برطرف سازیم، یک بخش توسعهای را تقویت کردهایم. در همین زمینه باید اشاره کنم که مهمترین قانون مرتبط با میراث فرهنگی «قانون عتیقات» میباشد که صدور بخشنامه اجرایی آن در سال ۱۳۱۱ بوده و هنوز بخشهای عمدهای براساس همین قانون کار میکنند. ضرورت امروز جامعه بهروز کردن قوانین در زمینه میراث فرهنگی و وظایف فرهنگی شهرداریهاست. سپس میتوان به موضوعی مانند آنچه در لایحه پرداخته شده رسید.
به هرروی تصویب لایحه مزبور را بدون بررسیهای کاربردی و مؤثر شکلی از خود زنی فرهنگی است. چراکه پیش از این ما با نگاه اقتصادی به تلفیق میراث فرهنگی و گردشگری پرداختیم و حال باردیگر با همان نگرشهای اقتصادی به واگذاری بناهای تاریخی به شهرداریها؛ بر تقویت چالشهای موجود تأکید داریم. در واقع دراین شرایط، میراث فرهنگی ما گویا بیماری است که در شرایط وخیمی قرار گرفته و نیازمند مراقبت ویژه میباشد، راهکار ما گرفتن خون از بیمار باشد!
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما