تحولات لبنان و فلسطین

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل گفت: به عنوان یک کارگزار دیپلماتیک که با تاریخ سیاست خارجی ایران آشنا است‌، می‌گویم که هر جایی به آمریکایی‌ها اعتماد کردیم ضربه خورده‌ایم.

به گزارش گروه سیاسی قدس آنلاین، صادق خرازی نماینده اسبق ایران در سازمان ملل در برنامه بدون توقف،درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه سیاست خارجی، گفت: ما یا می‌خواهیم با استدلال و منطق مواضع را مطرح کنیم یا بحث احساسی کنیم، در هر وجهی از نوع نگاه‌مان به استقلال‌مان، به پیشرفت در سیاست خارجی و الگو قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور پیشتاز در میان کشورهایی که امروز در حال توسعه هستند یا تضادها و دوگانه‌گی‌هایی که میان کشورهای جنوب و کشورهای شمال قرار دارد نیازمند بررسی تطبیقی و یک توجه تاریخی هستیم.

وی گفت: انقلاب اسلامی از روزی که به دست آحاد مردم متولد شد، از همان روز اول دست دوستی به سوی کشورهای جهان دراز کرد و حضرت امام از همان روز نخست برای سران جهان پیام فرستاد و دستگاه سیاست خارجی ایران بسیار جدی همه موازین سیاست خارجی را دنبال می‌کرد، اصول و مبنایی داشت، کشور تازه به پیروزی رسیده بود و دستگاه سیاست خارجی که با یک الگوی انقلابی کشور را اداره می‌کرد مواجه با هجمه و رفتارهای غیر متعارف دشمنان قسم خورده شد.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل خاطرنشان کرد: در سال اول، انقلاب بیش از ۱۳ بار با توطئه کودتا روبرو شد، کودتای نوژه یکی از آنها بود و همکاری‌هایی که، آمریکایی‌ها و غربی‌ها حتی اتحاد جماهیر شوروی با عناصر داخلی خود در کشور داشتند دنبال می‌کردند، حمایتی که ایالت متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلستان و حتی شوروی از صدام می‌کردند. 

خرازی اضافه کرد: از این رو ما هر چهار، پنج روز با یک توطئه جدید در صحنه سیاست خارجی روبرو بودیم.

وی با اشاره به اینکه در صحنه سیاست خارجی و در قانون اساسی‌ حمایت از همه ملت‌های مسلمان جزء اساسنامه فکر و اندیشه انقلاب‌ است، ادامه داد: ما همواره می‌خواستیم ملت‌ها و دولت‌های جهان در نظام جهانی بر اساس یک منطق باهم صحبت و زندگی کنند.

سفیر اسبق ایران در فرانسه با بیان اینکه ما برنمی‌تابیدیم کشورها با قدرت و با حمله نظامی و توطئه بخواهند نظام سلطه دیگری را در ایران برقرار کنند و این نظام سلطه تحمیلی بخواهد یک الگوی جهانی شود،اظهارداشت: چرا ما از کودتایی که علیه مصدق شد این همه رنجیده خاطر شدیم و چرا بسیاری از متفکران سیاسی جهان و حتی اندیشمندانی که در ایالت متحده هستند حضور آمریکا در ایران و کودتای ضد دولت قانونی مصدق را آغاز جهان‌خواری آمریکا دانسته‌اند؟

خرازی تصریح کرد: بعد از کودتای مصدق، آمریکا به شیلی حمله می‌کند،«آلنده» را سرکوب می‌کند و ژنرال پینوشه را در شیلی حاکم می‌کند، جریان استکباری و جهان‌خواری آمریکا با ایران آغاز شد، مسلما ملت ایران نمی‌پذیرند که یک نظام سلطه دیگری با  الگوی ضد ایرانی در جهان حاکم شود.

وی با توصیف رویکرد سیاست خارجی ایران در ادوار مختلف، گفت:سیاست خارجی ایران در دوران جنگ رویکردی مداراگونه داشت، تنش‌زدایی و اعتمادسازی و رفع سوءتفاهم‌های جدی را در همه ادوار داشتیم، سیاست خارجی مهندس بازرگان تهاجمی نبود، بلکه پدافندی و دفاعی بود.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل با بیان اینکه سیاست خارجی اول انقلاب، بر اساس الگوی منافع ملی بود، نه نشان دادن دندان‌های تیز انقلابی،افزود: سیاست دوران سازندگی نیز مبتنی بر گفتمان جهانی بود که کشور را مدیریت می‌کرد، در دوران اصلاحات نیز همین‌طور، سیاست خارجی ما همواره مبتنی بر منطقی متعارف بوده و اگر کسی بگوید سیاست خارجی ایران سیاستی رادیکال بوده یک مقدار با واقعیت‌های تاریخی تعریف نمی‌شود.

خرازی با اشاره به واقعه تسخیر لانه جاسوسی،یادآورشد: واقعه‌ای که در سفارت آمریکا رخ داد یک عطف تاریخی داشت و نمی‌توان آن را ملاک سیاست خارجی ایران دانست، سیاست خارجی و دولت ایران اتفاقا دفاع کرد از حریم کشور متجاوزی مثل ایالت متحده در ایران، در این واقعه دیپلماتی خون از دماغ کسی نریخت، در حالی که در بسیاری از کشورها در اتفاقاتی مثل این، بسیاری کشته می‌شوند.

وی افزود: کارگزاران سیاست خارجی در آن دوران با وجود اینکه مخالف بودند و موضع مخالف گرفتند با تدبیر و منطق مسئله را حل کردند، اما آمریکایی‌ها دنبال این بودند که این حادثه را سرکوب کنند، نقطه عطف دیدگاه تهاجمی بودن سیاست خارجی را بعضی‌ها با واقعه سفارت آمریکا در تهران پیوند می‌زنند در حالی که این نیست، دولت ایران به تمام پروتکل‌های جهانی و تمام حقوقی که در امور دیپلماتیک امضاء کرده بود وفادار بود.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل می گوید: برعکس آمریکایی‌ها اشتباهات بزرگ استراتژیک کرده و ایرانی‌ها خویشتن‌داری کردند اما این حادثه آن قدر بزرگ بود و به قدری فضای تبلیغاتی جهانی جدی بود که ملت ایران در هیچ دوره‌ای نتوانست از خود دفاع کند.

خرازی با بیان این مطلب«در همان دروه اشغال، مواجه بودیم با سیاست خارجی دولت مهندس بازرگان،»خاطرنشان کرد: در همان زمان بسیاری از کشورها که هنوز پیام‌شان درآرشیو دستگاه‌های دیپلماسی وجود دارد، کشورهایی که بعدا به ما خورده می‌گرفتند و توصیه می‌کردند که آمریکایی‌ها کشته نشوند از این رو شما مدیریت کنید که بحران بیش از این توسعه پیدا نکند، اعمال نفوذتان را به گونه‌ای به کار ببندید که باعث خشونت نشود.

وی گفت: نفوذ و خشونت در تقابل یکدیگرند، اگر دولت ایران می‌خواست حمله کند مثل کاری که دولت پوتین در ماجرای گروگان‌گیری در سینمای مسکو انجام داد، خون می‌ریختیم و همه کشته می‌شدند، اما تدبیر برای مدیریت بحران یکی از دستاوردهای آن روز دستگاه دیپلماسی ایران بود.

سفیر اسبق ایران در فرانسه گفت: ما با آمریکایی‌ها قطع رابطه نکردیم، بلکه آمریکایی‌ها ۳۶ ساعت بعد از تسخیر سفارت قطع ارتباط خود را اعلام کرده و امام نیز استقبال کرد.

خرازی  در پاسخ به این سئوال همین آمریکا که ۳۶ ساعت بعد از تسخیر سفارت رابطه‌اش را قطع کرده امروز می‌گوید پای میز مذاکره با ما بیایید، آیا ما امروز بعد از ۴۰ سال و با توجه به اتفاقاتی که رخ داده، می دانیم که چطور با دنیا صحبت کنیم؟ تصریح کرد: زندگی انسان‌ها همیشه آمیخته است با عبرت‌ها، ما از عدم ارتباط با آمریکا چه دستاوردهایی داشتیم، از عدم مناسبات رسمی با آمریکا چه تحمیلاتی داشتیم، طبیعی است که به صورت منطقی نمی‌توانیم مدعی شویم همه‌اش سود کردیم در بسیاری از جاها ضرر کردیم.

وی با یادآوری اینکه در بسیاری از جاها دچار زخم‌های تلخ و جانسوزی شدیم،خاطرنشان کرد: تجاوز صدام به ایران نمی‌تواند منطقش این باشد که فقط به خاطر تسخیر سفارت بوده، صدام از سال‌های ۱۳۵۰ به بعد به عنوان یکی از رهبران حزب بعث در اندیشه فتح قادسیه بود، او هوشمندانه از این مقطع تاریخی استفاده کرده و توانست متحدان استراتژیکی برای خود درست کند.

دبیرکل حزب ندای ایرانیان تاکید کرد: ما نمی‌توانیم نفی کنیم که تحریم‌ها در کنار تجاوز آمریکا چه مشکلاتی برای مردم ایران فراهم کرده اما من به عنوان یک کارگزار دیپلماتیک که با تاریخ سیاست خارجی ایران آشنا است‌، می‌گویم که هر جایی که به آمریکایی‌ها اعتماد کردیم ضربه خوردیم، این گونه نبوده که ما به دنبال این باشیم که رفتارمان با آمریکایی‌ها برای الی الابد قهرآمیز باشد.

خرازی گفت: مگر ما با فرانسه، انگلستان که بزرگترین آسیب‌های استعماری را بر اندام سیاست خارجی ایران تحمیل کرده رابطه نداشتیم، مگر ما با اتحاد جماهیر شوروی که بخش‌های بزرگی از سرزمین ما را شغال کرده و قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای را برما تحمیل کرده رابطه نداشتیم.

خرازی ادامه داد: آمریکایی‌ها به عنوان بنیانگذاران تفکر لیبرال و دموکراسی در دوران جنگ سرد از پدیده انقلاب اسلامی بسیار ضربه خوردند و کینه گرفتند، آنها به راحتی از اتاق خواب شاه این ملکت تا دفتر مدیر کل این مملکت نفوذ داشتند. در سازمان ملل، دیپلمات‌های ایرانی مثل یک قلندر می‌رفتند، بحث می‌کردند و کارشان را انجام می‌دادند.

وی به دوران سیاست خارجی کشور در دوره امضای قطعنامه ۵۹۸ اشاره و خاطرنشان کرد: قطعنامه ۵۹۸ یک عطف تاریخی داشت که از قبل جنگ شروع می شد و تا الان هم ادامه دارد، نیروهای جنگنده و رزمنده در کنار دیپلمات‌های ما ایستادند و دیپلمات‌های ما در سازمان ملل ایستادگی کردند.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل گفت: با آقای ولایتی در سازمان ملل متحد بودیم، بعد از اینکه آمریکایی‌ها گرای سکوهای نفتی را به عراقی‌ها داده و آنها با میگ‌ها، فانتوم‌ها و میراژها یکی پس از دیگری حمله می‌کردند، این سال‌های پایان جنگ از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ یکی از مهمترین اتفاقاتی است که رابطه اساسی  با سیاست خارجی ایران دارد.

خرازی اضافه کرد: یادم می‌آید آن قدر آن روز حادثه تلخ بود که هواپیمای نظامی ما را زده بودند، صادرات نفت رسیده بود به هفت در صد، آقای هاشمی رفسنجانی پیغام داد که سیلوهای گندم ۱۴ روز بیشتر آذوقه ندارد، کشور در چنین شرایطی بود و ما در سیاست خارجی از چنین اتفاقاتی گذر کردیم.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا جمهوری اسلامی با توجه به سیاست‌های تنش‌زدای خود توانسته ‌ملت‌ها را با خود همراه کند؟، تصریح کرد: فارغ از دستاوردهای بزرگی که انقلاب در جهان داشته، اشتباهاتی هم داشتیم مثل اینکه یک امام جمعه در جنوب ایران در سخنرانی‌اش به گونه‌ای صحبت می‌کرد که کشورهای منطقه را نگران می‌کرد، از آن طرف ما دشمنان مشترکی داشتیم که منافع‌شان در مهار جمهوری اسلامی ایران بود.

دبیرکل حزب اصلاح طلب ندای ایرانیان گفت: اگر تجارب امروزمان را داشتیم شاید خیلی از آن اتفاقات نمی‌افتاد یا شاید کارهای دیگری می‌کردیم که خیلی از کشورها نمی‌ترسیدند مثل کویتی‌ها و سعودی‌ها، در حالی که کویتی‌ها و سعودی‌ها در پدیده‌ای به نام صدام با ما منافع مشترک داشتند.

وی با بیان اینکه روزهای نخست انقلاب اعراب به نحوی از انحاء با یک نگاه و با پشتوانه‌ای غربی نسبت به ایران واگرایی پیدا کردند،افزود: البته بسیاری از کشورهای عربی هم با ما رابطه بسیار خوبی داشتند مثل مرحوم حافظ اسد یا شیخ زاید حاکم امارات، برخلاف این حکام بسیار غیرمنطقی و غیر معقول امروز، امارات، سوریه، عمان در دوران جنگ همراه ما بودند، اما واقعیت این است که بعدها اتفاقاتی رخ داد که پیشگامش انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها بودند، جریان صهیونیستی که اسرائیلی‌ها رقم زدند و جریان عربی متحجر و وابسته‌ای که در بعضی از کشورها داشتیم.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل تاکیدکرد: در دنیای اسلام هر جا که مسلمانان نیاز به کمک داشته‌اند از جریان انتفاضه تا جنبش لبنان، از ارتفاعات صعب‌العبور افغانستان تا مردم مسلمان شبه قاره، از نظام سلطه شرقی بر مسلمانان آسیای مرکزی تا قفقاز و آسیای جنوب شرقی، ایران همه جا در کنار مردم بوده، در کنار ملت‌ها همه جا خوش درخشیدیم اما باید با دولت‌ها هم مدارا می‌کردیم.

خرازی در پاسخ به این سئوال که تعریف شما از انقلابی‌گری در سیاست خارجی چیست؟، گفت: این پرسش خیلی انتزاعی است همه کارگزاران جمهوری اسلامی انقلابی بودند، تا تعبیر شما چه باشد، اگر تعریف شما از انقلابی‌گری این است که تمام پروتکل‌های جهانی و معاهده‌های بین‌المللی را بگذارد کنار و بگوید این‌ها همه‌اش کاغذ پاره است، ما این طور نبودیم.

وی گفت: مفهوم ما از انقلابی‌گری این است که پاسدار فضیلت‌ها و ارزش‌های اعتقادی و ملی بوده و به آرمان‌های‌مان وفادار باشیم و بر اساس آن کار کنیم، ما در یک جایی اولویت‌مان این است که خیلی قاطع و انقلابی عمل کنیم و در جایی اولویت این است که مدارا کنیم، اولویت‌ها متفاوت می‌شوند.

نماینده اسبق ایران در سازمان ملل به تعابیری که در سیاست خارجی ارائه شده است اشاره می کند و می گوید: ما در سیاست خارجی همیشه با یک چالش اساسی روبرو بودیم، یک دیدگاه وجود داشت که با همه دنیا باید از موضع انقلابی و قهرآمیز رفتار کرد و یک دیدگاه هم این بود که سیاست خارجی ملغمه‌ای است از تدبیر و عقل، مجاهدت و همکاری، این‌ها تعابیری است که در سیاست خارجی بسیار مهم است، هشت سال از سیاست خارجی ما در دوران ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب اداره شد.

خرازی اظهارداشت: آن روزی که ایشان سیاست خارجی را در دوره ریاست جمهوری خود تحویل گرفتند، فکر نمی‌کنم بیش از ۳۰ سفارتخانه داشتیم، در سال اولی که آقای ولایتی وزیر خارجه بودند ۵، ۶ سفیر پناهنده شدند که از سران منافقین بودند، فردی با عنوان نقدی که سفیر ایتالیا بود و یا کاظم رجوی که برادر مسعود رجوی و سفیر ایران در سوئیس بود در درگیری‌های درون تشکیلاتی در اروپا کشته شد.

خرازی در پایان گفت: ما در آن مقطع کمتر از ۳۰ نمایندگی داشتیم  و در پایان جنگ بیش از ۱۱۰ نمایندگی، مناسبات مهم داشتیم، جنگ که پایان یافت با سه تا چهار کشور قطع رابطه داشتیم در حالی که اگر سیاست خارجی ما دست کسانی بود که مدعی تندروی بودند و می‌خواستند ما را زمین‌گیر کرده و این جریان فکری را حذف کنند، سیاست خارجی آن زمان با ۱۰ کشور از جمله لیبی و ابرقدرت‌های چهارم پنجم ارتباط داشت.

منبع: مهر

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.