به گزارش گروه اجتماعی قدس آنلاین، هر طبقهای از استعداد، به کاری میآید. فرض کنید در کار نقاشی یک عده به کار خلاقیت و تولید محتوا و پیش بردن زیبایی شناسی و بیان میآیند. یعنی آدمهای درجه یک ارزششان معلوم است. یک عده هم کارشان چیز دیگری است. آنهایی که به نظر ما ضعیفترند برای این آمدهاند که تجربه درجه یکها را دریافت و ثبت کنند. کار درجه دومها ثبت و ضبط است. اسناد را درجه دومها حفظ میکنند. آنها با درجه یکها عکس میگیرند، از درجه یکها پرسش میکنند، دستخط و یادگاری میگیرند و درباره درجه یکها حرف میزنند و با این کارها به ترویج آثار درجه یکها کمک میکنند.
ما معمولاً ذوق زده درجه یکها هستیم. مشتاق دیدار با قلهها و بهترینهای هر کاری هستیم و ارزش استعدادهای پایینتر را در نمییابیم. واقعیت این است که استعدادهای پایینتر اگر تزکیه شده باشند و از حرص و هوا و حسد پاک شده باشند خیلی به کار میآیند و کارشان کم از درجه یکها نیست. آنها برای تثبیت، ترویج و بازگویی و گفتمان سازی به دنیا آمدهاند. درست است که حرف اصلی را استعدادهای به اصلاح برتر میآورند، ولی درجه دوم ها هم کاری دارند. هیچ کس به خوبی یک درجه دو نمیتواند همه چیز را ثبت و ضبط کند. آنها مسئول بایگانی کردن همه چیز هستند و حتی کارت دعوتها و کارت تبریکها را نگه میدارند. خاطراتشان را بسیار منظمتر از درجه یکها مینویسند و به یاد دارند. با همه درجه یکها عکس دارند و به خوبی میتوانند نظریاتشان را توضیح بدهند.
درجه دومها در واقع درجه دوم نیستند؛ ما چون آنها را با درجه یکها میسنجیم ارزیابی مان این میشود که آنها درجه دو هستند و استعداد کمتری دارند. اما آنها برترینهای ترویج و گفتمانسازی هستند. خیلی بهتر و موفقتر از درجه یکها جبهه را گسترش میدهند و حرف را از جایی به جایی میبرند. مشکل ما مقایسه کردن است. نباید کسی را با کسی مقایسه کرد. هر کسی را با خودش باید سنجید و با کاری که دوست دارد و انجام میدهد. باید ببینیم از عهده کاری که انجام میدهد به درستی بر میآید یا نه؟ در این مسیر است که هر کسی عزت خودش را باز مییابد و در نتیجه چشم به ابرو فخر نمیفروشد. مقایسه کردن و سنجیدن هم کمک به فهم ماست و هم مانع فهم ماست. چشم، کاری میکند و ابرو کاری. معنای دیگر هر کسی را بهر کاری ساختهاند این است!
انتهای پیام/
نظر شما