به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، اتفاقات نخستین روزهای سال ۱۳۹۸ قطعاً میتواند در ذهن نویسندگان تلنگر ایجاد کند تا از مصیبتها، وقایع و اتفاقاتی که همه مردم کشور را در چند هفته درگیر کرد، بنویسند. در این شرایط، ادبیات بیش از هر ابزار دیگری میتواند ابعاد این واقعه را برای آیندگان بازنمایی کند.
اتفاقاتی نظیر سیل و زلزله هم از نظر اجتماعی و هم از نظر ادبی اهمیت دارند. این موضوعات براحتی میتوانند دستمایه نویسندگان برای نوشتن داستان و رمان باشند.
در خبرها خواندیم که نهادهای ادبی مختلف، نویسندگان و شاعران را به مناطق سیل زده اعزام کردهاند. این کمکها که به روشهای مختلف توزیع کتاب و بستههای فرهنگی و یا کمک به لایروبی و پاکسازی محیط بوده است، فارغ از تأثیرات مثبتی که میتواند داشته باشد حتماً میتواند شرایطی ایجاد کند تا نویسندگان با قرار گرفتن در محیط و دیدن مسائلی که مردم مناطق سیلزده با آن دست به گریبانند، انگیزه نوشتن داستان با چنین موضوعاتی را پیدا کنند.
داستان با موضوع سیل و زلزله کم نوشته شده است
البته ادبیات ایران و ادبیات معاصر نسبت به بلایای طبیعی بیتفاوت نبوده است و آثار داستانی با همین محوریت نوشته شدهاند. «دلشدگان ارگ بم» نوشته عباس خیرخواه، «نگران نباش» مهسا محب علی، «نیستدر جهان» محمداسماعیل حاجی علیان، «غم بم» محمدرضا شکراللهی، «سوگ مغان» و «ظلمات» محمد علی علومی و آثار دیگری که حتماً بر شمردن آنها این فهرست را طولانیتر خواهد کرد. اما واقعیت این است که نویسندهها در خلق اثرشان به طور خاص به این موضوعات توجه نکردهاند و بیشتر آنها از این حوادث استفاده دراماتیکی برای پیشبرد داستان اصلی کردهاند. در حالی که به گفته محمداسماعیل حاجی علیان که کتاب «نیستدر جهان» را با موضوع سیل نوشته «اگر داستان چند لایه دارد، نویسنده در کنار سرگرمی باید دانشی را نیز به مخاطب بدهد که بعدها به کار او بیاید. تا آنجایی که من اطلاع دارم، برای پدیده سیل خیلی کم نوشته شده است و اگر نوشته شده هم به شکل علمی با آن برخورد نشده است. البته این موضوع برای بلاهای طبیعی نیست و ما اگر درباره بیماریهایی مثل سرطان هم چیزی نوشتیم، نگاه علمی به مسئله نداشتیم و فقط گفتیم که فلانی دچار سرطان شده است یا اوتیسم دارد».
به عقیده این نویسنده این بخش از نویسندگی ما لنگ میزند و انگار ما تنها به دنبال بخش سرگرمی داستان هستیم و کمتر به مخاطب این آموزش را میدهیم که اگر با این پدیده برخورد کرد، چه کاری میتواند انجام دهد. در حالی که وظیفه بزرگ ادبیات این است که فضایی را بسازد که اگر ما در موقعیت مشابه قرار گرفتیم، بتوانیم با آن پدیده برخورد مناسبی داشته باشیم.
حاجی علیان که گویا قصد دارد مجدد به موضوع سیل بپردازد با اشاره به بخش دوم رمان «نیستدر جهان» اظهار کرده است: «اتفاقات ناگواری که در چند روز گذشته در کشورمان رخ داد سبب شد تا به قسمت دوم رمان «نیستدر جهان» فکر کنم؛ چراکه آسیبهایی که این پدیده ایجاد کرده (هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی، جسمی و انسانی) بسیار زیاد است و باید کاری کنیم که این اتفاقات کمتر رخ دهد».
کمبود داستانهایی با موضوع مهارت رویارویی با بحرانها
نویسندگانی که کتابهایشان را با موضوع بلایای طبیعی نوشتهاند و در آثارشان به این موضوع مهم توجه کردهاند، با هدف آموزش مهارت رویارویی جامعه با این بحرانها با زبان ادبیات و هنر دست به قلم شدهاند.
محمدرضا شکر اللهی که کتاب «غم بم» را در پی سفر چند روزهاش به بم زلزلهزده نوشته بود، در پاسخ به این پرسش که ادبیات چقدر میتواند در این بحرانها نقش سازندهای داشته باشد، گفته است: «ادبیات در این خصوص وظیفه مهمی بر دوش دارد. من با نوشتن غم بم و انعکاس دردهای مردم این شهر پس از زلزله تلاش داشتم حادثه تلخ زلزله و اتفاقات بدتر از آن را که پس از زلزله رخ داد به مردم گوشزد کنم تا در کشور حادثهخیزی مانند ایران زمینه پیشگیری فراهم شود. ما عادت کردهایم پس از رخ دادن اتفاق به فکر راه حل بیفتیم، در حالی که من با نگارش آن یادداشتها قصد بیدار کردن مردم را داشتم تا پیش از وقوع رخدادهایی مانند زلزله به فکر ساخت و سازهایی ایمن باشند».
شکراللهی آن قدر نسبت به نوشتن این کتاب احساس وظیفه میکرد که در آن سالها «غم بم» را با هزینه شخصی خودش منتشر کرد و این کتاب را تقدیم بازماندگان حادثه بم کرد.
او حتی گفته بود قصد داشته در ادوار مختلف به شهر بم سفر کند و کتاب غم بم را در جلدهای بعدی منتشر کند، اما همراهی و همکاری لازم برای انجام این مهم برای او میسر نشد و متأسفانه یکی از دلایلی که نویسندگان کمتر سراغ خلق این موضوعات رفتهاند، شاید همین بیتوجهی نهادهای متولی فرهنگ بوده است.
ضرورت تولید آثار ادبی با موضوع بلایای طبیعی برای بچهها
مهناز فتاحی که با کتاب «فرنگیس» معروف شد، با توجه به زلزلهای که سرپل ذهاب کرمانشاه را لرزاند و ویرانیهای زیادی که نصیب مردم این منطقه شد، اعلام کرد میخواهد اثر بعدیاش را در مورد زلزله و بلایای طبیعی بنویسد. او گفته بود سیل و زلزله هم مانند جنگ، بچهها و خانوادهها را نابود میکند و ادبیات میتواند مهارت رویارویی با بلایای طبیعی را به بچهها و خانوادهها آموزش دهد.
فتاحی با بیان اینکه با موضوع مهارت مقابله با چنین بحرانهایی کتابهای علمی متعددی نوشته شده است، معتقد است در ادبیات داستانی آثار کم و انگشت شماری با موضوع سیل یا زلزله خلق شدهاند، در حالی که با توجه به منطقهای که ایران در آن واقع شده است، میطلبد که هم برای پیش از بحرانهایی مثل سیل و زلزله آماده باشند و هم برای پس از این بحران ها.
نویسنده «عروسهای جنگ» معتقد است ادبیات در موضوعات بلایای طبیعی باید بیشتر به دنبال خلق این آثار برای گروههای سنی کودک و نوجوان باشد، چون بچهها هرگز در زندگی بحرانهایی مثل از دست دادن عزیز، خانه و زندگی، سردرگمی و پریشانی و غم و غصههای اینچنینی را تجربه نکردهاند. من در ایام زلزله سرپل ذهاب وقتی با خانوادهها و بخصوص بچهها روبهرو میشدم، متوجه شدم چقدر اینها دچار آسیب شدهاند و این بچهها در این شرایط نیاز داشتند کتابهایی بخوانند تا بتوانند با شخصیتهای آن همذات پنداری کنند، به آنها راهکار مقابله با بحرانها را بدهد و کمکشان کند.
مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمانشاه، ادامه داد: من در کودکی طعم جنگ را تجربه کردم، نگرانی و غم و پریشانی سبب شد من کتاب «طعم تلخ خرما» را بنویسم. خیلیها به من گفتند چرا این سوژه تلخ را برای نوشتن انتخاب کردی و من گفتم جنگ موضوعی اجتنابناپذیر است و در هر شرایطی ممکن است پیش بیاید، ما نمیتوانیم همهاش دنبال سوژههای شاد باشیم، در حالی که خواندن این کتابها مثل واکسن است، شاید دردناک و غمانگیز باشد ولی به بچهها کمک میکند شرایط و موقعیت را بشناسند و خودشان را برای رویارویی با اینها آماده کنند. شرایط الآن هم مانند شرایط روزهای جنگ است، وقتی کتابی دست بچههای سیل زده میدهیم این کتاب میتواند به او برای ادامه مسیرش کمک کند.
نویسنده «لایکم کن» نیز حمایت نهادهای متولی را در تولید این آثار مهم میداند. او میگوید: همانطور که در خبرها خواندیم چند نهاد فرهنگی و ناشر، نویسندگان و شاعرانی به مناطق سیلزده اعزام کردهاند، همین مؤسسهها میتوانند از نویسندههایی که میل به نوشتن با موضوعات اجتماعی اینچنینی دارند در زمینه چاپ، انتشار و توزیع کتاب حمایت کنند. حالا که این نهادها متوجه ضرورت تولید این آثار شدهاند باید کارگروههایی تشکیل دهند و در قالب این کارگروهها ایدههای نویسندگان را بشنوند، از آثار در زمینه انتشار و توزیع آنها حمایت کنند تا نویسندگان با دلگرمی به تولید این آثار بپردازند.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما