علی محمد مودب/
امروز به مدد هزار و یک رسانه سبک و سنگین، خبرها را همه میدانند. نبرد نبرد معناهاست، این که هر حادثهای چه معنایی دارد، گمشده عالمی است که خبر در آن فراوان میشود. خبر از هر سویی میرسد، خبر ساخته میشود، خبر جعل میشود و خبر اندر خبر اندر خبر است که بی خبری را موجب میشود. میلاد عرفانپور در جایی نوشته است: در شهر خیابان به خیابان گشتم/ آن قدر که آگهی است آگاهی نیست...! این نوع بیخبری هم البته از آن حرفها و خبرهاست.
در چنین بازاری فهم نیتها و اغراض مهم است و آنچه امروزه مدام به نام سواد رسانهای میشناسیم همین است که بدانیم هر خبری از کجا آمده است و چرا آمده است و چرا این گونه آمده است؟ و آیا کاملترین خبر همین است یا نه؟ باز هم پشت این خبر خبری هست؟
شهادت یک روحانی به دست یک نفر اوباش هم خبری است که هر کس به سلیقه خود آن را معنا میکند، در چنین کارزاری فلان بدل دست چندم سروش این حادثه را شورش جامعه بر علیه روحانیت مینامد و هر کسی از ظن خود چیزی میگوید. اما در این بازار بلبشو، رسانه ملی و رسانههای توانمند ما وظیفه دارند که در درجه اول خبر را با دقت و سرعت و به تمامی انتقال بدهند و در مرحله بعد خبر را به درستی معنا کنند. نمیشود جامعه را به روایتهای مغشوش و مخدوش پراکنده وابگذاریم و اجازه بدهیم معنا را دیگران بسازند. چند روز قبل در جستوجوهای اینستا مطلبی علیه سردار سلیمانی دیدم که از نوع نوشتنش مشخص بود کسی که این متن را نوشته یک نوآموز زبان فارسی است، ولی همین مطلب جزو پیشنهادات اینستاگرام بود. رسانه ملی ما مهمترین کانونی است که توان معناسازی را دارد به شرط اینکه بخواهد. همه تولیدات رسانهای ما باید با پیوست فضای مجازی منتشر شوند، چراکه امروز جریان اصلی رسانهای در فضای مجازی رقم میخورد و متأسفانه ما مناسب این فضا تولید نمیکنیم، هر روزنامه موفقی امروز باید با نگاه به فضای مجازی منتشر شود و تاکتیک خود را براین اساس باید بچیند. برنامههای تلویزیونی باید مناسب این فضا بازطراحی شوند، حتی هرنوع کار روابط عمومی در سازمانهای مختلف باید با توجه به پدیدهای به نام تلفن همراه و ظرفیتهای مختلف ارتباطی در بستر تلفن همراه مورد بازاندیشی قرار گیرد. در بستر شبکههای مجازی هم مهمترین خطا این است که به خودمان مخابره میکنیم و پیش از این در یادداشت مخابره به خویشتن درباره آن نوشتهام. باید برای مخاطب واقعی فضای مجازی ایده داشت و به زبان و زیباییشناسی متناسب این مخاطب رسید. جامعه ایرانی به واسطه فضای مجازی از نخبگان خودش بریده است و بین جریانهای مختلف رسانهای دستبهدست میشود. گاهی اسیر فضای زرد میشود که نیروهای پراکنده داخلی آن را میسازند و گاهی القائات بیگانگان آن را مدیریت میکند. البته کانونهای معتبر داخلی هم در تلاشند تا بتوانند از این طریق با مخاطب مرتبط شوند، ولی واقعیت این است که فعلا ًامثال بی.بی.سی و رسانههای نشاندار و بینشان دشمن در این زمینه جلوتر از ما هستند. کار بسیار است
نظر شما