قدس آنلاین: چندی پیش مهینالسادات عظیمی، رئیس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت در مصاحبه با قدس گفته بود: بر اساس آخرین بررسیهای آماری سال ۱۳۹۵، ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از جمعیت کشور سالخوردهاند که این رقم ۲/۹ درصد کل جمعیت را تشکیل میدهد. منتها با توجه به روند رشد جمعیت سالمند در سالهای اخیر پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند شوند که در این صورت جمعیت سالمند کشورمان از میانگین آسیا و حتی دنیا بیشتر خواهد بود و از هر سه نفر، یک نفر سالمندی را تجربه خواهد کرد.
اما پدیده سالمندی چه پیامدهایی به دنبال دارد و میزان آمادگی دستگاههای مسئول در مقابل پدیده یاد شده چقدر است و برای برونرفت از آن چه باید کرد؟
• راهی جز ایجاد ازدواج آسان برای جوانان نداریم
دکتر محمدحسین قربانی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به قدس میگوید: به دلیل کاهش نمودار رشد جمعیت و از سوی دیگر کاهش زاد و ولد، جمعیت ایران از یک دهه پیش به سمت پیری سوق یافته است. یعنی اکنون به این پدیده ورود کردهایم و پنجره پیری در کشور به ویژه در استانهای شمالی کاملاً مشهود و هویداست.
وی مشکلات اقتصادی و معیشتی را عمده عوامل ورود ایران به مرحله نخست پدیده سالمندی میداند و میگوید: امروز تقریباً دو سوم زوجهای جامعه ما یا فرزند ندارند و یا دارای یک فرزند هستند. این موضوع از جمله معضلاتی است که جامعه را به سمت پنجره پیری سوق داده است. ضمن اینکه وقتی سن افراد از یک حدی بگذرد میلشان برای فرزندآوری کم میشود.
وی کاهش جمعیت در سن کار و همچنین افزایش هزینههای سلامت کشور را مهمترین پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پدیده یاد شده میخواند و میگوید: در حال حاضر تمام تلاش دستگاههای مسئول و نظام این است که از بالا رفتن سن ازدواج و کاهش زاد و ولد یا فرزندآوری در کشور جلوگیری کند چون این دو متوجه هر کشوری شود آسیبهای زیرساختی و مشکلاتی ایجاد میکند که جبران آنها بسیار سخت خواهد بود اما با وجود فضاهای قانونی که در حمایت از ازدواج جوانان و فرزندآوری افراد ایجاد شده اما عملاً این اهداف محقق نشده چون خیلی از این قوانین عملیاتی نشده است.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از کشورها برای افزایش جمعیت، ازدواج جوانان و مراقبت از سالمندان سیاستهای حمایتی را در دستور کارشان قرار دادهاند، تصریح میکند: اگرچه وزارت بهداشت طب سالمندان را راهاندازی کرده و حتی خانههای سالمندان و شهرکهای سلامت برای نگهداری و ارائه خدمت به سالمندان در حال افزایش است اما این اقدامات برای مقابله با این پدیده کافی نیست. بلکه برای این منظور علاوه بر اینکه باید بحث اشتغال، رفاه اجتماعی و فرهنگ سالمندی مورد توجه قرار گیرد ضرورت دارد تا افراد در شرایطی تحت حمایت مالی هم قرار گیرند.
وی میگوید: در اوکراین اگر زوجی سه فرزند به دنیا بیاورند دیگر نیازی به کار کردن ندارند چون از سوی دولت تأمین مالی میشوند. البته در ایران بستر انجام این گونه برنامهها فراهم است اما حمایتها نیست. به هر حال برای خروج کشور از پدیده سالمندی راهی جز افزایش سطح رفاه جامعه، ایجاد فرصتهای مناسب شغلی و ازدواج آسان برای جوانان نیست.
• سالخوردگی بد نیست
دکتر مینو رفیعی، مدیر کل دفتر پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی نیز کاهش فرزندآوری و همچنین ارتقای سطح بهداشت و امید به زندگی را از عمده دلایل بروز پدیده سالمندی در کشور میخواند و به قدس میگوید: وقتی جامعهای به سمت سالمندی پیش میرود دو مسئله در آن بیشتر مطرح میشود، نخست؛ ممکن است فرصتهای اشتغال برای جوانان خیلی فراهم نشود. دوم اینکه هزینههای حوزه سلامت بالا میرود چون در سنین بالا بیماریهای مزمن بیشتر میشود که نتیجه آن افزایش هزینههای سلامت در یک جامعه است.
وی با اشاره به اینکه سالخوردگی پدیده بدی نیست، میگوید: البته اگر ما سیستمهای رفاهی مناسبی برای سالمندان نداشته باشیم آن وقت آنها ممکن است مجبور شوند تا پایان عمر کار کنند. در این صورت فرصتهای شغلی برای جوانان از دست میرود. ضمن اینکه کارایی سالمندان نسبت به جوانان بسیار کمتر است اما چون ما سیستم رفاهی برای حمایت مالی از افراد سالخورده تعریف نکردهایم آنان باید کار کنند. از سوی دیگر چون با افزایش سن، ابتلا به بعضی از بیماریها مثل آرتروز و... و. افزایش مییابد هزینههای سلامت جامعه هم افزایش پیدا میکند. در واقع این پدیده به صورت غیرمستقیم روی اقتصاد کشور تأثیر میگذارد.
وی در خصوص راهکارهای ممکن برای کاهش تبعات سالمندی هم میگوید: وزارت بهداشت برنامههای مختلفی برای سالمندی دارد اما آنچه ما در سازمان بهزیستی به آن فکر میکنیم این است که تا جای ممکن سالمندی سالمی داشته باشیم تا هزینههای سالمندی کم شود که این خود به کاهش هزینههای بخش سلامت جامعه کمک میکند.
• بیمه پیشگیری تعریف شود
دکتر رفیعی آگاهیبخشی به افراد به منظور پیشگیری از بعضی از بیماریها و ناتوانیهای مخصوص دوره سالمندی را از برنامههای بهزیستی برای مقابله با این پدیده میداند و میگوید: این آموزشها باید پیش از آنکه فرد به سن ۶۵ سالگی به عنوان آغاز سالمندی برسد اتفاق بیفتد. در واقع پیش از ۶۵ سالگی فرد باید آموزشهایی ببیند تا بداند چه کار کند تا بیماریهای قلبی، آرتروزها و پوکی استخوان به تعویق بیفتد چون نمیشود این بیماریها را به صورت ۱۰۰ درصد پیشگیری کرد. اما میتوانیم آنها را عقب بیندازیم. یعنی به جای اینکه فرد در ۶۵ سالگی مبتلا به آرتروز شود در ۸۰ سالگی دچار آن شود. این گونه سلامت سالمند بهتر حفظ میشود و کمتر هزینههای درمانی میپردازد.
وی با اشاره به اینکه افزایش امید به زندگی در کشور و تشکیل اداره سالمندی و شورای سالمندی در وزارت بهداشت میزان آمادگی دستگاه متولی سلامت را در خصوص پدیده یاد شده نشان میدهد، میافزاید: نبود سیستم و شبکه رفاهی کارآمد برای دوره سالمندی مشکلاتی را ایجاد کرده است. البته در برخی موارد سازمانهای بازنشستگی با هدف حمایت از بازنشستگان اقداماتی کردهاند اما توجهشان فقط بیمه درمان بوده است در حالی که بیمه درمان همه چیز نیست.
وی با اشاره به اینکه به نظر میرسد یک نگاه سنتی به موضوع بیمه در کشور وجود دارد، میافزاید: این نگاه توجهی به بیمه پیشگیری ندارد در صورتی که اگر این نوع بیمه را داشته باشیم افراد در دوره جوانی و میانسالی مبلغی را در سازمان بیمه سرمایهگذاری میکنند تا در دوره سالمندی به آنان برگردد. در این صورت در دوره سالخوردگی به خاطر مسائل مالی در کهریزک و یا سایر خانههای سالمندان ساکن نخواهند شد.
رفیعی از بیتوجهی سازمانهای بیمهگر به درخواستهای سازمان بهزیستی برای ایجاد بیمه پیشگیری خبر میدهد و میگوید: چندین مرتبه با سازمانهای بیمهگر نشستهایی داشتهایم اما چون بیمهها نگاه سنتی دارند و از طریق بیمه آتشسوزی، حوادث، خودرو و... درآمدزایی میکنند به سراغ بیمه پیشگیری نمیروند چون ممکن است سودآوری این نوع بیمه برای ۵۰ سال دیگر باشد.
نظر شما