قدس آنلاین: واقعیت هم این است که «هرکولس»ها هنوز که هنوز است به عنوان موفقترین هواپیمای ترابری و تاکتیکی جهان شناخته میشوند و حتی متخصصان کشورهای مختلف آن را به عنوان «معجزه تکرارنشدنی» صنایع هواپیمایی قبول دارند. با این همه، این غولهای پرنده اما حوادثی را هم در نقاط مختلف جهان خلق کردهاند که تقریباً ۱۰ مورد آن مربوط به کشور خودمان بوده است. یکی از این ۱۰ مورد، سانحه هوایی مهرماه ۱۳۶۰ است که اگرچه به سقوط کامل هواپیما منجر نمیشود اما در میان کشتهشدگان آن نام پنج فرمانده ارشد دوران دفاع مقدس دیده میشود.
فقط ۵۰۰ متر
بگذارید کمی بیشتر از «هرکولس» یا همان سی ۱۳۰ بگوییم. این هواپیما علاوه بر ترابری تجهیزات و نیروها در دوران جنگ، در موقعیتها و شرایطی مانند کمکرسانی در سیل و زلزله، تحقیقات علمی، شناسایی آب و هوا، سوخترسانی هوایی، گشت دریایی و آتشنشانی هوایی نیز استفاده میشود. در ایران هم علاوه بر وظیفه ترابری تاکتیکی هوایی، در طول جنگ نفتکشها عملیات گشت دریایی را به عهده داشت و در سوانح طبیعی هم به خاطر توانایی فرود در ناآمادهترین نقاط و بدترین شرایط، گزینه اول برای حضور در عملیات امدادرسانی بود و هست. میگویند بیش از ۴۰ مدل از هرکولس ساخته شده و هنوز هم در بیش از ۶۰ کشور جهان از آن استفاده میکنند و شاید تنها هواپیمایی باشد که شرکت «لاکهید» به تولید آن ادامه میدهد. سی ۱۳۰، چهار موتور توربوپراپ دارد که حتی اگر دو موتور آن کاملاً از کار بیفتند با دو موتور دیگر میتواند پرواز کند و مأموریتش را به پایان ببرد. دو طرف هواپیمای سی ۱۳۰، سامانههایی شبیه راکت به نام JATO قابل نصب است که مثل موشک عمل کرده و به هواپیمای غول پیکر کمک میکند با دورخیز و تیک آفی کمتر از ۵۰۰ متر از زمین بلند شود! آمار و اسناد نشان میدهد پیش از انقلاب ۵۴ فروند از این نوع هواپیما خریداری شده بود.
آیا خبر داشتید؟
نه تنها حادثه سقوط هواپیمای «سی ۱۳۰» در کهریزک بلکه زندگی و سرگذشت تک تک فرماندهانی که در آن به شهات رسیدند، جان میدهد برای ساختن فیلم، سریال، نوشتن داستان، پژوهش و... با این همه همان طور که هنوز کسی دلیل اصلی سانحه مهرماه سال ۱۳۶۰ را نمیداند، کسی هم نمیداند چرا حالا و سی و چند سال پس از این ماجرا آن هم زمانی که بسیاری از کارگردانها، نویسندگان و حتی پژوهشگران دلشان لک زده برای سوژههای بکر و دست نخورده، کسی آن طور که باید و شاید سراغ ماجرای سقوط «سی ۱۳۰» نرفته است. به جز مصاحبههایی که گاه و بیگاه با بازماندگان یا جاماندگان این پرواز انجام شده است و البته فیلم مستند «سی ۱۳۰» که برای نخستین بار تلاش کرد شاید گرههای کور داستان این سقوط پرماجرا را باز کند و خیلی از کارشناسان میگویند چندان موفق به این کار نشد. بدون شک هم ماجرای سقوط سال ۱۳۶۰ و هم شهادت شهیدان فکوری، جهان آرا، کلاهدوز، فلاحی، نامجو و... را در این ماجرا میدانید اما آیا تا همین دو سه سال پیش خبر داشتید که خلبان این پرواز- کاپیتان صولتی – که موفق شده هواپیما را تقریباً بنشاند، هنوز زنده است و خاطرات زیادی برای تعریف کردن دارد؟
پروازی که چهار بار کنسل شد
ماجراهای قبل از پرواز را از زبان خلبان «علی صولتی» بخوانید: «عملیات ثامنالائمه برای شکستن حصر آبادان انجام شده بود... شب آمدم گردان... شهید همتیان افسر عملیات بود... خواستم بروم منزل، اما گفت فردا به تو نیاز داریم. گفتم من ۶ روز پرواز داشتم، فردا میخواهم استراحت کنم... اصرار کرد که نفر کم داریم. گفتم راستش را بخواهید فردا سالگرد ازدواج من است... گفت نه هر طور شده باید یک پرواز انجام دهی. قبول کردم و گفتم لااقل یک پرواز مشخصی بگذارید تا من عصر برگردم و در خانهام باشم... قبول کردند و گفتند ساعت ۸ و نیم به اهواز میروی، مجروحان را سوار میکنی و برمیگردی... فردا صبح آمدم... کارها را انجام دادم اما خبر دادند که فعلاً مأموریت کنسل است... باید استندبای (آماده) باشید... سه ربع بعد گفتند مأموریت انجام میشود... چند دقیقه بعد اما باز هم مأموریت کنسل شد... قرارشد مأموریت به هواپیمایی که از شیراز میآید واگذار شود... چند دقیقه بعد، از ستاد نیرو تماس گرفتند و گفتند پرواز شیراز کنسل شده و خود شما باید این پرواز را انجام دهید، منتها یک پرواز هم به بوشهر برای انتقال پیک ویژه باید انجام شود... برنامه این بود که ابتدا مجروحان در اهواز سوار شده و سپس هواپیما به بوشهر برود، دو نفر پیک را پیاده کرده و بعد از آن به تهران برگردد... هر چه به آنها گفتم این کار غلط است، قبول نکردند و گفتند این دستوری است که ابلاغ شده... بعد از چند دقیقه مجدد گفتند مأموریت کلاً کنسل شده است... ساعت ۱۲ به سمت منزل راه افتادیم... جلو در گردان بودیم که داد زدند و گفتند برگرد، پرواز انجام میشود! رفتم و مستقیماً با ستاد صحبت کردم و گفتم: از نظر من سناریو این مأموریت غلط است. گفتند: نظر تو چیست؟ گفتم: ابتدا پیکها را به بوشهر میبرم و موتور را خاموش هم نمیکنم. به محض پیاده شدن آنها، به اهواز میروم و مجروحان را به تهران برمیگردانم... این بار موافقت شد...».
تیم ویژه
سی ۱۳۰ ابتدا به بوشهر میرود و پیکهای ویژه را پیاده میکند و در بازگشت چون اهواز توسط هواپیماهای دشمن در حال بمباران است، ۴۵ دقیقه در آسمان میماند و بعد موفق به فرود میشود تا مجروحان را سوار کند. مسئول فرودگاه میگوید، به جای مجروحان باید یک تیم ویژه را به تهران ببری! فرماندهان ارتش و سپاه همان تیم ویژه بودند که لابد پس از پایان موفقیت آمیز عملیات ثامن الائمه به تهران میرفتند تا گزارش بدهند. خلبان درخواست میکند برای این گروه ویژه هواپیمای کوچک تری آماده کنند و سی ۱۳۰ فقط مجروحان را به تهران ببرد. حتی با شهید «فلاحی» در این مورد صحبت میکند و فرمانده شهید ارتش میپذیرد و میگوید: حتی اگر هواپیمای کوچک آماده نشد، شما پرواز کنید، ما در اهواز میمانیم. مسئولان فرودگاه اما موافقت نمیکنند. فرماندهان حتماً باید با همین سی ۱۳۰ به تهران بروند! در نهایت و پس از کش و قوسهای فراوان، هواپیما علاوه بر فرماندهان ارتش و سپاه، مجروحان را نیز سوار کرده، چند پیکر شهید هم به مسافران اضافه میشود و پرواز میکند.
سه خلبان
سه خلبان کنترل هواپیما را به عهده دارند. صولتی خلبان اصلی است، یک کمک خلبان با تجربه و خلبان دیگری که البته چندان با تجربه نیست.
با سه خلبان و تعریف و تمجیدهایی که ابتدای مطلب از «هرکولس» کردیم نباید جای هیچ نگرانی وجود میداشت. حتی اگر دو سه موتور هواپیما از کار میافتادند، هرکولس میتوانست خودش را به اولین فرودگاه برساند و بنشیند. خلبانها هم به همه احتمالات فکر کرده بودند جز اینکه مثلاً یکباره هر چهار موتور از کار بیفتند و هواپیما در بی برقی و خاموشی کامل فرو برود!
نرسیده به تهران همین اتفاق هم میافتد. خلبان با برج مراقبت تماس میگیرد، اجازه میدهند هواپیما تا ۷ هزار پایی پایین بیاید و درست وقتی تماس تمام میشود، هرکولس انگار یکباره سکته میکند! صحبتهای خلبان «صولتی» را بخوانید: « به محض اینکه مکالمه تمام شد، یک انفجار مهیب در قسمت راست کابین مانند یک جریان با ولتاژ بالا صورت گرفت و همزمان کابین روشن شد...هواپیما مثل یک گلوله سنگی شروع به سقوط کرد و همزمان برق هم قطع شد...با فشار زیاد سعی کردم با کنترل فرامین، از شیرجه مستقیم جلوگیری کنم تا هواپیما با دماغه به زمین نخورد...».
۲۳ نفر
حرفهای بیسند و غیررسمی هم درباره این پرواز و معماهایش بسیار است. از گمان بمبگذاری در هواپیما بگیرید تا خرابکاری عوامل نفوذی و اشتباه مهندس پرواز در خاموش کردن ژنراتورها. یعنی مهندس شاید کم تجربه بنا به ادعای برخی خلبانها به دلیل شباهت بسیار زیاد دکمهها و ابزار کنترل، به جای کاری دیگر، به اشتباه ژنراتورها را خاموش میکند!
ما هم مدعی نیستیم در این گزارش مختصر قرار است کشف معما کنیم. فقط این نکته را فراموش نکنیم همه این احتمالها میتوانند درست باشند. چه خطای فاحش انسانی و چه خرابکاری برخی عوامل نفوذی که به فاصله دو و سال اندی از پیروزی انقلاب، نفوذ آنها در مراکز و سازمانهای مختلف آن زمان اصلاً چیز دور از ذهنی نیست. به هرحال کادر فنی تلاش میکنند هواپیما را در زمین ناهموار بنشانند. چرخها با تلاش شهید «فکوری» فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش به صورت دستی باز میشوند. اما یکی از چرخها در برخورد با زمین جمع میشود، بال به زمین برخورد میکند و بعد هم بخشی از هواپیما آتش میگیرد و... در نهایت اما ۲۳ نفر هم نجات پیدا میکنند.
نظر شما