تحولات لبنان و فلسطین

جمشید پژویان گفت: اصلاح بودجه به خودی خود امکان پذیر نیست و اصلاً معنایی ندارد. شاید دولت با اصلاح بودجه بتواند بخشی از هزینه ها یا درآمدهایش را اصلاح کند اما زمانی می‌توان از درآمدهای نفتی جدا شد و عدالت اجتماعی ورفاه اقتصادی را در جامعه گسترش داد که سیاستهای اقتصادی اصلاح شود. سیاست های علمی واصولی بر پایه دریافت مالیات از طبقه ثروتمندان؛ در این حالت بودجه به خودی خود اصلاح خواهد شد.

مالیات در ایران، فشار بر طبقه ضعیف و آسودگی طبقه ثروتمندان و تاجران است

جمشید پژویان استاد دانشگاه واقتصاددان در گفت و گو با قدس آنلاین در خصوص اهمیت دریافت مالیات در اصلاح بودجه گفت: سهم دریافت مالیات بر کسر سرمایه در تمام دنیا از آن رو بسیار جزیی است که این سهم در هنگام نقل و انتقال دارایی‌ها از مردم اخذ می‌شود لذا دولتها قادر به دریافت چنین مالیاتی به صورت مستمر از مردم نیستند، در حالی که دریافت مالیات از پایه‌های متعارف آن در تمام دنیا شناخته شده و به صورت روال عادی دریافت می‌شود. متأسفانه مسؤولین ما همچنان متوجه اهمیت این موضوع وتفاوت کارکردهای آن نشده‌اند. آنچه به عنوان مالیات در ایران گرفته می‌شود، فشار بر طبقه متوسط و ضعیف و آسودگی طبقه ثروتمندان و تاجران است. اهتمام دولت به دریافت یارانه از طبقه کارگر و کارمند بسیار جدی است اما از تاجری با سیصد درصد سود کمترین مالیاتی اخذ نمی‌شود در حالی که با مراجعه به سهم دریافت انواع پایه‌های مالیاتی و مقایسه آن با سایر کشورهای دنیا حتی مانند ترکیه یا پاکستان متوجه غلط بودن سیستم مالیاتی ایران می‌شویم.

وی دراین باره افزود: آنچه در اقتصاد ایران باید به صورت جدی دنبال شود اصلاح بودجه نیست بلکه اصلاح سیستم مالیاتی و اقتصاد کشور است. در چارچوب مبانی اقتصادی اصلاح بودجه تعبیر صحیحی نیست چرا که چنین موضوعی در چارچوب مبانی اقتصادی معنا ندارد. زمانی می‌توان بودجه را به بهره وری بهتری رساند که سیاست‌های اقتصادی کشور اصلاح شده باشد. متکی کردن بخش درآمدهای کشور به درآمدهای مالیاتی و بهینه کردن هزینه ها به معنای واقعی اصلاحات در ساختار اقتصادی است نه اصلاح در ساختار بودجه.

وی خاطر نشان کرد: زمانی می‌توان به درآمدهای مالیاتی متکی شد که سیستم مالیاتی کشور اصلاح شده باشد چرا که با اصلاح بودجه نمی‌توان درآمدهای مورد نیاز کشور را احصا کرد. بودجه تخمین زننده درآمدها و هزینه کردهای دولت است؛ کسری بودجه نیز زمانی اتفاق می‌افتد که درآمدها با هزینه کردها تطابقی ندارد لذا دولت با قرض از بانک مرکزی یا چاپ پول سعی در رفع کسری بودجه خود می‌کند در حالی که اصلاح سیستم اقتصادی کسری بودجه را اصلاح می کند و نظام بودجه ریزی در یک فرآیند طبیعی به خوبی انجام می‌پذیرد. باید بدانیم که بودجه کشور همانند یک صورت حساب است؛ دولت همانند هر بنگاه اقتصادی ترازنامه‌ای دارد که یک طرف آن درآمد و سوی دیگر هزنیه هاست؛ اگر دولت به عنوان مدیر بنگاه اقتصادی به دنبال تصحیح بودجه خود باشد. اصلاح  سیاستهای درآمد زایی و فروش یا تولید کالای با کیفیت با بازار یابی بیشتر را در صدر برنامه هایش لحاظ کند. اصلاح هزینه های دولت زمانی محقق می‌شود که دولت به دنبال نهاده‌هایی برود که یا نهاده‌هایی را جانشین درآمدهای قبلی کند که بهره وری بیشتری داشته باشند. در غیر این صورت انتظار اصلاح ترازنامه به خودی خود غیر ممکن خواهد بود.

جمشید پژویان استاد اقتصاد در پایان تأکید کرد: امروز بسیاری از کشورهای دنیا بیشتر از هشتاد درصد درآمدهای خود را از طریق دریافت مالیات اخذ می‌کنند. بیست درصد دیگر نیز به نوعی در دایره پرداخت مالیات قابل تعریف وتفسیر است که آن هم به نوعی مالیات به شمار می‌رود. آنچه به عنوان درآمد نفتی دولت و بودجه جاری کشور ما عنوان می‌شود نیز بدترین نوع دریافت مالیات از مردم است چرا که نفت سرمایه طبیعی متعلق به همه مردم است ودولت مالک آن نیست. تنها وظیفه دولت استخراج نفت و فروش آن است که متأسفانه این پول در بودجه دولت لحاظ می‌شود؛ به نوعی دولت از فقیرترین تا غنی‌ترین ایرانیان مالیات نفتی آن هم به یک سهم و اندازه می‌ستاند. قطعاً اصلاح بودجه به خودی خود امکان پذیر نیست و اصلا معنایی ندارد؛ شاید دولت با اصلاح بودجه بتواند بخشی از هزینه ها یا درآمدهایش را اصلاح کند اما زمانی می‌توان از درآمدهای نفتی جدا شد و عدالت اجتماعی ورفاه اقتصادی را به جامعه داد که سیاستهای اقتصادی اصلاح شود. سیاست‌های علمی واصولی بر پایه دریافت مالیات از طبقه ثروتمندان؛ در این حالت بودجه به خودی خود اصلاح خواهد شد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.