سید مصطفی حسینی راد/
رسول گرامی اسلام(ص) به عنوان خاتمالانبیا و اشرفالمرسلین، بر قله انسانیت ایستاده و شخصیت نورانی آن حضرت که فردا سالروز میلاد با برکت ایشان است، شخصیتی است که جزء به جزء قابل مطالعه و الگوگیری است. قرآن کریم نیز بر این موضوع تأکید دارد و ایشان را صاحب «خُلق عظیم» معرفی میکند و البته «اسوه حسنه» برای انسانیت و مؤمنان راستین.
در آستانه میلاد مسعود پیامبر خاتم(ص) مناسب دیدیم درباره چگونگی الگو بودن شخصیت ایشان از دیدگاه قرآن کریم، بیشتر بیندیشیم. به همین منظور با حجتالاسلام والمسلمین مهدی زمانیفرد، استاد دروس خارج فقه و اصول، تفسیر و فلسفه حوزه علمیه خراسان به گفتوگو نشستهایم.
در آیه شریفه «لَقَد کان لَکُم فی رَسولِ الله اُسوةٌ حَسنه...» قرآن کریم، مؤمنان را به پیروی و الگوگیری از رسول اکرم(ص) دعوت میکند و پیامبر اکرم را «اسوه حسنه» لقب میدهد؛ از این آیه شریفه چه مطالبی استنتاج میشود؟
از این آیه، سه مطلب اساسی میتوان برداشت کرد؛ نخست اینکه انسان همواره برای موفقیت در زندگی نیاز به یک الگوی موفق دارد تا بتواند در مسیرِ درست حرکت کند و به موفقیت برسد. اگر انسان در زندگی الگو نداشته باشد گرفتار تناقضها و پراکندگیها میشود و به نتیجه نمیرسد. حالا پرسش این است که آیا انسان میتواند برای خودش مدلسازی کند یا نه بهتر است الگوهای موفق را پیش چشم قرار دهد؛ همچنین این الگوهای موفق را از کجا باید بگیرد و پیدا کند؟ حتی در امور مادی هم فرض بفرمایید کسی وارد بازار میشود و میخواهد به یک تاجر موفق تبدیل شود. چنین فردی چارهای ندارد جز اینکه ببیند تاجران بزرگ و موفق در بازار چه راهی را طی کردهاند و از آنها الگو بگیرد تا بتواند به موفقیت نزدیک شود. این فرد بر سر سفره آماده تجربیات آن بزرگ نشسته و راه خودش را کوتاه کرده است. در غیر این صورت نیاز به آزمون و خطای فراوان است و فرد باید آن قدر سرش به سنگ بخورد تا شاید به نتیجه برسد یا نرسد و یا اینکه سقوط کند و از بین برود. کودک هم وقتی به مدرسه میرود، معلم به او سرمشق میدهد و او نوشتن را یاد میگیرد.
بنابراین در تمام امور اجتماعی و فردی باید به افراد موفق نگاه کرد و از آنها الگو گرفت تا بتوان سریعتر به نتیجه رسید. مولوی بلخی در این باره میگوید:
هیچ کس از پیش خود چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هیچ حلوایی نشد استاد کار
تا که شاگرد شکرریزی نشد
این الگو در بین اهل ایمان و کسانی که در پی پیشرفت معنوی هستند چگونه پیدا میشود؟
بله؛ به فرموده قرآن، بهترین الگو در بُعد ایمانی و زندگی معنوی، رسول خدا(ص) است. باید ببینیم آن حضرت خوردن و خوابیدنش چگونه بود، تعاملات اجتماعی، جنگ و صلحش چگونه بود و با چه کیفیتی زندگی میکرد. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه، بسیار بر این موضوع تأکید دارند که یگانه راه رسیدن به سعادت، ابتداء به راه پیامبر(ص) است. حضرت میفرمایند: «فَتَأسَّ بِنَبیِّکَ الأَطیَبِ الأطهَرِ».
در زندگی پیامبر اکرم(ص) آنقدر الگو برای ما فراوان است که برای بیان آن روزها و ساعتها وقت نیاز است. الگوهایی که برای همین زندگی امروز ما در دوران مدرن هم کارایی عالی دارد و ما را به آرامش دنیوی و سعادت اخروی میرساند.
برسیم به نکته دومی که از آیه شریفه برداشت میشود...
بله؛ مطلب دوم در این آیه شریفه این است که میفرماید به دو گونه میتوان از رسول خدا(ص) الگو گرفت؛ خوب دقت کنید چون این بحث بسیار مهم است! قرآن میفرماید رسول خدا «اسوه حسنه» است؛ باید دید «حسنه» در اینجا یعنی چه؟ الگوگیری باید در تمام زوایا و جوانب زندگی رسول اکرم(ص) باشد نه به صورت ناقص، سلیقهای و انتخابی! اکنون در جهان اسلام مشکلات زیادی را در میان فرقههایی داریم که مدعی هستند از سنت پیامبر پیروی میکنند. یک نمونهاش همین وهابیت؛ شما بروید مسجد نبوی و رفتار اینها را ببینید. راه و روش پیامبر اکرم(ص) آن است که اهل بیت ایشان برای ما معین کردهاند و این سیره است که مورد تأکید و تأیید قرآن کریم و شخص رسول گرامی اسلام(ص) است. نمیتوانیم به قول قرآن کریم «نُؤمِنُ بِبَعض و نَکفُرُ ببَعض» باشیم و هر جا که سیره حضرت را دوست داریم بگیریم و بقیه را رها کنیم! این شاید نامش الگوگیری از پیامبر(ص) باشد ولی دیگر «اسوه حسنه» نیست. اسوه حسنه وقتی شکل میگیرد که اسوه بودن در تمامی جوانب و جهات باشد. مگر نه این است که عدهای در جهان اسلام سر انسانهای بیگناه را به اسم سنت پیامبر میبرند و میگویند ما پیرو پیامبر اسلام(ص) هستیم؟ شعار روی پرچم داعش چیست؟ این الگوگیری نادرست و خودخواهانه تبدیل به مصیبت جهان اسلام شده و بزرگترین ضربهها را به ما میزند. آیه شریفه تأکید میکند که اسوه «حسنه»؛ نه این الگویی که وهابیت و داعش از پیامبر(ص) ارائه میدهند و جهان را از اسلام منزجر میکنند.
مشکل و نقطه انحراف اینها چیست و از کجا آغاز میشود؟
قرآن کریم در آیه ۱۸۹ سوره بقره میفرماید: «لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهورِهَا وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَیٰ وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». وقتی میخواهید وارد خانهای شوید از پشت یا از دیوار خانه وارد نشوید، بلکه باید از در خانه وارد شوید و تقوای الهی داشته باشید. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَابَ»؛ یعنی من شهر علم هستم و علی(ع) درِ این شهر است و هر کسی بخواهد وارد این شهر شود باید از درِ آن یعنی از سمت وجود مقدس امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع) وارد شود نه راه دیگری. اسوه حسنه آنجایی است که رسول خدا(ص) را با نگاه اهل بیت(ع) ببینیم نه با عینکهای تیره و تار و خراب خودمان!
ما نباید از دریچه نفس خودمان پیامبر(ص) را تجزیه و تحلیل کنیم و سنت رسول الله(ص) را با ادراکات ضعیفِ ناقصِ محدودِ خودمان ببینیم، بلکه باید با نگاه برتر و الهی اهل بیت(ع)، به زندگی آن حضرت بنگریم و آن حضرت را بشناسیم. آنهایی که حقیقتاً و به تصریح قرآن کریم در آیه مباهله، نفس و جان رسول خدا(ص) بودند.
و نکته سوم مورد تأکید شما در آیه شریفه ۲۱ سوره احزاب؟
مطلب سوم این است که باید دید چه کسانی میتوانند این اسوه حسنه را به عنوان الگوی جامع و کامل خود قرار دهند؟ قرآن کریم در همین آیه میفرماید کسانی که سه ویژگی داشته باشند و بدون این سه ویژگی نمیتوان حداکثر بهره را از وجود مقدس رسول الله(ص) برد؛ اول: «لِمَن کان یَرجو اللهَ» یعنی کسی که امید به خدا داشته باشد. چه کسی امید به خدا دارد؟ کسی که آن به آن در زندگی دنبال قُرب الهی است و میخواهد به خدا نزدیک شود. انسانها دو گروه هستند؛ یکی به دنبال تمتعات مادی یعنی خوردن و خوابیدن و شهوات است و دیگری کسی است که هدف دارد و هدفش رسیدن به خداست و برای رسیدن به این هدف مقدس، «امید» دارد. خوردن و خوابیدن چنین کسی برای رسیدن به خداست. صبح با عشق خدا از خواب برمیخیزد و با عشق خدا به دنبال کار و روزی میرود و با عشق به خدا نفس میکشد و با مردم و خانوادهاش تعامل دارد. «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ». چنین کسی موفق میشود از پیغمبر اکرم(ص) به صورت کامل الگو بگیرد. مصداق بارز این افراد ائمه طاهرین(ع) و در درجات پایینتر اصحاب برجسته پیامبر مانند جناب سلمان فارسی هستند که پیامبر(ص) درباره ایشان فرمودند: «سلمانُ منّا اهلُ البیت».
اما ویژگی دوم؛ «وَالیومَ الاخِرِ» یعنی کسی که امید به روز قیامت داشته باشد. ما معمولاً ترس از روز قیامت داریم ولی آیه میگوید امید به روز قیامت داشته باشید! این حالت ترس از قیامت را باید تبدیل به امید کنیم. این امید در ادامه همان امید اول یعنی امید به خداست؛ چنین فردی میداند آن چیزی که در دنیا به دنبالش میدوید در روز قیامت به طور کامل به آن میرسد. ترس از روز قیامت به دلیل این است که انسان با خدا فاصله دارد وگرنه کسی که عاشق خداست و امید به لقای او دارد، در انتظار فرارسیدن روز قیامت و لقاءالله و حیات جاودان الهی است. حضرت علی(ع) در خطبهای میفرمایند: «والله اُنس پسر ابیطالب به مرگ بیشتر از انس طفل به شیر مادر است» و این نشانه کسی است که زندگیاش با غفلت نبوده بلکه مانند اصحاب سیدالشهدا(ع) در روزی که مرگ و شهادت آنها در راه خدا قطعی و حتمی است، خوشحالند و با یکدیگر مزاح و شوخی میکنند.
اما ویژگی سوم؛ «وَ ذَکَرَ اللهَ کثیراً» کسی که زیاد به یاد خدا باشد. چنین کسی میتواند بهترین سرمشق را از رسول خدا(ص) بگیرد.
فرمول این «زیاد به یاد خدا بودن» که بسیار امر مهمی است و راه نجات انسان هم هست چیست؟
فرمول این مسئله یک حرف است و بیش نیست! آن هم احساس «فقر» در درگاه خداوند است. اگر انسان احساس کند فقیر است و با خود بگوید من هیچ چیزی از خودم ندارم و لحظه به لحظه از ناحیه خداوند به من فیض زندگی میرسد، چنین انسانی نمیتواند به یاد خدا نباشد. اگر انسان، مرکز هستی را بشناسد و درک کند که «یا اَیُّها النّاسُ أُنتُمُ الفُقَراءُ اِلی الله وَاللهُ هوَالغَنیُّ الحَمید» و بداند که هیچ چیزی از خود ندارد و مالکیت هیچ چیزی اصالتاً از آن او نیست و این مالکیت لحظه به لحظه از ناحیه خداوند به او اعطا میشود، آن وقت از یاد خدا غافل نمیشود. قرآن کریم درباره مسئله «ذکر» و «ذکر کثیر» تأکیدهای بسیار زیادی دارد و این مسئله در زندگی انسان بسیار مهم است.
بنابراین احساس فقر در درگاه خداوند بسیار مهم است و اینکه شنیدهاید پیامبر اکرم(ص) فرمودند «الفَقرُ فَخری» همین فقر به درگاه خداوند است، یعنی فقر وجودی و این را نباید با فقر مادی اشتباه کرد. درست مانند طفلی که خودش را نسبت به پدر و مادرش وابسته و فقیر میبیند و اگر لحظهای از آنها جدا شود گریه و زاری میکند و تا آنها را میبیند ساکت میشود. ما هم باید چنین حالت فقر و وابستگی نسبت به خداوند متعال داشته باشیم.
بنابراین و بهخصوص در این روزها باید تلاش کنیم مطالعه خود را درباره شخصیتی که والاترین شخصیت عالم و به فرموده قرآن کریم «اسوه حسنه» برای مؤمنان و انسانیت است بیشتر کنیم و از ریزترین جزئیات زندگی آن حضرت که مصداق بارز «حیات طیبه» است درس و الگو بگیریم؛ چه در ابعاد فردی و چه در ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.
نظر شما