چند ســال پیش در روز چهارشــنبه آخر ســال با جمعی از بستگان در روستایی جمع شده بودیم و سر شب، آتش روشن کرده و دور آن ایستاده بودیم. گاهی هم کسی به شوخی از روی آتش میپرید و چیزی میگفت و بقیه میخندیدند. یک لحظه به طور همزمان یک خانم و یک آقا بدون هماهنگی هر کدام از یک طرف پریدند و به هم برخورد کردند و هر کدام به طرفی افتادند! همه ما بهتزده شــده و تصادف کردهها هم خجالتزده و منفعل مانده بودند و نمیدانســتند چه کنند.
من جلو رفتم و دست آقا را گرفتــم و بلندش کردم و با دیدن اقدام مــن از آن طرف هم زنها از انفعال درآمدند و دست آن بانو را گرفتند و کمکش کردند و خدا را شکر بخیر گذشــت. بهتزده شــدن از بحران به میزان تجربه و پختگی روانی ما بســتگی دارد و آدمها هر قدر بحران دیدهتر باشــند، زودتر میتوانند در بحران، مهار واقعه را به دســت بگیرند.
تجربه بحران یک نعمت است کــه باید قدر آن را دانســت. یک جامعه وقتی دچــار یک بحران جدی میشــود تجربهای بدســت میآورد که باید این تجربه را قدر دانســت و ذخیره کرد. اما اگر هوشــیار نباشیم تجربهها به ما مدد نمیرسانند و هر بار گیجتر از بار پیش با ماجراها روبهبرو میشــویم.
تجربه افزایش قیمت بنزین در ســال ۱۳۹۸ در ایران، دوباره نوشــتن یک مشق خطاست. این حجــم از گیجی و بیتدبیری در مدیریت بحران دردناک اســت. بحرانی که اگر درســت مدیریت میشد میتوانســت در حجم بسیار کوچکتری رخ دهــد.
یکی از راههای جدی تجربه بحران، مطالعه آثار هنری اســت . هنرمنــد ما را در محیطی ایمن با تنش و بحــران، روبهرو و تجربه روانی ما را غنیتر میکند. این اســت که یک آدم اهل هنر به راحتی در تنشها خود را نمیبازد. وضعیتها و بحرانهای پیشبینی نشــده بسیارند و هر کدام از ما اگر عمرها داشــته باشــیم باز هم برای آمــوزش روانی مقابله با بحرانها کــم میآوریم.
هنرمندان ما با ثبت و ضبط تجربه زیســتی خودشان و یا آنچه در مشاهدات هنری به آن رسیدهاند، به ما در آموزش روانی خودمان کمک میکنند. از ایــن نظر آثار هنری یکی از منابع مهم خودیاری در بحرانهای زیســتی است. حتی در موضوعات سادهای مثل دعوای دو همســایه یا سوگ عزیزان، آنها که در زمین امن اثر هنری از پیش با بحران روبهرو شده باشند، بسیار محتمل است که رفتار متینتر و هوشمندانهتری هم داشته باشند.
نظر شما