علی محمدزاده/
با نگاهی به شیوه معماری و فرهنگ عامه شهرهایی که قرنها از شکلگیری آنها میگذرد به نقاط مشترک فراوانی بین آنها میرسیم که یکی از اصلیترین اشتراکها داشتن نماد ویژه هر شهر در ورودیهای آن یا همان دروازههای قدیمی است.
هر چند با بزرگتر شدن شهرها دیگر خبری از حصار و برج و بارو نیست اما هنوز هم آثار همین نمادهای قدیمی را در اکثر شهرها میتوان دید که از بارزترین آنها میتوان از دروازه قرآن شیراز نام برد.
بر همین اساس در شهری مانند مشهد که شرایط ویژهتری دارد به نظر میرسد تنها در دورهای که محدوده شهر کوچک بوده ورودی یا همان دروازهها به عنوان نماد شهر ساخته شدهاند و هنوز هم بسیاری از پیرمردها و پیرزنها به هنگام صحبت از واژههایی چون دروازه قوچان استفاده میکنند که نشان از ماندگار بودن این قبیل اقدامات است.
با این مقدمه کوتاه به نظر میرسد کلانشهر مذهبی مشهد به جز گنبد طلایی امام هشتم که نماد و شناسنامه جاودان این شهر است در حوزه معماری و فرهنگ اجتماعی نمادی ندارد و هر چند در سالهای گذشته برخی از مدیران شهری صحبت از ساماندهی ورودیهای شهر و ساختن نمادهای خاص در ورودیهای شهر کردهاند اما هنوز اقدامی در این جهت صورت نگرفته است.
آنچه مسلم است عوامل متعددی در ماندگاری یا خاطرهسازی یک شهر در اذهان افرادی که به این شهرها سفر میکنند دخالت دارند که بیتردید یکی از اصلیترین عوامل همین نمادهای شهرها در ورودیهاست البته کلانشهر مشهد در حال حاضر در حوزه نمادهای معماری مبلمان شهری هم وضعیت خوبی ندارد؛ چراکه اندک نماد یا المان ثابت و تاریخی که در برخی از میادین شهر وجود داشته نیز در یک دهه گذشته تخریب یا جابهجا شدهاند که بیشک بارزترین نماد سازه میدان ضد بود که به دنبال جابهجایی صورت گرفته دیگر از کاربرد تاریخسازی خود فاصله گرفت.
با این وصف هر چند در سالهای گذشته نیز صحبتهایی از طراحی نمادهایی برای ورودیهای مشهد به گوش میرسید اما به دلایل نامعلومی باز به فراموشی سپرده شد که امیدواریم مدیریت جدید شهری با عملیاتی کردن این ایده مشهد را صاحب نمادی تاریخی در حوزه المان و نماد در ورودیهای این شهر نماید.
نظر شما