اصغر مهاجری جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین با اشاره به چرایی افزایش میزان افزایش افسردگی در جامعه گفت: افسردگی و پیامدهای ناشی از آن نشأت گرفته از شرایط، دلایل و عوامل مختلفی است. در مجموع زمانی که سپهر روانی جامعه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، جامعه ناخودآگاه دچار افسردگی می شود لذا افسردگی این روزهای جامعه را نمیتوان افسردگیهای فردی با دلایل های فردی یا روانشناختی دانست؛ چرا که این افسردگی اجتماعی و جمعی وابسته به دلایل اجتماعی و شرایط اقتصادی روز جامعه است که منجر به تأثیر گذاری شدید بر سپهر روانی جامعه شده است.
وی دراین باره افزود: در شرایط اقتصادی و اجتماعی که مردم از تنگناهای فشارهای مختلف احساس خفگی میکنند، احساس ناامیدی و افسردگی روز به روز افزایش می یابد. با افرایش ناامیدی جامعه به سوی افسردگی و غرق شدن در ناامیدی بیشتر ی رود؛ لذا افراد مایوس از گره گشایی هایی می شوند که امکان رخداد آن می تواند موجب تغییراتی اساسی در زندگی آنها شود؛ در چنین حالتی افراد تک روی کرده و فرد محور میشوند؛ به این معنا که بدون تکیه بر حضور جمعی به دنبال دست یابی به موفقیتهای تکی و آنی خود هستند لذا هر کس کار خود را به صورت فردی دنبال میکند. موضوعی که شاید اهمیت آن از افسردگی و خطر تبعات بعدی آن از ناامیدی برای جامعه بیشتر باشد.
استاد جامعه شناسی با بیان اینکه تلاشهای فردی در کاهش افسردگیهای جمعی مؤثر نیست، افزود: تلاش های فردی نمی تواند مانع گستردگی افسردگی های اجتماعی شود؛ تنها زمانی میتوان به رفع افسردگی امیدوار بود که تلاشهای اجتماعی و ساختاری در صدر امور قرار داده شود. با توجه به اینکه پرسش چرایی وقوع افسردگی، پرسشی اجتماعی و ساختاری است؛ نیازمند پاسخی ساختاری واجتماعی است. قطعاً در چنین وضعیتی دمیدن تنفس جدید و هوای شادی آفرین برای مردم را نمی توان با فعالیت های مقطعی و موردی نهادینه کرد؛ چرا که شاد کردن مردم به صورت مقطعی با برگزاری جشن ها یا برپایی همایش هایی تنها شادی به صورت قرص مسکنی است که اثرات آن به سرعت محو می شود؛ لذا بررسی شرایط و بسترهای ایجاد افسردگی و به عبارتی بازگرداندن امید به مردم جامعه می تواند تنها راهکار کاهش افسردگی جامعه باشد.
اصغر مهاجری گفت: امید آفرینی و افزایش امید به زندگی و کاهش افسردگی از طریق تغییر شاخصهایی که رقم زننده افسردگی بودند حاصل میشود. ارتقای شاخص اشتغال، کاهش بیکاری و تورم، اصلاح ساختارهای اداری و اجرایی که منجر به تشدید مشکلات مردمی می شوند و مردم را در نظام بروکراسی اداری گرفتارتر می کنند همه و همه از مولفه هایی است که دولتها در رفع آن باید کوشا باشند. واگذاری امور به مردم و لاغر و کوچک شدن دولتها می تواند در ایجاد بسترهای امید افزایی موثر باشند. به نظر میرسد دولت قبل از اینکه به مردم امیدواری تزریق کند با نظام دیوانسالاری خود ریسمانهایی به دست و پای مردم زده که روز به روز گرفتاری و افسردگی اجتماعی آنها را تشدید می کند؛ اگر دولت به مردم پیام دهد که سایه شوم نظام اداری دست وپا گیر از سر شما برداشته میشود، قطعاً ریههای مردم لبریز از هوای تازه ای می شود که بدان نیاز فراوانی در جهت توسعه اشتغال و رفاه اقتصادی دارند.
وی بیان داشت: در حالی که در سال رونق تولید انتظار میرود ساختارهای در هم تنیده ضد تولید برداشته میشد؛ نظام اداری و بروکراسی دولتی و عدم حمایت دولت از تولید گران به نوعی به شکارچیان و از پای درآورندگان تولید تبدیل شده است! نه تنها جشن های کوچک یا برنامههای تلویزیونی نمیتواند باعث شادی اساسی در مردم شود؛ حتی شادی های بزرگی مثل پیروزی تیم ملی فوتبال در عرصه آسیایی و بین المللی نیز به صورت موقت منجر به شادی مردم می شود چرا که موضوعات اقتصادی و معیشتی و گرفتاریهای نظام بروکراسی و از همه مهمتر کاهش سرمایه اجتماعی بخصوص ضلع اعتماد موجب سوق دادن مردم به بستری به نام ناامیدی و افسردگی اجتماعی شده است؛ در چنین شرایطی بازگرداندن اعتماد به مردم از طریق مجلس ودولتی که عملکردهای غیر قابل قبول و نامطلوبی داشته است بسیار الزامی است؛ پوزش صادقانه و توضیحات شفاف دولتمردانی که دست در جیب مردم میکنند شاید در افزایش اعتماد مردم مؤثر باشد؛ مشروط بر آنکه دولت به صورت جدی به تغییر ساختارها و رفتارها و عملکرد خود بیاندیشد.
استاد جامعه شناسی در پایان خاطر نشان کرد: عملکرد اقتصادی و نظام اداری مانع از ورود مردم به مباحث تولیدی میشود؛ بسترهای لازم در جهت تحقق رونق تولید از زیر پای مردم کشیده شده ، لذا اگر دولتمردان و مسوولان علاقهمند به نظام جمهوری اسلامی و خادم ملت هستند باید با توجه به ظرفیت های بالای اقتصادی کشور بسترهای تولید و بازتولید کننده افسردگی و یاس را با تغییرات ساختاری و اصلاح قوانین و مقررات و نظارت گسترده بر انجام فعالیتها در صدر برنامه های خود لحاظ کنند؛ عدم توجه به تغییرات ساختاری مساوی با افزایش ناامیدی و رخت بستن شادی های جمعی و افزایش افسردگی در میان مردم بالاخص جوانان کشور خواهد شد.
انتهای پیام/
نظر شما