قدس آنلاین: داستان فیلم «۲۳ نفر» داستان بیست و سه نوجوان ایرانی است که سال ۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند و پس از شکست عراق در خرمشهر سوءاستفادههای فراوانی از آنها و نوجوانیشان شد. صدام حسین آنها را به برنامه تلویزیونی دعوت کرد و گفت: «همه بچههای دنیا بچههای ما هستند». اما ۲۳ نوجوانی که از آنها صحبت میکنیم، راضی به این سوءاستفاده نشدند و تصمیم به اعتصاب غذا گرفتند تا شبیه سایر اسرا با آنها برخورد شود. داستان فیلم «۲۳ نفر» داستان همین نوجوانهاست. ماجرای ساخت این فیلم هم از آنجا قوت گرفت که سردار قاسمسلیمانی نامهای به ابراهیم حاتمیکیا نوشت و ضمن معرفی کتاب «آن بیستوسه نفر» به او، توصیههایی برای ساخت فیلم از این کتاب داشت. ابراهیم حاتمیکیا هم به سبک و سیاق این سالهایش داستان را به سازمان اوج سپرد و مدیر فیلمبرداری «به وقت شام» را برای کارگردانی اثر معرفی کرد. مهدی جعفری که در تمام این سالها به عنوان مدیر فیلمبرداری شناخته میشد و پشت دوربین فیلمهای «اتوبوس شب»، «عصر یخبندان» و «دهلیز» و چندین و چند فیلم دیگر قرار گرفته بود، با «۲۳نفر» به صورت رسمی به دنیای کارگردانی قدم گذاشت. فیلم او که در جشنوارههای مختلف همچون جشنواره فیلم فجر و جشنواره فیلم کودک و نوجوان خوش درخشیده است، اکنون روی پرده سینماهای سراسر کشور است. با مهدی جعفری، کارگردان فیلم «۲۳ نفر» درباره این اثر سینمایی گفتوگو کردیم که میخوانید.
درباره روند ساخت این فیلم توضیح میدهید، اینکه جرقه ساخت ۲۳ نفر چطور زده شد؟
از سال ۸۵ که مجموعه مستند ۲۳ نفر را برای شبکه چهار سیما ساختم به فکر ساخت یک اقتباس سینمایی از این موضوع افتادم. سال ۸۹ طرح فیلمنامه را ثبت کردم و پس از حدود هشت سال پیگیری سرانجام در سال ۹۷ و با حمایت سازمان سینمایی اوج فیلم سینمایی ۲۳ نفر ساخته شد.
پس ساخت مستندی که پیش از این درباره این ۲۳ نفر ساخته بودید در روند تولید این فیلم سینمایی به شما کمک کرد. در اقتباس سینمایی کار چقدر به واقعیت وفادار بودید؟
منابع پژوهشی در تیتراژ پایانی فیلم ذکر شده که باز هم ترجیح میدهم اینجا دوباره گفته شود. مجموعه مستند ۲۳ نفر که در فاصله سالهای ۸۴ تا ۸۷ برای شبکه چهار سیما ساخته شد و پژوهشگر آن آقای دکتر محمد شهبا بود و پژوهش اولیه ایشان مهمترین اتفاق در روند شناسایی گروه ۲۳ نفر و معرفی آنها به مردم بود. تهیهکنندگی آن مجموعه را آقای علیرضا رئیسیان به عهده داشت و نویسنده و کارگردان آن هم خودم بودم. کتاب آن بیستوسه نفر نوشته احمد یوسفزاده که خودشان یکی از اعضای گروه ۲۳ نفر هستند و کتاب ملاصالح قاری نوشته خانم رضیه غبیشی و همچنین مراجعه مجدد به خود اعضای واقعی گروه ۲۳ نفر و خاطراتشان. به عنوان کارگردانی که مستندی هم درباره این موضوع ساخته بودم، کار سختی در پیش داشتم. به نوعی امین این دوستان بودم و به اصرار شخصی خودم تمایل داشتم تا حدامکان به واقعیت موجود وفادار باشم، اما سینما ملزومات خودش را دارد و باید از خیال و خلاقیت هم بر آن میافزودم. در هر صورت در جمعبندی نهایی و به اذعان خود گروه واقعی ۲۳ نفر این فیلم بیش از ۹۰ درصد به اصل واقعیت وفادار بوده است.
در این فیلم شاهد بازی بسیار خوب بازیگران نوجوان بودیم، چطور از این نابازیگران بازی گرفتید؟
از مدتها پیش که فیلم را در ذهن خود میساختم به این نکته پی برده بودم که به دنبال چه نوع الگویی برای بازیهای فیلم هستم. میدانستم که باید تا حدامکان از بازیگران بومی و شهرستانی استفاده کنم. لهجه و گویش آنها بخشی از شرایط لازم برای باورپذیرترکردن جهان درون فیلم بود. پس از آنکه در پیشتولید کار از بازیگران متعدد در سنین نوجوانی و در چند شهر ایران تستهایی گرفتیم، طی چندین مرحله دست به انتخاب زدیم. سپس از دوست قدیمیام آقای جمشید بهمنی کمک گرفتم تا پیش از آنکه بازیگران نوجوان جلو دوربین بروند، به مدت یک ماه تحت آموزش و هدایت اولیه قرار بگیرند. به جز چند نفر از آنها هیچکدام تاکنون سابقه بازیگری نداشتند. ویژگی مهم این نوجوانان علاقه، تلاش و پشتکار آنها بود. زمان فیلمبرداری هم شرایط سختی در روند ساخت حاکم بود که این بچهها به خوبی از پس آن برآمدند. سعی ما بر این بود که بازی بازیگران فیلم حتی با توجه به سوابق حرفهای بازیگریشان زیاد دیده نشود. به نظر من مهمترین ویژگی بازیهای این فیلم یکسان بودن سطح انرژی و استایل بازیها بود به طوری که در بازخوردها میدیدم برخی از تماشاگران از حال و هوای مستند این فیلم سینمایی سخن میگفتند. این حال و هوای مستند که من نام آن را بازسازی زندگی واقعی روی پرده سینما میگذارم دقیقاً همان هدفی بود که من و همکارانم در مسیر ساخت فیلم «۲۳ نفر» برای آن تلاش کردیم و خدا را شکر به آن چیزی که میخواستیم رسیدیم. همین جا از همه بازیگران فیلم سپاسگزاری میکنم و به همه آنها تبریک میگویم که با بازیهای درخشان خودشان تمامی صحنههای فیلم را به وقایعی باورپذیر تبدیل کردند.
آیا شباهت ظاهری بازیگران نوجوان به افراد واقعی این ماجرا هم مدنظرتان بود و اینکه این بازیگران با این ۲۳ نفر دیداری هم داشتند تا در نقشآفرینیهایشان اثرگذار باشد؟
خیر، شباهت ظاهری عین به عین مدنظر نبود، اما اینکه شکل و شمایل کلی این بچهها و تیپ و قیافهشان به بچههای رزمنده دهه ۶۰ بخورد مدنظر ما بود. در پیشتولید پروژه بازیگران نوجوان تنها یک روز که چند نفر از ۲۳ نفر واقعی نزد ما بودند با آنها ملاقات داشتند.
با توجه به پیشینه شما که مدیر فیلمبرداری آثار سینمایی شاخص بودید، در این فیلم شاهد فیلمبرداری درخشان و قابهای خوبی هستیم، در این باره توضیح میفرمایید؟
شاید سابقه و سلیقه من اندکی در بخش فیلمبرداری به کار آمده باشد، اما سهم من در این زمینه به اندازه کارگردانهای دیگر بود و به دلیل حجم بالای کارها و مشکلات اجرایی که داشتم همه زحمت این قسمت به دوش دوست خوبم مرتضی قیدی و تیم حرفهای و کاربلدشان بود. انصافاً هم فیلمبرداری فیلم «۲۳ نفر» از نظر تکنیکی و هنری سهم بزرگی برای خلق فضای واقعی و باورپذیر فیلم داشته است.
در این فیلم شاهد استفاده از گویشهای مختلف بازیگران فیلم هستیم، این توجه با چه هدفی صورت گرفت؟
خب در ماجرای واقعی هم قهرمانان این ماجرا از شهرها و با گویشهای مختلف بودند و به نوعی نماد مردم ایران هستند. همانطور که اشاره کردم مسئله مهم در ساخت این فیلم این بود که تا چه اندازه در اقتباس میتوان به واقعیت وفادار بود. پس از سالها رفاقت با شخصیتهای واقعی فیلم وظیفه من تلاش برای ساخت فیلمی درست و نزدیک به واقعیت درباره آنها بود. یکی از نگرانیهای ما هم این بود که بتوانیم بازیگران نوجوانی پیدا کنیم که از عهده ایفای نقش در این فیلم بربیایند که شکر خدا محقق شد.
با توجه به توفیقات این فیلم در جشنواره فیلم فجر، جشنواره فیلم کودک و نوجوان و یونسکو، احتمالاً از زمان اکران فیلمتان راضی نباشید. آیا زمان بهتری هم میشد به اکران این فیلم اختصاص داد؟
طبیعی است که به هیچوجه از زمان اکران این فیلم راضی نباشیم. نوبت رسمی اکرانی که به ما داده شده اواسط دی ماه است یعنی بدترین زمان ممکن در جدول اکران برای بهترین فیلم با نگاه ملی! ظاهراً برای اینکه فیلم اکرانش را اینقدر دیر شروع نکند قرار شد ابتدا با ۴۰ سانس در روز به صورت آزاد اکران شود تا اینکه هفته به هفته کمکم بر تعداد سینماهای آن افزوده شود. این هم گوشهای از عجایب سینمای ایران است. فیلمی با این همه تأیید و تشویق و با اینکه از نظر منتقدان و تماشاگرانش قابلیت بالایی برای ارتباط با انواع مخاطبان سینما را دارد، با کمترین سانس ممکن در روز اکرانش را آغاز میکند. اگر روزی کسی توانست پاسخ قانعکنندهای برای حل چنین معمای سادهای پیدا کند خوشحال میشوم که ما را هم در جریان بگذارد. بگذریم از آنجا که فیلم را به نیت مخاطب عام و ملی یعنی همه مردم ایران در زمان حال و آینده ساختهام، چندان نگران این بیمهری در اکران سینمایی آن نیستم. مطمئنم که این فیلم روزی به دست صاحب اصلیاش یعنی مردم ایران خواهد رسید.
چرا ساخت فیلمهایی همچون ۲۳ نفر و فیلمهایی با مضامین دفاع مقدس در این مقطع تاریخی اهمیت دارد؟
اگر از دستهبندیها و اولویتبندیهای رایج و مرسوم بگذریم باید بگویم تا زمانی که مقوله ساخت فیلمهای سینمایی دفاعمقدس از حالت سفارش، دستور و مناسبت خارج نشود، شاهد کیفیت بالایی در اینگونه آثار نخواهیم بود. به نظرم باید مسیر ساخت معکوس شود. نهادها و سازمانهای حمایتکننده باید از طرحها و فیلمسازان جدیدتر استقبال کنند، از کسانی که خود پیشنهاددهنده ساخت فیلمهایی با موضوع دفاعمقدس هستند. فقط میتوانم آرزو کنم که فیلمسازان کاربلد ما با مطالعه آثار ادبی و پژوهش در این حوزه به اهمیت کار در این حوزه پی ببرند و به صورت خودانگیخته و باورمندانه پا به این عرصه بگذارند.
نظر شما