قدس آنلاین: گروه بینالمللی بحران (international Crisis Group) در مقالهای کوتاه که به مناسبتچهارمین سالگرد اجرایی شدن توافق هستهای ایران (۱۶ ژانویه) منتشر کرد، ضمن اشاره به بحرانهای ماههای اخیر برسر «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) - از جمله تشدید فشار تحریمهای واشنگتن بر ایران، کاهش تدریجی پایبندی تهران به برجام، افزایش خصومت و احتمال تقابل نظامی میان ایران و آمریکا و همچنین امتناع کشورهای اروپایی امضاکننده برجام از برداشتن گامهای ملموس در مسیر مورد توافق- نجات این توافق مهم و تاریخی را به مراتب سختتر از گذشته خواند؛ با این حال گامهایی را برای رقم زدن فرجامی نیک برای برجام پیشنهاد میدهد که در ادامه میخوانیم:
«به دنبال عهدشکنیهای تدریجی در برجام، تهران اعلام کرد که دیگر به هیچ محدودیت مندرج در برجام پایبند نخواهد بود. در این میان، تحریمهای واشنگتن و درگیری میان ایران و آمریکا که در قتل سردار قاسم سلیمانی و پاسخ موشکی ایران در حمله به پایگاههای نظامیان آمریکایی در عراق به اوج خود رسید، تنشها را تا سطح مرگباری افزایش داده است.
این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که چرخه فشار حداکثری آمریکا و مقاومت حداکثری ایران هر دو طرف را در آستانه یک رویارویی نظامی قرار داده است. علیرغم وجود نشانههایی دال بر تنش زدایی، تهران و واشنگتن هنوز میتوانند به سمت مقابلهای پیش روند که به معنای پایان برجام و آغاز یک نزاع منطقهای باشد.
اما بهترین راهکار نوعی تنش زدایی تاکتیکی بین ایران و آمریکا در زمینه نظامی و هستهای است که در برگیرنده کاهش تحریمها، پایبندی ایران به توافق هستهای و تنش زدایی در سطح منطقه باشد. میانجیگری کشوری ثالث بهترین سازوکار برای خروج از بحران فعلی است.
برجام، یا همان برنامه جامع اقدام مشترک، در حالی وارد پنجمین سال اجرایی شدنش میشود که از تحت فشار همه جانبه است. در پی تصمیم ترامپ برای قتل فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار قاسم سلیمانی، خطر تقابل میان ایران و آمریکا به شدت افزایش یافته است. همچنین، تحریمهای یکجانبه آمریکا با بلا اثر کردن برجام ایران را از وعده عادی سازی اقتصادی محروم کرد و ضرباتی سخت بر پیکره اقتصاد و معاش مردم ایران وارد ساخت. تهران نیز وقتی طرفهای باقیمانده در برجام در فراهم کردن منافع اقتصادی موردنظر ایران ناموفقظاهر شدند، اجرای تعهدات برجامی خود را رفته رفته متوقف کرد که این امر به تهی شدن برجام از جوهرهاش منتهیشد. در این میان اما در سایه اقدامات تلافیجویانه و مخاطرهآمیز ایران و آمریکا میتوان به گشایش مسیری، هرچند باریک، امید داشت که این چرخه تنش را متوقف و برجام را از غلتیدن به ورطه سقوط منحرف کند. چنین گشایشی نیازمند میانجیگری کشوری ثالث جهت رسیدن به تفاهمی است که تهران را از زیر فشار اقتصادی خارج کند، اقدامات هستهای ایران را متوقف کرده و یا به وضعیت برجامی بازگرداند و از افزایش تنشها، چه از جانب ایران و چه از جانب آمریکا، در منطقه پرآشوب خاورمیانه جلوگیری کند.
در قلب وضعیت بغرنج کنونی، راهبردهای متضاد ایران و آمریکا قرار دارند. از اردیبهشتماه سال ۹۷ تاکنون، دولت ترامپ در برابر ایران رویکردی قهرآمیز و متمرکز بر تحریم اتخاذ کرده است با این هدف که یا ایران در برابر خواستههای آمریکا سر تسلیم فرود آورد – خواستههایی مثل پایان دادن به غنی سازی اورانیوم، محدود کردن برنامه موشکی و متوقف کردن حمایت از متحدان منطقهای – و یا نظام جمهوری اسلامی تحت فشار ساقط شود. اماحقیقت این است که کمپین فشار حداکثری علیرغم موفقیت در کاهش درآمدهای ایران، خصوصاً از طریق اعمال محدودیت بر صادرات نفت، هنوز به هیچیک از اهدافش دست نیافته است؛ چراکه نه تنها مسیر رسیدن به قراردادی بهتر هموار نشده است بلکه ایران دیگر حتی خود را به معاهده موجود نیز متعهد نمیداند.
حوادث تکاندهنده دیماه نشان داد که تحقق بدترین فرضیه ممکن، یعنی همزمانی بحرانهای منطقهای و هستهای، چندان دور از انتظار نیست. برای مثال هرچند ایران به صورت کامل مسئولیت سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی را برعهده گرفته است؛ اما این فاجعه به هر تقدیر یادآور گوشهای از هزینههای انسانی است که افزایش تنش میتواند به همراه داشته باشد.
شدت مخاطرات پیش رو بر ضرورت و فوریتِ یافتن راهی برای کاستن از تنشهای موجود تاکید دارد. واقعیت آن است که در صورت وقوع جنگ، هم تهران و هم واشنگتن بسیار متضرر خواهند شد. در حال حاضر ایران با حملات موشکی علیه پایگاههای نظامیان آمریکایی در عراق انتقام خون سردار سلیمانی را گرفته است و آمریکا نیز بدون هیچ تلفات جانی تصمیم گرفته تنش موجود را بیش از این افزایش ندهد. در چنین وضعیتی نیاز به یک مجموعه اقدامات فوری برای فاصله گرفتن از لبه پرتگاه جنگ بیش از پیش احساس میشود. گامهای پیشنهادی به شرح زیر است:
۱) مذاکره از طریق یک کشور ثالث برای رسیدن به تفاهمی که طبق آن آمریکا مجدداً به واردکنندگان نفت ایران مجوزهای محدودی برای خرید نفت از ایران عطا کند و معافیتهای فعالیتهای هستهای صلحآمیز مجدداً صادر شود و در مقابل ایران به اجرای کامل برجام متعهد شود، از تنشها در منطقه بکاهد و حتی در صورت امکان، مذاکره با ایالات متحده و دیگر اعضای برجام در مورد موضوعات دیگر (مثل امنیت منطقهای و موشکهای بالستیک) را آغاز کند. جایگزین این طرح میتواند توافق محدودتری باشد که بر اساس آن آمریکا تحریمهای غیرنفتی ایران (مثل تحریم بخش فلزات و پتروشیمی) را به تعلیق در آورد و معافیتهای فعالیتهای صلحآمیز هستهای را صادر کند. در مقابل ایران موافقت کند که برنامه هستهای خود را از سطح کنونی بالاتر نبرد و حتی در صورت ممکن یک یا چند مورد از موارد نقض برجام را پایان دهد.
۲) اینگونه اروپا حتی در نبود همکاری ایالات متحده هم میتواند برجام را نجات دهد. فرانسه، آلمان و بریتانیا روز ۲۴ دی ماه اعلام کردند که سازوکار حل اختلاف در برجام را فعال میکنند که اقدام خطرناکی است. اکنون اولویت برای کشورهای اروپایی این است که زمان ایجاد شده در این فرایند را تمدید کنند و با ارائه برخی منافع اقتصادی که طبق برجام ایران باید از آنها بهره مند میشد، ایران را قانع کنند که مجدداً اجرای تعهدات برجامی خود را از سربگیرد.
۳) اطمینان از اینکه مردم ایران به کالاهای بشردوستانه دسترسی خواهند داشت. آمریکا باید از طریق سوئیس راهی را برای مبادلات کالاهای بشردوستانه با ایران مشخص کند و اروپا نیز باید سامانه حمایت از تبادلات تجاری (ساحات / اینستکس) را عملیاتی کند.
۴) افزایش فرصتهای تعامل میان هم پیمانان منطقهای آمریکا به خصوص عربستان سعودی و امارات متحده عربی با ایران چه به صورت دوجانبه و چه با واسطه سایر کشورهای حوزه خلیج فارس مانند کویت و عمان. کشورهای اروپایی میتوانند کشورهای حوزه خلیج فارس را تشویق کنند که در جهت ایجاد گفتگوی فراگیر امنیت منطقهای در مورد موضوعات مورد مناقشه تلاشهایی را آغاز کنند. این کار میتواند به مرور به شکلگیری اعتماد بین این دولتها و جلوگیری از خطر جنگ ناخواسته کمک کند. همچنین ایجاد یک کانال ممانعت از برخورد که امکان انتقال پیام بین مرکز فرماندهی مرکزی ایالات متحده و ستاد کل نیروهای مسلح ایران را فراهم کند میتواند خطر جنگ ناخواسته در خلیج فارس را کاهش دهد. این مسیر میتواند از طریق یک کشور ثالث که مورد توافق دو طرف باشد - مثل عمان - صورت گیرد.
۵) کاهش و خروج نیروهای آمریکایی از عراق که میتواند برای تهران و واشنگتن برد-برد باشد و یکی از ریشههای اصلی تنش را از بین ببرد. برای این کار نیروهای آمریکایی باید وظایف اساسی نظامی خود را به دیگر اعضای ائتلافبینالمللی علیه داعش واگذار کنند، حمایت لجستیکی برای این نیروها را فراهم کنند و تاکید داشته باشند که تنها هدف تداوم حضور محدودتر نیروهای آمریکایی در عراق اطمینان از شکست بازگشت ناپذیر داعش است. در عین حال، ایران و آمریکا باید تلاش کنند که عراق را از عرصه رقابتهای خود خارج کنند تا منجر به بی ثباتی در این کشور نشوند.
یک سال دیگر در چنین روزی که گزارش سالانه بعدی گروه بینالمللی بحران در مورد برجام منتشر میشود، ممکناست چیز زیادی از این توافقنامه باقی نمانده باشد؛ توافقی که به نفع منع گسترش سلاحهای هستهای بوده و هست. زوال مداوم برجام چونان ریختن هیزم بر آتش فروزان خاورمیانه است. نابودی آن هزینههای به مراتب سنگینتری به دنبال خواهد داشت که باید از آن جلوگیری کرد».
انتهای پیام/
نظر شما