مسعود براتی، کارشناس روابط بین‌الملل

پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی ایران به‌طور مستقیم وارد مقابله و مواجه نظامی با دولت آمریکا شد و یکی از پایگاه‌های مهم این دولت را با فناوری بومی خود، به طور دقیق و با موفقیت بالا هدف قرارداد؛ این مسئله بسیار حائز اهمیت است. دولت آمریکا هم به دلیل انسجام داخلی جامعه ایران که خود را در مراسم‌های تشییع سردار شهید نشان داد و همچنین توان مناسب نظامی ایران از هرگونه پاسخ منصرف شد؛ چرا که رویارویی نظامی با ایران می‌توانست برای آمریکا درد و هزینه قابل‌توجهی داشته باشد، این اتفاق یعنی شکستن ابهت ابرقدرتی آمریکا در منطقه و در سراسر جهان.

این شکست ابهت و هیمنه به ضربه‌ پذیری آمریکا در دنیا کمک خواهد کرد، آمریکایی‌ها تا پیش از این در پشت سپر دفاعی نامرئی ناشی از ابهت خود پنهان شده بودند ودیگر ابهتی که سبب ترس گروه‌های ضدآمریکایی در سراسر عالم می‌شد را ندارند. این مسئله قاعدتاً هزینه زیادی در حوزه امنیت به دولت آمریکا تحمیل می‌کند و لاجرم به سمت خارج شدن از منطقه پیش می‌رود.

اتفاقات اخیر ازجمله سرنگونی هواپیمای نظامی آمریکا در افغانستان می‌تواند یکی از نتایج این اتفاق باشد، یک گروه ضدآمریکایی در افغانستان ادعای ساقط کردن هواپیمای آمریکایی را می‌کند و ایالات متحده صرفاً آن را تکذیب می‌کند.

شکست ابهت و هیمنه یانکی‌ها در منطقه یکی از آثار و برکات خون شهید سلیمانی بود و اکنون آمریکا در هر نقطه‌ای باید نگران امنیت نیروهای نظامی‌اش باشد. این نقطه عطفی در تاریخ و معادلات روابط بین‌الملل خواهد بود؛ چراکه پس از جنگ جهانی دوم و نزدیک به ۷۰ سال بود که پایگاه‌های نظامی دولت آمریکا به‌صورت مستقیم و رسمی توسط یک قدرت، دولت و حاکمیت موردحمله قرار نگرفته بود و این اتفاق مهمی در این عرصه محسوب می‌شود. البته سیر تحولات زمانبر است و نباید این تصور در ذهن ما ایجاد شود که بلافاصله و در عرض چند روز و چند هفته نتایج ملموس آن را مشاهده خواهیم کرد، اما مسیر تحولات به سمت پرهزینه شدن حضور آمریکا در منطقه پیش می‌رود و مطمئناً به خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه خواهد انجامید.