مردم این شبها تماشاگر سریال «روزگار» هستند که از شبکه سه سیما پخش میشود. این مجموعه داستانی به تهیهکنندگی سیدمازیار هاشمی، مهدی صفییاری و با کارگردانی سیامک صرافت هر شب ساعت ۲۰:۴۵ پخش میشود. «روزگار» با نگاهی آسیبشناسانه، کنکاشی در رفتارهای فردی و اجتماعی است که مسائل و مشکلات مبتلابه جامعه امروز را روایت میکند. این مجموعه پر بازیگر که فیلمبرداری آن در تهران انجام شده در ۱۶ قسمت ۴۰دقیقهای روی آنتن میرود. در این مجموعه تلویزیونی بازیگرانی چون حبیب دهقاننسب، فریده سپاهمنصور، حسین سلیمانی، علیرضا اوسیوند، سوگل طهماسبی، عطا عمرانی، محمد فیلی، مهدی امینیخواه، خشایار راد، مهرداد ضیایی، افشین سنگچاپ، زهرا سعیدی، زهره حمیدی، ساغر عزیزی، کریم امینی، آبان عسکری، مینا نوروزی، نیلوفر شهیدی، ارسطو خوشرزم، بیتا خردمند، حمیدرضا هدایتی، افسانه ناصری، حشمت آرمیده، حسین پورکریمی، اکبر سلطانزاده هاوستین، سیامک اشعریون، محمود مقامی، عطیه غبیشابی، زهرا اویسی، ایلیا کیوان، پیام احمدینیا، سعیده عرب، مهرداد خانی، سید داوود طباطبایی، مرتضی کاظمی، بهراد محمدی، مانلی حسینپور و... به ایفای نقش خواهند پرداخت.
با سیدمازیار هاشمی، تهیهکننده این سریال درباره مجموعه تلویزیونی «روزگار» گفت و گو کردیم که میخوانید:
درباره شکلگیری ایده «روزگار» توضیح میدهید، جرقه ساخت این سریال چطور زده شد؟
دغدغه شخصی و فردی من به عنوان تهیهکننده مسائل و آسیبهای اجتماعی است. سریال «روزگار» برآمده از دغدغههای مربوط به شرایط فعلی جامعه است. مسائلی که در حوزه آسیبهای اجتماعی، آدمهای جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد. به طوری که نزدیکترین افراد به ما هم ممکن است دچار این آسیبها شوند. بخشی از این حفرهها در بستر جامعه وجود دارد و بخشی هم به دلیل نواقص در رفتارهای فردی است. ایده شکلگیری مجموعه «روزگار» به خاطر دغدغههای اجتماعی گروه سازنده بود که مسائل اجتماعی را در قالب یک سریال آسیبشناسی به تصویر بکشیم. البته در این شکل آسیبشناسی لزوماً راهکار خاصی ارائه نمیشود بلکه زنگ خطری برای آدمهایی است که هنوز درگیر این آسیبها نشدهاند.
این آسیبها را چطور شناسایی و اولویتبندی کردید؟
بخشی از آسیبها بهروز هستند، ولی مربوط به دهه خاصی نمیشوند. همچون اعتیاد، فقر، اختلاس و فاصله طبقاتی و مواردی از این دست که همیشه وجود داشتند، اما شکل بروز آنها متفاوت بود. این مشکلات در همه زمانها و در همه جوامع بشری وجود دارد، نه اینکه بگوییم فقط در ایران است، چون به هیچ عنوان موضعگیری خاصی ندارم. اگر منطقی و باانصاف به مسائل نگاه کنیم، تمام این معضلات و آسیبها در تمام کشورهای دنیا وجود دارد، ولی شکل ظهور و درگیری آن متفاوت است. ضمن اینکه گسترش ارتباطات در عصر مجازی، شکل این آسیبها را متفاوت کرده بهویژه در روابط آدمها.
به آسیبهای فضایمجازی هم پرداختید؟
زندگی امروز ما با فضایمجازی گره خورده و یکی از آسیبهای جدی این فضا، قضاوت کردن آدمهاست که به شدت فراگیر شده است. این آسیب را در خانواده، محل کار و اجتماع میتوان دید که در اکثر اپیزودها این مسئله را مدنظر داشتیم. سعی کردیم مجموعهای بسازیم که در آن غلو نکنیم و آدمهای مصنوعی و ساختگی را نشان ندهیم، بلکه برشی از واقعیتهای جامعه را به تصویر بکشیم. قصه آدمهایی را روایت کردیم که در فضای روزمره زندگی ما وجود دارند. استراتژی ما از اول این بود که قصهها و شخصیتها واقعی باشند. اینکه چقدر موفق بودیم را مخاطب باید پاسخ دهد.
سریالهای اپیزودیک مانند یک مجموعه داستان کوتاه هستند که برشی از زندگی را به تصویر میکشند و این قصهها باید ظرفیت دراماتیک بالایی در روایتی کوتاه داشته باشند.
یکی از تهدیدهای این شکل سریالسازی، گرهگشایی بیمنطق قصههاست، آسیبی که سریالی همچون «کلید اسرار» به شدت گرفتار آن شده بود، چه کردید که از این آسیب مصون بمانید؟
من خیلی موافق پایانبندی «هپیاند» نیستم و بنا هم نبود که پایانبندی قصههای این سریال، الزاماً به خوبی و خوشی تمام شود. ولی سریالسازی در تلویزیون و برای مخاطب عام با ملاحظاتی همراه است، بنابراین تهیهکننده و فیلمساز تا حدی میتوانند مطابق خواستهها و سلیقه خودشان پیش بروند، ضمن اینکه بسیاری دوست ندارند فضای پایانی فیلم یا سریالشان فضای ناامیدکنندهای باشد، اگرچه خود من هم این فضای ناامیدکننده را نمیپسندم، ولی سعی میکنم از کلیداسرار شدن فیلم و سریالم دوری کنم، چون رسالت یک فیلمساز، بیانیه صادرکردن نیست. فیلمساز نه قرار است بیانیه بدهد و نه قرار است نصیحت کند. فیلمساز حسب وظیفهاش، حفرهای را میبیند و در قصهای منطقی آن را روایت میکند. ضمن اینکه مجموعه «روزگار» دو سال پیش ساخته شد. حتی تلویزیون ایرادی به این سریال وارد کرده بود که چرا قصهها تلخ هستند. اسم سریال هم تغییر کرد. در ابتدا عنوان مجموعه «انحراف» بود که به نظرم با کانسپت و موضوع آن همگونتر بود، چون این مجموعه درباره مسیر و خطی و مشی آدمهاست، ولی با توجه به شرایطی که در جامعه وجود داشت، اسم سریال تغییر کرد.
به نظر شما برخی اپیزودها جای پرداخت بیشتری نداشت، چرا هر اپیزودی در دو قسمت خلاصه شد؟
واقعیت این است که هر اپیزود یک قسمت بود، ولی با توجه به کنداکتور پخش تلویزیون هر اپیزود به دو قسمت تبدیل شد. در ابتدا قرار بود که هر اپیزود این سریال در قسمتی مستقل و جداگانه به مدت ۶۰ تا ۶۵ دقیقه به صورت هفتگی روی آنتن برود، ولی کنداکتور پخش شرایط خاص خودش را دارد، به همین دلیل هر اپیزود در دو قسمت پخش شد. این موضوع ممکن است بینندگان را کمی سردرگم کند. مثلاً بینندهای که قرار است از امشب به تماشای سریال بنشیند با قسمت دوم یک اپیزود مواجه میشود که برایش جذابیتی ندارد. موافق دو قسمتی شدن اپیزودها نبودیم ولی شرایط پخش این شرایط را برایمان ایجاد کرد. تلویزیون در زمانبندی کنداکتور پخش ملاحظاتی دارد. رایزنیهایی صورت گرفته که بازپخش این سریال در سال آینده (پس از نوروز) در قالب تک قسمت جداگانه به صورت هفتگی و احتمالاً جمعهها روی آنتن برود.
نظر شما