قدس آنلاین: رهبر حکیم و فرزانه انقلاب از آغاز تاکنون به شعر دینی و آیینی عنایت ویژهای داشتهاند. از منظر ایشان، شعر آیینی باید سرشار از تازگی و طراوت باشد. شاعر آیینی باید روزنهای به جان کلمات پیدا کند و به مدد «دانش و بینش» عمیق و اجتهادی پیامبرگونه در سیر و سلوکی عاشقانه و کشف و شهودی عارفانه با جان کلمات به «سماع» برخیزد و از ژرفای اقیانوس کرانه ناپدید واژگان و کلمات به استخراج گوهرهای ناب معنا دست یازد؛ چرا که رسالت دین و آیین، زنگارروبی از آینه جان و پردهبرداری از سیمای فطرت ماست. فلسفه بعثت همه پیامبران توحیدی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) و همچنین روح تعالیم دینی، دعوت به توحید و یکتاپرستی است؛ اذان نیز که نماد و نشان فراخوان مسلمانان است با «اللهاکبر» آغاز و با «لاالهالاالله» خاتمه مییابد. یکی از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب از جامعه شاعران و ذاکران آیینی نیز دعوت به توحید و یکتاپرستی و تأکید بر مقام عبودیت و بندگی خاندان رسالت است.
از دیگر دغدغههای جدی رهبری به عنوان عالمی مصلح و روشناندیش، مجاهدت برای «تقریب مذاهب» و تحکیم پایههای وحدت در جهان اسلام و بین امت اسلامی بوده است. در ذهن و زبان رهبری «وحدت کلمه» برای مقابله با توطئههای رنگارنگ دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب یک ضرورت حیاتی است. با عنایت به دغدغههای رهبری در این خصوص و با توجه به شرایط حساس جهان اسلام، شایسته است در شعر آیینی از طرح و بزرگنمایی مسائلی که به اختلافهای شیعه و سنی دامن میزند، به شدت بپرهیزیم.
گذر از منزل صورت و رسیدن به سرمنزل حقیقت و سیرت دین
مقام معظم رهبری بر معرفی بزرگان دینی به عنوان اسوههای حسنه- نه اسطوره- در شعر و ادبیات آیینی تأکید دارند. ایشان در دیدارهای خود با جامعه شاعران و ذاکران آیینی با استناد به آیه ۱۱۰ سوره کهف - «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد...» - بر این اعتقاد و باور پای میفشارند که شاعران آیینی باید پیامبر(ص) و سایر معصومین(ع) را آن گونه توصیف کنند که برای مردم، محسوس و ملموس و قابل هضم باشد.
متأسفانه گاهی در شعرها و نوحهها برای اظهار خاکساری و ارادت به اهل بیت(ع) از واژگان و تعابیر سخیفی استفاده میشود که با کرامت و عزت نفس انسانی در تقابل است. اظهار خاکساری و فروتنی در مقابل خاندان رسالت کار پسندیدهای است، ولی این اظهار فروتنی باید در دایره آموزهها و تعالیم دینی صورت گیرد و فراتر از آن مجاز نیست؛ چرا که پا بیرون نهادن از این دایره تعریف شده، یعنی حرکت در مسیری مخالف با رسالت انبیا و اولیای الهی؛ یادمان باشد که فلسفه بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) احیای مکارم اخلاقی است.
رهبر انقلاب در تعریف شعر دینی بر نشر و ترویج معارف تأکید میکنند؛ بنابراین به روشنی میتوان دریافت که مطالبه ایشان از شعر و شاعران آیینی، گذر از منزل صورت و رسیدن به سرمنزل حقیقت و سیرت دین و آیین است. متأسفانه در باور بسیاری هر شعری که موضوع دینی داشته و در مدح و منقبت و مراثی ائمه اطهار(ع) سروده شده باشد، شعر آیینی است. این بدترین و نارساترین تعریفی است که از شعر دینی و آیینی میتوان ارائه داد. با چنین تعریف نارسایی شاعرانی همچون حافظ به اعتبار اینکه پوسته، برونه و موضوع اشعارشان دینی نیست، بیرون از دایره شعر آیینی قرار میگیرند و شوربختانه شاعرانی که شعرشان هیچ نسبتی با شعر آیینی اصیل و فاخر ندارد، صرفاً به اعتبار اینکه موضوع اشعارشان دینی است، در صف شاعران آیینی! حال آنکه اطلاق عنوان «شعر آیینی» بر بسیاری از شعرهایی که موضوع دینی دارند، به خاطر آنکه از موضع و مضمون ارجمند و شریفی برخوردار نیستند، جفا به شعر و شاعران آیینی است.
حرکت در مسیر «ظلمستیزی» و «مظلومنوازی»
از دیگر مطالبات امین شعر انقلاب از شعر و شاعران آیینی گنجاندن مضامین انقلابی و قرآنی در اشعار و نوحهها و تلاش در ایجاد پیوند بین شعر آیینی، انقلاب و پایداری و حرکت در مسیر «ظلمستیزی» و «مظلومنوازی» است. خداوند در آیه ۲۲۷ سوره شعراء از این ویژگی شاعر آیینی با عنوان «انتصار» نام میبرد: «إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثیراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ». تأکید بر این نکته از آن جهت ضروری است که در سالهای اخیر عدهای با استناد به اینکه کار اصلی شاعر آیینی چیزی جز مدیحهگویی و مرثیهسرایی نیست، با شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای انسانی، اجتماعی و سیاسی، خرج «شعر آیینی» را از «شعر انقلاب» جدا کردهاند. بدیهی است که این تفکیک، تبعات جبرانناپذیری برای انقلاب دارد که کمترین آن انفعال و بیتفاوتی نسبت به مسائل داخلی و جهان اسلام و سرودن شعر خنثی و بیخاصیت است. اگر با این توطئه مقابله نشود، بدون شک شعر آیینی ما در برزخ «سکولاریسم» هبوط میکند و از ایفای رسالت انسانی، اجتماعی و دینی خود که انسانسازی و جامعهسازی است باز میماند؛ البته در این امر مهم آنچه مورد نظر است، نه سیاستبازی و سیاستزدگی، بلکه پیروی دقیق و هوشمندانه شاعران و ذاکران آیینی از سیره سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است.
تبیین سبک زندگی «ایرانی- اسلامی» به زبان شعر از مطالبات دیگر رهبری از شعر و شاعران آیینی است. مطالبه رهبر انقلاب از شاعران دینی و آیینی این است که با بهرهگیری از میراث ماندگار پیامبر خاتم(ص) - قرآن و عترت- از مدح و منقبت صرف فاصله بگیرند و همچون شاعران صدر اسلام بر مسند پیامرسانی تکیه زده و در این ساحت مقدس به دنبال ترویج حکمتهای دینی و احیای مکارم اخلاقی باشند؛ به عبارت دیگر باید با به تصویر کشیدن سیره عملی بزرگان دین، از زبان شعر برای سوق دادن اقشار مختلف جامعه به «سبک زندگی اسلامی» استفاده کنیم.
اجتناب از تحریف و خرافه، پرهیز از گزافهگویی و مهملگویی
پرهیز از تحریف معارف دینی و مبارزه با بدفهمیها و کجفهمیها از دیگر مطالبات رهبر حکیم انقلاب است. متأسفانه گاهی در شعرها و مداحیها- به خصوص در شعر عاشورایی- با تعریف غلط از شفاعت، مردم را تشویق به گناه میکنیم. مضمون بسیاری از شعرها و مداحیها این است که «هر چقدر گناه کنی، کافیست برای امام حسین(ع) یک قطره اشک بریزی تا همه گناهانت بخشیده شود، و اصلاً امام حسین(ع) برای این شهید شد تا گناهان امتاش بخشیده شود!» این حرف، حرف باطلی است که هیچ گونه مبنای شرعی و عقلی ندارد.
امین شعر انقلاب طرح مسائل غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمیدانند و بر این دقیقه پای میفشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد. تا آنجا که به یاد دارم، ایشان در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت(ع) در طول سالیان پس از انقلاب داشتهاند، همواره بر پایبندی به صدق واقعه تأکید کرده و هر گاه در حضورشان شعر یا مرثیهای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظهای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شدهاند. ایشان بارها و بارها بر این دقیقه مهم و کلیدی تأکید کردهاند که شاعران آیینی باید با رعایت ادب و آداب زبان به مدح و ستایش خاندان رسالت باز کنند و از خرافه و گزافهگویی در این عرصه بپرهیزند. ایشان بر رعایت شأن خاندان رسالت در شعر آیینی تأکید فراوان دارند؛ این که به دور از احساسزدگی و با لهجه معرفت، زبان به مدح و منقبت بزرگان دینی باز کنیم تا به تعبیر ایشان دچار «مهملگویی» نشویم.
نظر شما