قدس آنلاین:متضرر شدن کشاورزان در نتیجه اجرا نکردن الگوی کشت، امسال هم ادامه پیدا کرد تا علاوه بر مختل شدن هر چه بیشتر مدیریت مصرف منابع آب، مصرفکنندگان هم همچنان تاوان کشت خودسرانه و بیبرنامه و نوسانهای قیمتی محصولات کشاورزی را بپردازند!
براساس شنیدهها و در تازهترین فصل این داستان تلخ، کشاورزان کرمانی تولیدکننده پیاز و گوجه، عطای برداشت محصول بدون حمایت دولت را به لقایش بخشیدهاند، چرا که برداشت بیش از رها کردن مزارع برایشان هزینهبردار خواهد بود.
کشاورزی، بلاگردان دیگر بخشهای اقتصادی
رئیس نظامصنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: از حدود یک ماه پیش دور تازهای از تبعات سنگین کشت بدون برنامه محصولات کشاورزی را تجربه میکنیم و البته اوضاع در این روزها کمی بهتر شده است. واقعیت این است که به بخش کشاورزی، ظرفیتها، ارزش و نقش بالای آن در رشد اقتصادی نگاه جدی نداریم. در حالی که رشد دیگر بخشهای اقتصاد منفی است، بخش کشاورزی رشدی 6/8 درصدی دارد و همین رشد قابلتوجه در نهایت رشد اقتصادی کشور را از فاز منفی خارج کرده است.
به گفته محمد شفیع ملکزاده، کشاورزان استانهای جنوبی از قبیل هرمزگان، خوزستان، بوشهر و فارس که گوجه و پیاز کاشتهاند در این روزها با عدمفروش بهموقع محصول خود و کشش نداشتن بازار مواجه شدهاند. متأسفانه هیچ وقت مدیریت در بخش کشاورزی براساس برنامه از قبل تعیین شده و چشماندازی 10 یا 20 ساله نبوده و به همین دلیل همچنان کشاورزی در ایران از حالت سنتی و معیشتی به صنعتی تبدیل نشده و تنها با راهکارهای مقطعی با مشکلات این بخش برخورد میشود.
معلوم نیست چه میخواهند؟
ملکزاده معتقد است: اجرای الگوی کشت همواره دغدغه دولت و وزارت جهاد کشاورزی بوده و هست، اما هنوز معلوم نیست این الگو براساس نیاز بازاری که از سوی مصرفکننده ارائه میشود باید اجرا شود یا مبتنی بر آمایش سرزمین و ظرفیتهای موجود.
وی ادامه میدهد: هنوز هیچ فکری برای مرحله پس از تولید محصول نشده است. صنایع بخش کشاورزی از قبیل انبارداری، ذخیرهسازی و سردخانهای در صورت فعال شدن، زیان تولیدکننده و مصرفکننده را کاهش میدهند. برای مثال با توجه به شرایط اقلیمی اوج برداشت پیاز 5/2 تا 3 ماه است و تمام تولیدات را بازار جذب نمیکند، بنابراین اگر انبار و سردخانه مناسب برای ذخیرهسازی وجود داشته باشد، بدون دغدغه در فصلی که تولید پیاز نداریم محصولات را به بازار عرضه میکنیم تا نه تولیدکننده متضرر شود و نه مصرفکننده، ضمن اینکه فاصله زیاد تولید تا مصرف که قیمت را تا چندین برابر بالا میبرند، کوتاه خواهد شد.
وی اضافه میکند: نیاز سالانه کشور به پیاز حدود یکمیلیون و 800 هزار تن است، اما با تولید 2میلیون و 700 هزار تنی و مازاد 900هزار تنی مواجه هستیم، چرا که الگوی کشت و برنامه از پیش تعیینشدهای برای این تولید نداریم.
ملکزاده ادامه میدهد: وجود صنایع تبدیلی، فراوری، بستهبندی و سورتینگ برای ایجاد برند و شناخت صحیح بازار صادراتی، از دیگر زیرساختها و تضامین برای اجرای الگوی کشت است تا علاوه بر تأمین نیاز داخل با قیمت مناسب، مازاد محصولات صادر و از ظرفیت بالای ارزآوری محصولات کشاورزی بهرهمند شویم.
رئیس نظامصنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور خاطرنشان میکند: صادرات کشور در حوزه محصولات کشاورزی بسیار ضعیف است و سیاستها هم امکان بهرهمندی از ظرفیتهای بالای ارزآوری صادرات محصولات کشاورزی را نمیدهد. برای نمونه در زمستان که تولید پیاز کم بود تعرفه 10هزار تومانی به ازای هر صادرات کیلو وضع کردند که این تعرفه باید پیش از اوج برداشت حذف میشد. این البته حکایت همه محصولات کشاورزی است که با سیاستهای اشتباه صادراتی مواجه شدهاند.
به گفته وی، تولیدات کشاورزی در ایران قیمت تمامشده بالایی دارند که امکان رقابت از این محصولات را در کشورهای همسایه سلب کرده و با شیوع کرونا هم ضربات سنگینتری بر پیکره صادرات ایران به همسایگان وارد آمده است.
ملکزاده معتقد است: برای توفیق در بهرهمندی از ظرفیت ارزآوری محصولات کشاورزی باید ارتباطات دیپلماتیک با همسایهها تقویت شود، ضمن اینکه لازم است سرمایههای داخلی و خارجی را برای توسعه صنایع تبدیلی به یاری گرفت و از بروکراسی طولانی برای صدور مجوز کاست تا سرمایهگذاران در میانه راه فراری نشوند که در این صورت با اقتصادی کردن بخش کشاورزی و فعال شدن صنایع تبدیلی، ظرفیت انبوه اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم بخش کشاورزی قادر خواهد بود برای تمام بیکاران کشور کار ایجاد کند و شاید حتی به ورود نیروی کار از خارج کشور نیاز پیدا کنیم.
سازمان تعاون روستایی به رسالتش عمل کند
یک کارشناس کشاورزی دیگر هم به خبرنگار ما میگوید: اصلاح کشت به زبان عامیانه یعنی اینکه چه بکاریم، کجا بکاریم، چه مقدار بکاریم و تا کی بکاریم؟ تا بدینترتیب علاوه بر تأمین نیاز و کنترل بازار داخلی، مازاد محصول را صادر کنیم و کشاورز و مصرفکننده هم متضرر نشوند.
دلاور حیدرزاده با بیان اینکه مشکلات و تبعات نبود برنامه متناسب با نیاز و اجرایی نشدن الگوی کشت برای دولت محرز شده، ادامه میدهد: در دولتهای قبل و فعلی در خصوص اجرای الگوی کشت صحبتهای زیادی شده و اقداماتی هم صورت گرفته، اما سیاسیکاری و ترس از عواقب اجتماعی اجازه این کار را نمیدهد. برای مثال اگر قرار باشد مطابق الگوی کشت، برنج به عنوان محصولی با آببری بالا تنها در شمال کشور کشت شود، با فشارهای سیاسی و غیرکارشناسی نمایندگان مجلس، استانداران و برخی دیگر از مقامات استانی همراه میشود.
وی اضافه میکند: دولت باید مازاد تولید کشاورزان را به صورت تضمینی و با برنامه بخرد، اما تاکنون حمایت درستی صورت نگرفته است. امروز که ویروس کرونا مرزها را بسته، لازم است دولت با حضور سازمان تعاون روستایی بازار را کنترل کند، چرا که رسالت این سازمان حمایت از تولیدکننده و کنترل بازار است. این سازمان و شرکتهای آن باید محصولات مازاد را بهموقع جمع کنند نه اینکه منتظر خرابی بازار بمانند و آن گاه وارد شوند.
به گفته وی، سازمان تعاون روستایی بیش از 6هزار فروشگاه در سراسر کشور دارد که اگر محصول را گرانتر از دلالان از کشاورزان بخرد و 50 تومان ارزانتر از بازار به دست مصرفکننده برساند، هم تولیدکننده و هم مصرفکننده منتفع خواهند شد.
نظر شما