قدس آنلاین: کسب لایک و یا جلب توجهی که این روزها در شبکههای مجازی شاهد آن هستیم و در سالهای اخیر افزایش تصاعدی پیدا کرده، ریشهای اجتماعی دارد و برگرفته از ولع ارتقا و احترام در جامعه ماست.
بد نیست ابتدا به ریشههای بزرگتری از این پدیده اشاره کنیم که ابتدا بزرگسالان ما به آن دچار شدند و سپس بهتدریج به کودکان نیز سرایت کرد.
در گذشته فردی که در کسوت معلمی فعالیت میکرد، برای حرفه خود ارزش قائل بود و تمایلی برای ورود به بازار آزاد نداشت، اما اکنون کسی که پزشک است، میخواهد سیاستمدار شود، سیاستمدار میخواهد در اقتصاد نیز پیشرفت کند و در عین حال بر کرسی استادی دانشگاه نیز تکیه بزند؛ یعنی میخواهد در همه چیز معیارهای ارتقا را در کوتاهترین زمان ممکن بدست آورد و ره صد ساله را یکشبه طی کند؛ این موضوع با منطق عالم هستی که میگوید برای بدست آوردن هر چیزی باید تلاش کرد در تعارض است.
رفتار خانوادههایی را که میخواهند با استفاده از شبکههای مجازی برای خود یا کودک خویش شهرتی را در مدتی کوتاه کسب کنند نیز میتوان نمونهای از این تلاشهای غیرمعقول دانست. این پدیده را میتوان در حوزههای ورزش، کلاسهای هوش و... شاهد بود. غافل از اینکه اینگونه رفتارها آسیبهای روانشناختی و جامعهشناختی بالایی برای کودک به همراه دارد.
کودکان باید بیاموزند زندگی و رشد، نیازمند زحمت و تلاش است و نردبان ترقی را پله پله باید بالا رفت. همچنین باید این فرصت به آنها داده شود که از خودِ علم، هنر، ورزش و در مجموع زندگی لذت ببرند تا از درجات و ارتقایی که از این موارد کسب میکنند، به شهرت برسند. وقتی کودکان به دنبال کسب ارتقای علمی، هنری یا ورزشی باشند به خود علم، هنر و ورزش اهمیت نمیدهند و از آن لذت نمیبرند. در نتیجه در مدرسه به دنبال کسب «کارتهای صد آفرین و هزار آفرین» و در فضای مجازی به دنبال کسب «لایک» بیشتر هستند.
ما باید بکوشیم بستری ایجاد کنیم تا کودکانمان بتوانند از قابلیتهای خود، استفاده و آنها را شکوفا کنند.
اما همزمان با شکوفاسازی این تواناییها تلاش و کوشش، مهارتهای اجتماعی، صبر و تحمل، ایثار، تعامل با همسالان و همکاری با دیگران به آنها آموزش داده شود و فراموش نکنیم یک فرد هرچقدر هم که باهوش و توانمند باشد نیازمند کسب این مهارتهاست و بیتوجهی و یا کمتوجهی به هر یک از این ابعاد، کودکان را در آینده با مشکل مواجه خواهد کرد. به عنوان نمونه کودکان باهوشی که تا پایان دوره متوسطه در مدارس تیزهوشان تحصیل میکنند عمدتاً به دلیل تمرکز روی مسائل تحصیلی، از کسب مهارتهای اجتماعی وامانده و در مراحل بعدی، موفقیت آنها تحت تأثیر این ضعف قرار میگیرد، زیرا موفقیت تنها در گرو توانایی ذهنی یا جسمی نیست و به مهارتهای اجتماعی بستگی بسیار دارد.
برخی خانوادهها معتقدند کودکان میتوانند با انجام تمرینها و برنامههای سنگین، موفقیتهای چشمگیری را در زمانی بسیار اندک بدست آورند؛ در حالی که این تصور اشتباه است. شاید موفقیت و شهرتی اولیه بدست آید، اما اگر همراه با پرورش شخصیت و مهارتهای اجتماعی نباشد احتمال اینکه این قبیل کودکان در آینده سرخورده شوند بسیار زیاد است؛ چرا که آنها قدرت تحمل شکست یا تلاش طولانی مدت را برای رسیدن به اهداف خود ندارند. آنها عادت میکنند همه چیز را سریع بخواهند و برخلاف طبیعت جهان هستی حرکت کنند که این غیرممکن است و یک فرد باید بپذیرد برای رسیدن به برخی خواستهها باید مدتها تلاش کند.
بنابراین ما به عنوان والدین وظیفه داریم شرایطی را فراهم کنیم که فرزندانمان از خود تحصیل، ورزش، هنر و کسب سایر مهارتها لذت ببرند، نه اینکه موفقیت در هر یک از این ابعاد را تنها برای کسب مقام و موقعیت و شهرت بخواهند. آنها همچنین باید بدانند هر موفقیتی نیازمند تلاش، کوشش و صبر است. زندگی کردن فرزندان ما، تنها به خاطر ارتقا و کسب موقعیتها از یک طرف و بیتابی و عجله برای رسیدن به این موقعیتها از طرف دیگر، میتواند آنها را به زمین بزند.
نظر شما