قدس آنلاین: ترور دو عالم دینی برجسته افغانستان در مرکز شهر کابل، آن هم در فاصله کمتر از دو هفته، موجب شده موضوع ترور علمای دینی در این کشور یکبار دیگر در کانون توجه قرار گیرد. در سالهای اخیر و بهویژه یک سال گذشته علمای زیادی در افغانستان هدف حمله قرار گرفتهاند. بررسی شاخصههای فردی و گستره جغرافیایی این ترورها حکایت از آن دارد که این حملهها کمتر ماهیتی قومی و مذهبی داشتهاند و جنبههای فکری و عقیدتی در این ترورها پررنگتر است. در همین راستا روحانیونی همچون سمیع الله ریحان، ایاد نیازی و عزیز الله مفلح، همگی از افرادی محسوب میشوند که به پرهیز از افراط گرایی و در پیش گرفتن رویکردهای اعتدالی شهرت داشتند. اتخاذ چنین رویکردهایی بود که آنان را در صف روحانیون مخالف تداوم جنگ قرار میداد. با در نظر گرفتن این موضوع و بر خلاف برخی دیدگاههای مطرح شده، مشکل بتوان پذیرفت که دولت و یا نیروهای امنیتی افغانستان در ترور چنین شخصیتهایی دست داشته باشند. البته کوتاهی دولت و نیروهای نظامی در تأمین امنیت این علما و یا در یافتن و مجازات مسببان این ترورها، مسئلهای است که ذهنیت عدم پشتیبانی دولت و شخص اشرف غنی از موقعیت و جایگاه روحانیون و علمای دینی را در میان مردم تقویت کرده است. درباره دست داشتن طالبان (در اینجا گروههای وابسته به شورای کویته مدنظر هستند) در این ترورها نیز میتوان تردیدهای جدی مطرح کرد، چرا که در وهله اول رسماً و با شدت این اقدامها را محکوم کرده و آنها را جنایات بزرگ خواندهاند. علاوه بر این دلیلی وجود ندارد طالبان پس از توافق صلح با آمریکا و در آستانه گفتوگو و مذاکرات صلح با دولت، به چنین ترورهای بدنامکنندهای متوسل شوند. نکته مهم دیگری که نباید نادیده گرفت این است که طالبان در یکی دو سال اخیر خود به نوعی قربانیان چنین ترورهایی بودهاند. اما در این میان گروههای افراط گرای مخالف شورای کویته، چه در قالب داعش و چه در قالب طالبان پاکستان و گروههای انشعابی طالبان افغانستان، میتوانند از انگیزههای قوی برای چنین حملههایی برخوردار باشند. تضعیف اعتبار دولت و مواجه ساختن آن با علما و روحانیون میانهرو و اعتدالگرا از یکسو و هشدار به طالبان درباره هر گونه مصالحه با دولت که منجر به عقبنشینی از آرمانهایی همچون تشکیل امارت اسلامی شود از سوی دیگر، بخشی از این اهداف و انگیزهها را شکل میدهند.
اما در کنار همه اینها نمیتوان از انگیزههای قوی برخی سیاستمداران و بهخصوص نظامیان پاکستان در حمایت و یا حتی تقویت چنین تحرکاتی غفلت کرد. بخشی از بدنه سیاسی و نظامی پاکستان در مورد خودمحوری شورای کویته و تحرکات آن در برقراری روابط مستقل با دیگر کشورها نگرانیهای عمیقی دارد. بخشی از این نگرانیها در قالب اعمال فشار برای تغییر در کادر رهبری طالبان انعکاس یافته است. در چنین شرایطی دور از ذهن نیست که ترور علما و شخصیتهای که مستقل و میانهرو بوده و روابط خوبی با دیگر کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران داشتهاند، نوعی زنگ خطر و اعلام هشدار به طالبان باشد.
نظر شما