قدس آنلاین: در خبرها آمده بود که ریاست محترم جمهور، معاون اول خود را به عنوان مسئول پیگیری بازار آشفته مسکن و اجاره بها، مقرر کردهاند. پیشتر هم برای رسیدگی به آشفتگی قیمتها در بازار خودرو از وزیر صمت بازخواست شده و دستور رسیدگی داده بودند. علاوه بر اینها آشفتگی نرخ ارز و طلا تمام بازارهای دیگر را تحت تأثیر خود قرار داده و چون همیشه مسئولان مربوط از جمله ریاست محترم بانک مرکزی به مردم نوید دادهاند همه چیز تحت کنترل است و مردم وارد این بازار پرریسک نشوند و بدانند که این قیمتها واقعی نیست و... کلی حرفهای مشابه دیگر که عموم مخاطبان مو به مو جملات آنها را نیز حفظ کردهاند؛ زیرا همواره در چنین برهههایی اینها را از زبان مسئولان میشنوند، ولی در ادامه بازار راه خودش را میرود و اغلب آنچه در عمل رخ میدهد، معکوس توصیه این عزیزان بوده است. اما با تأسف این برای همان مدیر یا جانشینان او درس نمیشود تا در چنین مواقعی دست کم سکوت کنند. به قول دوست دلسوزی، باید به برخی مسئولان کشور گفت؛ اگر حرف زدن (به جا و مؤثر) را بلد نیستید، حرف نزدن را که بلدید! دستکم در این مواقع سکوت کنید!
باری تمام آنچه آمد، برای بسیاری از شما بدیهی و تکراری است. اما آنها را نوشتم تا به اینجا و این خبر برسم. خبری که این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود و از کاهش سود بانکی به ۱۲ درصد حکایت دارد. این خبر البته یک ماه پیشتر مطرح و منتشر شد، اما معلوم نیست با چه هدف و نیتی بار دیگر با هیاهوی فراوان به صدر رسانههای مجازی راه یافته و حتی یکی از بخشهای خبری پر مخاطب رسانه ملی نیز آن را به انضمام گزارشی پخش کرد. همه در مملکت میدانند نرخ تورم واقعی در بازار و برای مردمی که خرید روزانه دارند و هر روز با نرخهای جدید مواجه میشوند، چند درصد است. حتی آنها که آشکارا در این مواقع آمارسازی میکنند، جرئت ندارند این رقم را کمتر از ۲۰ درصد اعلام کنند. بماند که بسیاری از اقتصاددادنان مدعیاند درصد واقعی تورم در بازار حداقل دو برابر این عدد است.
اما بیایید ما همان درصدی را که یک دانشآموز دبستانی نیز دروغ بودن آن را درک میکند، به عنوان درصد تورم بپذیریم. یعنی قبول کنیم تورم ۲۲ درصد است. بسیار خوب! وقتی تورم کشور این است و شما با افتخار اعلام میکنید نرخ سود بانکی ۱۲ درصد شده و آن را به عنوان یک سیاست پرافتخار از هر بلندگویی اعلام میفرمایید، متوجه نیستید که معنای حرفتان چیست؟ یعنی مردم مظلومی که پول در بانکهای شما دارند، عملاً نه تنها سالیانه هیچ سودی دریافت نمیکنند، بلکه بانک ۱۰ درصد از پولشان را نیز برمیدارد. روی دیگر اعلام سیاست پرافتخار شما در کاهش سود سپردهها به بهانه کمک به تولید آن هم با این نرخ تورم معنایش این است که دارید به زبان بیزبانی به سپرده گذاران پیغام میدهید پولتان را در بانک نگه ندارید.
از آنسو حتی آن بخش کوچک از مردم که توانایی مالی مناسبی دارند و یا به هر دلیل حاضرند برای کمک به تولید و توسعه آن در کشور، این کاهش سود را تحمل کنند، در عمل میبینند سود وامهای بانکی برای تولیدکنندگان همچنان بالای ۲۰ درصد است؛ یعنی بانک به شما ۱۲ درصد سود میدهد و بعد همان پول را برای تولید به کارآفرین نگونبخت وام میدهد و از او دو برابر این سود وام میگیرد. بگذریم بیش از این نمیخواهم وارد این اتفاق پیچیدهای که در حال رخ دادن است، بشوم و آن را بگشایم، زیرا ثمری هم ندارد. بگذارید نتیجهگیری کنیم.
در کجای جهان سود بانکی کمتر از نرخ تورم است؟ اتخاذ این سیاست آن هم زمانی که هیچ هدف بنیادینی نظیر توسعه تولید هم ذیل آن تعریف نشده، تنها یک معنا دارد و آن تشویق مردم برای برداشتن و خروج سپردههایشان از بانکهاست. کاری که آشکار مسئولان اقتصادی کشور سرگرم آن هستند. نتیجه این تشویق و در حقیقت هل دادن مردم به این سمت، ورود انبوه نقدینگی به بازارهای مختلف است و بدیهی است این سیاست موجی از گرانی را در تمام عرصهها سبب میشود.
حالا پرسش اینجاست؛ چرا ریاست محترم جمهور و مسئولان اقتصادی که خودشان با اتخاذ چنین سیاستی باعث و بانی گرانی در همه بازارهایند، با لحنی جگرسوز مرتب حرف از نقش دلالان و کشف پارکینگهای خودروهای دپو شده و غیره میزنند. چطور معاون اول رئیس جمهور مأمور مبارزه با گرانی در بازار مسکن میشود؟ چطور مقامها از تهدید گرانفروشان سخن گفته و از ضرورت تصویب قوانین و اجرای سیاستها و نظارتهای جدید برای کنترل گرانی بازارهای مختلف سخن میگویند؟ برادران من! سرچشمه این آشفتگی در بازارهای مختلف هجوم نقدینگی است و علت هجوم نقدینگی و فرار سپردهها از بانکها هم خود شما و سیاستهای خود شماست که با افتخار هم آن را اعلام میکنید. چرا مخاطبان مظلوم خود را بازی میدهید؟ به قول مشهدیها «شیر فلکه» این یورش نابهنگام نقدینگی به بازار بیمار و آسیب دیده ما که دست خودتان است. خوب آن را ببندید!
انتهای پیام/
نظر شما