بارها وبارها در خصوص چرایی رشد واستمرار این پدیده شوم مطالب گوناگونی نگاشته شده است ،کارشناسان وصاحبنظران متعددی درباره چرایی آن ایده ها ونظراتی علمی خود را تبیین کرده اند ،در کشورهم دستگاههای متعددی به صورت موازی کاری به این موضوع پرداخته ،سمینارها ونشست ها متعددی برگزار کرداه اند.
بخش اعظمی از اعتبارات حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی در راستای این مورد خاص هزینه شده ،اما واقعیت این است در کنار تبدیل خودکشی به بخشی از هویت اجتماعی و شخصیتی افراد،بخشی از بی برنامگی ها و کارکردهای نادرست باعث شده تا افراد برای رهایی از مشکلات وتنگناهای ایجاد شده ناشی از آن ،به این رفتار متوسل شوند .
اما واقعیت این است با وجود تمامی شعارهای داده شده ،توسل به حذف فیزیکی خود بعنوان آخرین راهکار برای خلاصی شدن از تنگناها ومشکلات، همچنان در جامعه ما حرف اول را می زند .کارشناسان و دستگاههای فعال در این حوزه هرچند با افتخار ادعا می کنند که استان ما از رتبه اول به رتبه دوم تغییر جایگاه داده است ،جتی در صورت صحت این ادعا ،چندان تغییری در وضعیت اییجاد نخواهد کرد چرا که شرایط به گونه ای نگران کننده در حال پیش رفتن است وباید در طرح ها وبرنامه های تجدید نظر جدی شود .
اگرچه معتقدیم پرداختن به مقوله خود کشی در رسانه ها به نوعی تبلیغ این پدیده شوم محسوب می شود ،اما واقعا باید چکار کرد ؟! وقتی می بینیم که در سایه تعدد دستگاهها وموازی کاری ها،این پدیده نامیمون به سرعت به بخشی از فرهنگ و رفتار افراد تبدیل می شود ،وقتی می بینیم سن خودکشی از افراد میانسال به سمت افراد خردسال در حال پایین آمدن است ،نمی شود به این بهانه دست روی دست گذاشت وبا سکوت، فضایی راحت تر برای رشد این آسیب بزرگ اجتماعی در جامعه فراهم آوریم.
اتفاق نگران کننده امروز حاوی دونکته مهم است که باید مورد توجه خانواده ها و دستگاههای مسئول قرار گیرد ؛اول اینکه؛بررسی چند مورد خودکشی اخیردر استان ایلام نشان می دهد که رفته رفته سن خودکشی پایین ترمی آید و دستگاههای مسئول به جای تمرکز بر سنین میانی وبالایی ،لاجرم باید برنامه ریزی برای توجیه وتبیین مخاطرات این پدیده و پیشگیری از آن را به سمت دبستان ومدارس راهنمایی سوق دهند .
دوم اینکه براساس آنچه که در فضای مجازی عنوان شده است ؛ خودکشی امروز یک دانش آموز دختر بخاطر عدم کسب معدل مورد انتظار برای انتخاب رشته علوم تجربی باردیگر پرده از بی برنامگی ها و ساختارهای فشل وضعیف آموزش وپرورش کشور انداخت .چرا که گرایش دانش آموزان و خانواده ها به سمت رشته "علوم تجربی"بیانگر نوعی بی برنامگی در هدایت درست ومنطقی دانش اموزان و وجود نقص جدی در سیستم آموزش و پرورش و هدایت تحصیلی درکشور است .
چرا باید وضعیت تحصیلی در کشور به گونه ای رقم بخورد تا دانش آموز به این تصور برسد که تنها راه ترقی و نجات ادامه تحصیل در رشته های مرتبط با علوم تجربی است ؟! چرا باید خانواده ها وسیستم آموزشی نتوانند با مشاوره درست ومنطقی، دانش اموزان را مجاب نمایند که در صورت برنامه ریزی منطقی برپایه استعداد می توان با ادامه تحصیل در سایر رشته های تحصیلی نظیر رشته های فنی ومهندسی،در مسیر زندگی تغییر جدی ایجاد کرد ؟! چرا باید این تصور غلط در جامعه شکل بگیرد که دانش آموز را ولو اینکه از استعداد وتوان لازم برای ادامه تحصیل در رشته علوم تجربی برخوردار نباشد، به زور وادار به تحصیل در این رشته نمود ؟!چرا باید آموزش وپرورش با سهیمه بندی در رشته علوم تجربی بدون توجه به زیر ساخت های علمی ،هوش ونبوغ دانش اموزان ،به نوعی ترویج دهنده این نوع نگاه غلط در جامعه شود که با تحصیل دانش آموز در رشته تجربی باعث شکل گیری حس برتری جویی و فخر فروشی کاذب در خانواده ها شوند ؟چرا باید وضعیت به گونه ای رقم بخورد تا در صورت عدم حصول شرایط برای ادامه تحصیل دانش آموز در رشته تجربی ،حس شکست وحقارت در دانش آموز وخانواده اش شکل گیرد ؟! اینها مجموعه سوالاتی هستند که سیستم آموزشی ما باید برای آنها پاسخ قانع کننده ای داشته باشد !
بررسی تعداد داوطلبان رشته علوم تجربی در کنکور سال گذشته نشان می دهد که تعداد داوطلبین این رشته نزدیک به دوسوم کل شرکت کنندگان است .وضعیت تعجب برانگیز گرایش دانش آموزان که ازیک سو از عدم برنامه ریزی مسئولین کشور برای اشتغال زایی وفراهم نمودن بستر برای کاریابی سایر رشته های تحصیلی عالی نشات گرفته است و از سویی حاذبه مالی رشته های عالی مرتبط با علوم تجربی باعث افزایش تب گرایش به سمت رشته علوم تجربی را در پی داشته است .
نمی توان بر این واقعبت مهم چشم بست که هدایت تحصیلی موجود در سیستم آموزش وپرورش ما به صورتی که لازم است انجام نمیشود،آموزش وپرورش ما در گذشته متوقف کرده و برنامه ای هم برای برون رفت از وضعیت موجود ندارد .در این سیستم به جای آگاه کردن دانشآموزان به آینده شغلی و مشاوره دهی به آنان برای ادامه تحصیل بر اساس استعداد وتوان در رسایر شتهها، از هدایت تحصیلی به معنای اجبار تعریف می شود .
بنابرابن خودکشی این دانش آموز بعنوان اولین قربانی برنامه "هدایت تحصیلی " نادرست وغیر علمی آموزش وپرورش دراستان ثبت وضیط خواهد شد. انتظار می رود این تراژدی دردناک بتواند مسئولین وتصمیم سازان آموزش وپرورش را به حرکت به سمت جلو وادار نموده تا با شناسایی راهکارهای علمی و تحقیق و بررسی دقیق زمینه تصویب طرحی دقیق ،جامع وجلوبرنده را در ستاد راهبری نقشه جامع علمی فراهم آورند تا در آینده شاهد بروز چنین اقدام های دردآوری از سوی دانش آموزان نباشیم.
نظر شما