قدس آنلاین: گفتوگوهای صلح افغانستان امروز به صورت مجازی برگزار خواهد شد و وزیر امور خارجه از طرف ایران در آن شرکت خواهد کرد. در این نشست که اشرف غنی بحث پیوستن طالبان به فرایند دموکراتیک نظام سیاسی را مطرح میکند، با آنچه که مد نظر طالبان است، فاصله زیادی دارد. آنها به تازگی در مذاکرات بینالافغانی موضع قبلی مبنی بر اینکه دولت، یکی از گروههایی خواهد بود که بر سر میز مذاکره مینشیند را تکرار کردهاند. از طرف دیگر، دولت نیز در موضعی اعلام کرده طالبان در مذاکرات، تنها یک گروه است و طرف اصلی نیست. آنها باید به حکومت بپیوندند، مشارکت کنند و فرایندهای پیش بینی شده در ساختار سیاسی از جمله انتخابات را دنبال کنند تا اینکه وزن خود در میان مردم را بسنجند و اگر میتوانند آن را ارتقا دهند. پس از نگاهی کلی مسئله مقداری پیچیده است.
حال، این دومین نشست مجازی است که قرار است برگزار شود. دولت اشرف غنی امروز تلاش میکند که موقعیت خود را برای نشست احتمالی با طالبان در حوزه منطقهای و بینالمللی تقویت کند. در نشست قبلی تعداد بیشتری از کشورها حاضر بودند و ایران هم در آن نشست مجازی شرکت داشت. در باب علل دعوت ایران به این نشست، واقعیت این است که ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی، نقش تاریخی در تلاشهای صلحآمیز و همچنین میزبانی بیش از ۲میلیون مهاجر نقش غیر قابل انکاری در این فرایند دارد. نکته مهمتر، تأثیر ایران از تنشها در صحنه داخلی افغانستان است؛ بنابراین در هر نوع مذاکره در سطح منطقهای، نقش ایران درمقایسه با کشوری مانند چین باید در اولویت باشد. کشوری که از جنبه سیاسی ورودی در صحنه افغانستان ندارد و مرز کوچکی در شمال شرقی دارد که فعال هم نیست. به علاوه اینکه در تحولات افغانستان از جنبه نظامی و امنیتی و حتی سرمایهگذاری سابقهای ندارد؛ اما به عنوان یک قدرت اثرگذار در حوزه روابط بینالملل دعوت شده است.
نفش کشورهای پیرامونی در صلح
واقعیت این است که هدف اصلی صلح باید ملت افغانستان و نظام سیاسی برخاسته از آن باشد و کشورهای پیرامونی چه منطقهای و چه فرامنطقهای باید نقشی تسهیل کننده را ایفا کنند. صلح پایدار و امنیت مردم افغانستان بر منافع فرضی هر کشوری در منطقه و فرامنطقه اولی است. البته بحثی که وجود دارد، این است که باید سابقه کشورها را هم ملاحظه کرد. کشورهایی که کمترین مداخله را در افغانستان داشته و نقش مثبت و مؤثری در روند صلح ایفا کردهاند، قطعاً اینها میتوانند مورد اعتماد مردم و دولت افغانستان باشند، این مسئله نکته مهمی است و در این مسیر صلح که مردم افغانستان خواهان آن هستند، هر کشوری که بتواند به این مردم و استقرار صلح پایدار به دور از ملاحظات فرضی خود کمک کند، مردم افغانستان هم به روی آنها آغوش باز میکنند. مسئله دیگر این است که ثبات و رشد افغانستان چه تأثیری بر کشورهای منطقه دارد. هر کشوری که رشد و توسعه افغانستان بر آن مؤثر باشد، مردم هم باید بیشتر به آن توجه کنند و این شاخص بسیار مهمی است. هستند کشورهایی که ناامنی و تداوم بحران در افغانستان -بیتوجه به اینکه چه فرجامی سر مردم میآید- در راستای اهداف آنهاست.
به نظر میرسد نشستی که قرار است امروز برگزار شود، مسیر درستی است. اگر صلحی قرار است تحقق یابد، باید دولت و ملت افغانستان به همراه دولتهای اثرگذار مثبت آماده شده و در صحنه حضور پیدا کنند. طالبان، جریانی نامشخص و متغیری وابسته است. اگر قرار باشد که جایگاهی برای طالبان در نظر گرفته شود، به معنای دور باطل و تداوم بحران در این کشور است. مردم افغانستان، خود و گروههای ریشهدار و با شناسنامه روشن باید امنیت را تأمین کنند ... کشوری که توان داخلی بالایی دارد، چرا باید ۵/۳میلیون نفر گرسنه داشته باشد. این نشان دهنده مسیر غلط طی شده تا به کنون است. ظرفیت امنیت سازی مردم در افغانستان بسیار بالاست و نیازی به اتکا به ناتو و یا نیروهای نظامی آمریکایی که با اهداف سوء در منطقه هستند، نیست. بسیج مردم میتواند امنیت را سامان داده و امنیت را در کل جغرافیای افغانستان تأمین کند. در همین راستا، تجربه فاطمیون بسیار گرانبهاست. تجربه ژنرال دوستم بسیار مؤثر است. بنابراین، جریانهای سیاسی باید با مشارکت یکدیگر به نیروهای نظامی افغانستان کمک کنند. یعنی نوعی از تجربه عراق که در قامت پربرکت حشدالشعبی خود را نشان داد، میتواند در راستای تأمین امنیت افغانستان راهگشا باشد. دولت باید امنیت را به جای آنکه از ناتو و آمریکا درخواست کند، خود از این تجربهها استفاده کرده و ما باید این مسئله را یادآور شویم.
انتهای پیام/
نظر شما