قدس آنلاین: همین چند ماه پیش، فروردین ۹۹ درباره حال کرونا و دنیای امروز به خبرنگاری گفته بود: «قبلاً هم بارها گفته بودم جامعه بشری باید بین «بودن» و «داشتن» تصمیم بگیرد، وقتی این تصمیم را نگرفت، طبیعت به او گفت: مواظب خودت باش، زور تو به من نمیرسد. اما درنهایت امیدوارم این ماجرا درس آموزندهای برای کل جامعه بشری داشته باشد... بشر از مدتها پیش فراموش کرده بود که جزئی از طبیعت است و باید حرمت آن را حفظ کند. حالا همه آدمها به فکر فرو رفتهاند که بعداً چه خواهد شد و امیدوارم بعد به فکر اصلاح بسیاری از مسائل بیفتند... من پیشگو یا اقتصاددان نیستم، اما میتوانم حدس بزنم در آینده، دوران پیچیدهای را خواهیم داشت. کل جهان باید دوباره فکر کند و به قول مرحوم سهراب سپهری، چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. بشر از سالها پیش فراموش کرده به قیمت «داشتن» درحال نابودی «بودن» است، حالا این نکته به ما یادآوری شد و امیدوارم به فکر چارهای باشند. همیشه وقتی فاجعه پیش آمده است، افراد اهل تفکر و دلسوز جامعه گفتهاند تراژدیها تکرار میشوند، چون بشر به سمت فراموشی تراژدی کشش دارد، ولی اگر در یادشان بماند که متأسفانه کمتر میماند، حداقل جلو تراژدیهای بعدی گرفته میشود!»
فیلمسازی را با مستند «تهران امروز» در سال ۱۳۵۶ آغاز کرد و در سال ۱۳۹۳ با «جزیره رنگین» پرونده سینماییاش را تقریباً بست و دیگر فیلمی نساخت. زندگیاش اما در سال ۱۳۱۹ آغاز شد و همین دیروز، کرونا پرونده زندگیاش را بست تا آقای خاطرهساز، دیگر در میانمان نباشد. خسرو سینایی را به جز با مستند به یاد ماندنی و تاریخی «مرثیه گمشده» که روایت مهاجرت لهستانیها در طول جنگ جهانی دوم به ایران است و گویا سینایی برای جمعآوری اسناد و مدارک آن ۱۲ سال وقت صرف کرده بود، با فیلم سینمایی «عروس آتش» میشناختیم که سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از جشنواره فجر برایش به ارمغان آورد. کارگردان بیحاشیه و با اخلاق سینمای کشورمان البته دستی هم در نویسندگی و آهنگسازی داشت. در فرصت کمی که از لحظه ارسال خبر تا چاپ این صفحه در اختیارمان بود، امکان نوشتن از سینایی به جز همین مختصر فراهم نشد. به یاد خوبیهای آقای کارگردان، بخشهایی از گفتوگوی کوتاه او را در آغاز روزهای بازنشستگیاش (سال ۱۳۹۵) میخوانیم: «فیلمهای من هیچگاه مخاطب زیادی نداشته است، اما حالا دیگر مطمئن شدم هیچکس حرفهایم را نمیشنود! در جمع دوستان به شوخی گفتم سینما را میبوسم و کنار میگذارم. اما واقعیت این است که من سینما را کنار نمیگذارم. فکر میکنم در سینما در شرایطی هستیم که برای حرفهای من گوش شنوایی نیست، اما من سینما را دوست دارم و آن را کنار نمیگذارم... در حال حاضر مشغول نویسندگی هستم. در حوزه سینما، موسیقی و موضوعات مختلف مینویسم...».
نظر شما