قدس آنلاین: مالیات عایدی بر سرمایه از جمله پایههای مالیاتی به شمار میرود که معمولاً دولتها از افرادی که به غیر از ثروتمند بودن به دلایل مختلفی سرمایه آنها به یکباره افزایش مییابد، اخذ میکنند. دریافت مالیات بر عایدی سرمایه از موضوعهای تأثیرگذار اجتماعی در کاهش فاصله و شکاف طبقاتی به شمار میرود که علاوه بر تأمین درآمد انبوه برای دولت میتواند فاصله بین غنی و فقیر را در سطح جوامع به حداقل برساند.
کارشناسان معتقدند کسب مالیات بر عایدی سرمایه باید به سمت درآمدها یا سودهای ناشی از سرمایهگذاریهایی اخذ شود که معمولاً از طریق فعالیتهای غیرمولد مثل دلالی و رانت کسب شده است.
متأسفانه اخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران همچنان روی زمین مانده و زیرساختهای لازم برای اجرای آن هنوز به طور درست طراحی و عملیاتی نشده است. یکی از مهمترین دلایلی که تاکنون در ایران مانع از تحقق دریافت مالیات بر عایدی سرمایه شده، در رأس قدرت بودن صاحبان ثروتهای انبوه یا ابرثروتمندان است که معمولاً در دستگاههای تصمیمگیرنده نفوذ بالایی دارند؛ بنابراین ورود به محدوده ثروت آنها و اخذ مالیات از سودها و درآمدهای غیرمعمول کار آسانی نیست. در طی دهههای گذشته نفوذ صاحبان ثروت و قدرت عملکرد دستگاههای اجرایی و نظارتی را زیرسؤال برده و ناکارآمدی آنها را در شناسایی یا اخذ مالیات از این دسته، محرز کرده است.
ساختارهای اقتصادی در ایران به گونهای طراحی شدهاند که دائماً در حال تولید سلاطین مختلف اقتصادی و رانتخواران قهار هستند، هر چند بخشی از آنها که مجرم شناخته میشوند دادگاهی میشوند، اما به دلیل ساختار فاسد اقتصادی دائماً شاهد بازتولید این افراد در کشور هستیم، سیستمی که زمینه را برای تولید ثروتهای بادآورده فراهم میکند. بیتردید تا زمانی که افراد صاحب نفوذ خود صاحبان ثروت به شمار میروند، امکان تأمین زیرساختهای مبارزه با رانتخواران و کسانی که باید در این چرخه مالیات بر عایدی سرمایه بپردازند، وجود ندارد.
انتهای پیام/
نظر شما