تحولات منطقه

مرتضی ممیز را پدر گرافیک ایران می‌دانند. او ستاره دنباله‌داری است که در آسمان هنر ایران بسیار پرفروغ درخشید و امیدوار بود بتواند جهان ذهنی زیباتری برای مردمش خلق کند.

ممیز معتبرترین طراح گرافیکی ایران بود، هست و خواهد بود
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

قدس آنلاین: وی دانش‌آموخته رشته نقاشی دانشکده ‌هنرهای ‌زیبای ‌دانشگاه‌ تهران و مدرسه عالی هنرهای‌ تزیینی ‌پاریس بود و با نام‌های بزرگی کار می‌کرد، از احمد شاملو گرفته تا آیدین آغداشلو و پرویز کلانتری.

ممیز، شاگردان زیادی هم پرورش داد که یکی از آن‌ها ساعد مشکی بود. در دوره‌ای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طراحان جوان و کاربلدی همچون ساعد مشکی دعوت به همکاری کرد.

حالا پس از ۱۵ سال از فوت ممیز،   شاگرد خلف که عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک، مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه طراحی گرافیک نشان و مدیر مسئول نشر مشکی است، آثار تصویرگری او را در کتاب «همه تصویرسازی‌های مرتضی ممیز» جمع‌آوری کرده است. به همین  بهانه به سراغ ساعد مشکی رفتیم تا درباره این اثر و حشر و نشرش با ممیز بپرسیم.

* انگیزه شما از جمع‌آوری آثار مرحوم مرتضی ممیز چیست؟

** هر ساله پس از فوت آقای مرتضی ممیز، مراسمی را بنیاد ممیز برگزار می‌کند که من هم جزو برگزارکنندگان اصلی آن هستم. یک سال نمایشگاهی از تصویرسازی‌های ایشان در «کتاب هفته» برگزار کردیم و به این فکر افتادیم چرا این آثار را جمع نکنیم و از همانجا شروع این کار کلید خورد. از آنجا که این آثار تاریخ گرافیک ایران محسوب می‌شود و انتشارات ما به عنوان ناشر تخصصی دیزاین کار می‌کند، از این پروژه استقبال کرد. در ابتدا گمان نمی‌بردیم خروجی کار، این حجم تصویرسازی باشد، اما وقتی جمع شد دیدیم تعداد آن خیلی بیشتر از تصور ماست.

استاد مرتضی ممیز بدون تردید بزرگ‌ترین نام در عرصه گرافیک بودند و کارهای ایشان در سطح بسیار وسیعی است از جمله تصویرسازی، اما چون تصویرسازی‌های ایشان حجم بسیار بالایی داشت و از طرف دیگر جایگاه خاصی در بین تصویرسازان دارد، با نظارت و همکاری بنیاد مرتضی ممیز، جمع‌آوری این آثار را آغاز کردیم که عبارتند بود از تمام کتاب‌هایی که چه برای کودکان و چه بزرگسالان تصویرسازی کرده بودند، مجله‌ها، تقویم‌ها از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۸۴ و تعدادی تصویر پراکنده که در جایی چاپ نشده بود، ولی در آرشیوشان موجود بود؛ این آثار افزون بر ۲هزارو۵۰۰اثر ‌شد. به صورت تقسیم‌بندی اول نشریات، بعد کتاب‌ها و سپس تصویرهای پراکنده است. البته روی جلدهایی که ایشان کار کرده بودند را چون قبلاً در کتاب تصویرسازی جلدها صورت گرفته بود را در این کتاب نیاوردیم. جمع‌آوری، بازسازی و اسکن آن سه سال به طول انجامید و اصلاحات رنگی رویشان انجام شد و سرانجام کتاب «همه تصویرسازی‌های مرتضی ممیز» در دو جلد یک‌هزارو۴۴۰ صفحه‌ای و در ۵۰۰ نسخه منتشر شد که چاپ اول تقریباً تمام شده و به‌زودی به چاپ دوم  خواهد رسید. این  اثر در مقایسه با کتاب‌هایی با همین حجم و صفحات بدون تصویر قیمت مناسبی دارد در حالی که هزینه بازسازی صفحات، اسکن و نوع کاغذ و صحافی آن موجب می‌شود قیمت کتاب متفاوت باشد.

* پیش از این، آثار ایشان در کتابی گردآوری نشده بود؟

** چرا، آثار ایشان در بخش جلدها، نشانه‌ها چاپ شده و اتفاقاً نشر ما آن را گردآوری و در نشر ماه‌ریز و یساولی چاپ کردیم، اما تصویرسازی‌های ایشان آن هم به این شکل تا به حال چاپ نشده بود.

*سختی‌های این کار و چالش‌های پیش‌روی شما چه بود؟

** تصویرها پراکنده بودند و یک جا جمع نبودند. به طور مثال کیفیت «کتاب هفته» مؤسسه کیهان پایین بود و باید با دقت زیادی صحافی را باز کرده و اسکن می‌کردیم. صفحات قدیمی بود و پر از لک که باید رنگ آن را اصلاح می‌کردیم و بعد به چاپ می‌رساندیم. از طرف دیگر هنوز مطمئنیم تعداد زیادی تصویر دیگر از ایشان وجود دارد که از قلم افتاده و منتظریم دوستان و دوستداران ایشان یادآوری کنند و به ما اطلاع دهند.

ایشان در زمینه آثارشان وصیتی داشتند که چگونه این آثار چاپ و منتشر شوند؟

در مورد تصویرسازی خیر و هنگام قرائت وصیت‌نامه ایشان به خاطر دارم که در مورد بقیه آثارشان هم نبود، اما امتیاز این کارها و آثار متعلق به بنیاد ایشان است.

رابطه شما و استاد ممیز چگونه بود؟

ایشان استاد بنده بودند و آن‌طور که یادم است از سال ۶۷  وارد دانشگاه شدم و دو ترم هم اضافه ماندم و در خدمتشان بودم و بعداً در انجمن صنفی طراحان گرافیک و مجله نشان و نمایشگاه‌ها و بی‌ینالها (دوسالانه‌ها) و سفرها در خدمتشان بودم. با این حال رابطه ما تا آخر عمر یک رابطه استاد-شاگردی بود و هیچ شوخی نمی‌کردیم و این رابطه خودمانی نبود، اما ایشان به من اعتماد داشتند و افتخار جمع‌آوری آثار ایشان نیز چه در زمان حیاتشان و چه پس از فوت ایشان از سوی فرزندانشان، خانم افسانه ممیز و انوشیروان ممیز به عهده بنده گذاشته شد و من هم سعی کردم آن را به نحو احسن انجام بدهم. در حقیقت تمامی آثار با نظارت و موافقت نهایی خانواده ممیز به دست چاپ سپرده می‌شد. ما حتی به بنیاد ممیز پیشنهاد کردیم مجلاتی که آثار استاد ممیز را از آن اسکن کردیم خریداری کنند تا در آرشیو بنیاد باقی بماند که همین اتفاق افتاد و اکنون این آثار در این بنیاد حفظ و نگهداری می‌شود.

تا به حال آثار استاد در حراجی‌های داخلی یا خارجی راه پیدا کرده و به فروش رسیده است؟

در زمان حیاتشان که مطمئنم خیر ولی پس از فوتشان در تهران یکی دو باری عکس‌هایشان به حراج گذاشته شده است.

اصل آثارشان در جای خاص و شرایط مناسبی نگهداری می‌شود؟

خیر و این موجب تأسف است. در کتاب هفته، آقای ممیز تصویرسازی می‌کردند و به روزنامه کیهان می‌دادند و آنجا هم به دلیل اینکه مالک معنوی آثار محسوب می‌شدند آن را پس نمی‌دادند و بسیاری از این تصویرها اکنون موجود نیستند و ما مجبوریم از روی مجلات آن را اسکن کنیم. آرشیو کیهان چیزی از تصویرسازی‌های ایشان ندارد، در آن زمان هم بین تصویرسازی‌های دیگر بوده و احتمالاً دور ریخته شده، بخشی‌اش ممکن است در جایی باشد که ما خبر نداریم، ولی تعداد بسیار کمی از آثار ایشان باقی مانده است. البته نسخه اورجینال قصه‌های قرآن در مجموعه استاد ممیز وجود دارد یا  تقویم «نفت پارس» چون توسط آقای  ابراهیم گلستان سفارش داده شده، در آرشیو آقای گلستان بوده و اکنون در آرشیو لیلی گلستان وجود دارد.

گالری‌های معتبری آثار ایشان را در اختیار نداشتند؟

ما چندین بار اعلام عمومی کردیم ممکن است بعضی  پیام ما را دریافت نکرده باشند، از این رو چاپ این کتاب فرصت خوبی را در اختیار ما و بقیه قرار می‌دهد تا کارهایی هم که در این مجموعه نیست شناسایی و معرفی شوند. اکنون هم برخی آثار پیدا می‌شوند و در چاپ‌های بعدی و البته در یک کتاب به عنوان ضمیمه به این آثار اضافه خواهند شد تا آن‌ها که قبلاً این مجموعه را خریده‌اند ضرر نکنند و همه بتوانند آن را داشته باشند.

مخاطبان با این کتاب به جهان ذهنی استاد ممیز ورود می‌کنند؟

قطعاً؛ چون بخش عمده‌ای از کارهای استاد ممیز، تصویرسازی است. ایشان بیشتر پوسترها و جلدهایشان هم تصویرسازی است و البته این نقطه قوت ایشان است. این کتاب در وهله نخست یک سیر تاریخی کار استاد را از سال ۳۹ که کار حرفه‌ای‌شان را شروع کردند تا پایان حیاتشان را مرور می‌کند. همچنین سیر تاریخی این دوره را نشان می‌دهد که با چه آدم‌هایی در مجلات روشنفکری معتبر آن دوره و بعداً سروکار داشته و رشد کرده‌اند و این را هم می‌بینید.

غیر از شما چند نفر دیگر از شاگردان آقای ممیز بودند که مورد اعتماد و وثوق ایشان بودند؟ ارتباطی با آن‌ها دارید؟

بله، کاملاً در ارتباط هستیم و فقط  جمع‌آوری این آثار به عهده من بوده وگرنه رابطه دوستانه‌ای داریم، ولی در این زمینه همکاری نداشتیم.

آقای ممیز برای معروف‌ترین فیلم‌های سینمای ایران مثل فیلم گاو، مادر و... هم پوستر طراحی کرده بودند، در این کتاب از این پوسترها هم داریم؟

خیر، در این مجموعه هیچ اشاره‌ای به پوسترهای استاد نشده و فقط تصویرسازی‌هاست. عکاسی‌های روی جلدها و پوستر فقط تصویرسازی برای موضوع‌های خاص است.

شما به عنوان یکی از شاگردان استاد ممیز سبک کاریشان را در آثار شاگردها یا دیگران و حتی خودتان دیده‌اید که ادامه داشته باشد؟

بله، آقای ممیز مؤثرترین و معتبرترین طراح گرافیکی ایران بوده و است و احتمالاً خواهد بود و بعید به نظر می‌رسد کسی بتواند دوباره مثل ایشان هنرآفرینی کند، چون مدیریت خوبی در انجمن و مجله نشان داشتند و همچنین معلم خیلی خوبی بودند و سال‌های سال تدریس کرده بودند. به هر حال سایه این تأثیر روی همه بود و این موضوع غیرقابل‌انکار است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.