علیرضا تقوینیا، کارشناس مسائل منطقه/
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در گزارهای به احتمال تشکیل دولت وحدت فلسطینی اشاره کرده است. اما باید در بعد دیگری به این مسئله اشاره کرد و آن، اتحاد برای مبارزه علیه اسرائیل به جای تشکیل دولت است. از سال ۱۹۹۰ با شروع انتفاضه اول، دو نگاه جدی در فلسطین شکل گرفت. یک نگاه به سازش گرایش داشت و معتقد بود با استفاده از ظرفیت قطعنامههای شورای امنیت مثل ۲۴۲ و ۴۷۸ میتوان دولت تشکیل داد. بدین معنا که اراضی ۱۹۴۸ را واگذار کرده و در مناطق ۱۹۶۷ دولت تشکیل دهیم. یاسر عرفات تصریح میکرد اگر یک متر زمین به من بدهند، در آن دولت را تشکیل میدهم. این نگاه در کنفرانس مادرید ادامه یافت و فلسطینیان برای نخستین بار روبهروی اسرائیل نشستند و موافقتنامههای اسلو یک، غزه اریحا و اسلو ۲ را امضا کردند. اما امروز پس از گذر حدود ۳۰ سال از این واقعه، آنها متوجه شدند نه تنها نمیتوانند دولتی تشکیل دهند، بلکه صهیونیستها از همان سرزمینهای ۱۹۶۷ هم در حال بیرون راندن آنان هستند. در نتیجه پنجشنبه گذشته نشستی به نام بیروت – رامالله بین گروههای فلسطینی به منظور بازپروری اتحاد شکل گرفت که در وهله اول بین حماس و جهاد اسلامی با فتح و با تمرکز بر کرانه غربی رود اردن خواهد بود. البته حماس یک خواسته حداکثری دارد و آن، تمام اراضی فلسطین است اما سازمان آزادیبخش فلسطین و جنبش فتح بر سرزمینهای ۱۹۶۷ تأکید دارند. اما در هر حال قرار است در این زمینه وحدتی شکل گیرد. ابومازن بر مقاومت سیاسی تأکید میکند اما از دل آن، مقاومت مسلحانه هم بیرون میآید. همان طور که در سال ۲۰۰۰ یاسر عرفات متوجه شد در مذاکرات فریب خورده و به طور غیرمستقیم به امثال مروان برغوثی مجوز فاز مسلحانه را اعطا کرد که در نتیجه آن، یک سوم عملیاتهای سال ۲۰۰۰ به بعد توسط او و تیمش انجام شد. آنان متوجه شدند روند سازش نتیجهای نداشته است. از سوی مقابل، نوار غزه که راه مقاومت مسلحانه را انتخاب کرد، بدون مذاکره این منطقه را آزاد و دولت فلسطینی را در آن تشکیل داد و امروز از لحاظ نظامی برد موشکهایش تلآویو را رد کرده و به حیفا رسیده است و از همه مهمتر، میتواند از رژیم صهیونیستی با استفاده از اهرمهای قدرتی که دارد، امتیاز بگیرد. اما دستاورد جریان سازش، عقب نشینی هر روزه و از همه بدتر، استفاده رژیم صهیونیستی از جنبش فتح به عنوان پلیس اسرائیل برای کنترل مردم فلسطین بوده است که امروز هم صهیونیستها در حال بیرون کردن آنها از نوار باختری هستند.
در نشست بیروت – رامالله قرار بر تشکیل اتحاد راهبردی میان گروههای فلسطینی شد. محمود عباس با توجه به اینکه متوجه شده از طرف کشورهای عربی به او خیانت میشود و بر اثر طرح معامله قرن تمام فلسطین از فلسطینیها خالی خواهد شد، بهناچار به اتحاد با حماس و سایر گروههای مقاومت روی آورده است که پیامدهای راهبردی برای گروههای مقاومت در آینده خواهد داشت. بدین معنا که پس از آن بلافاصله اسماعیل هنیه به دیدار سیدحسن نصرالله رفت و ظاهراً قرار شده همان طور که نوار غزه مسلح شده است، کرانه باختری هم به یک جبهه جدید علیه اسرائیل تبدیل شود. این بار دیگر پلیس فلسطینی نیست که نیروهای حماس مانند یحیی عیاش را دستگیر کند یا لو بدهد، بلکه گردانهای فتح که پلیس اسرائیل بودند، علیه خود صهیونیستها وارد درگیری خواهند شد.
به نظر میرسد موانع این همکاری عمدتاً دلارهای کشورهای مرتجع حاشیه خلیج فارس است که برای تفرقه انداختن میان فلسطینیان خرج میکنند. محمد دحلان، شخص خائن سازمان آزادیبخش فلسطین امروز مشاور محمد بن زاید حاکم ابوظبی است. اما نکته این است که خواسته بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ در طرح معامله قرن آن قدر غیرمنطقی و نامتوازن است که هیچ فلسطینی منصفی دیگر نمیتواند آن را توجیه کند. در مجموع، طبیعتاً موانعی برای پیشبرد این اتحاد وجود دارد اما چندان چشمگیر نیستند و امید بسیاری برای پیشبرد امر وحدت میان گروههای فلسطینی وجود دارد.
نظر شما