قدس آنلاین: تخریب یا همان کاهش کمی و کیفی جنگلهای کشور همچنان مثل گذشته ادامه دارد. این وضعیت در حالی است که ایران به لحاظ سرانه پوشش جنگلی در رده کشورهای فقیر جهان قرار دارد اما هر ساله بخش قابل توجهی از جنگلهای کشور بهویژه جنگلهای هیرکانی به دلایل طبیعی و یا انسانی از بین میروند و تلاشها برای حفظ، احیا و توسعه این منابع طبیعی که امروزه در مجامع علمی و دانشگاهی جهان از آن به عنوان زیر بنای حیات یاد میشود، در قیاس با سطح تخریبها ناچیز است.
مهندس رضا بیانی، جانشین معاون جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفتوگو با قدس به بررسی تخریب جنگلهای شمال بهویژه پدیده قاچاق چوبهای جنگلی میپردازد.
تخریب جنگلهای کشور پدیده تازهای نیست اما از دو سه دهه پیش روند آن تسریع شده است، لطفاً ما را در جریان آخرین وضعیت تخریب جنگلها قرار دهید.
براساس آمار رسمی در حال حاضر ۱۴ میلیون و ۳۱۹ هزار هکتار از مساحت کشور را جنگلها تشکیل میدهند. تخریب بهویژه در جنگلهای خارج از شمال به دلیل اجرای پروژههای عمرانی مثل راهسازیها، سد سازیها و... وجود دارد و طبق آمار سازمان فائو، سالانه حدود ۱۲ هزار هکتار از سطح جنگلهای کشور کاهش مییابد؛ اما از سوی دیگر ۱۱ هزار و ۸۰۰ هکتار جنگلکاری انجام میشود. البته این آمار مربوط به پیش از سال ۹۸ است. در حال حاضر آمار جنگلکاری ما بیشتر از رقم یاد شده است. در واقع در دو سال گذشته که هم اعتبارات صندوق و هم اعتبارات صیانت از جنگلها افزایش داشته، سطح جنگلکاری ما در سال جاری بین ۷۰ تا ۸۰ هزار هکتار رسیده است. طبق برنامه ششم، ضریب حفاظتی جنگلهای کشور باید به ۹۰ درصد برسد اما الان که در انتهای برنامه ششم هستیم طرح کاداستر را تنها در۹ میلیون از ۱۴ میلیون و ۳۱۹ هزار هکتار جنگلهای کشور پیاده میکنیم و برای بقیه هم برنامه داریم تا این طرح اجرایی شود.
در اینکه جنگلکاری طرح مثبتی است، شکی نیست اما آیا این موضوع میتواند تخریب سالانه دستکم ۱۲ هزار جنگلهای طبیعی را توجیه کند؟
قطعاً نه. با وجود این ما برای افزایش پوشش جنگلی جدا از بحث زراعت چوب، طرحهای احیا و توسعه جنگلها را مد نظر داریم؛ یعنی احیا و توسعه جنگلها با نهال و بذر. به عبارت دیگر طرحهای یاد شده بر اساس مدل اکولوژیک انجام میشود، در نتیجه الان جنگلکاریها در حوزههای آبخیز مشخصی انجام میگیرد.
به میزان تخریب جنگلهای کشور اشاره کردید، اجازه بدهید بپردازیم به بحث قاچاق چوب. روند قاچاق چوب چگونه است؟ قاچاق چوبهای جنگلی بیشتر خردهپایی است یا سازمان یافته؟
احساس میکنم قاچاق چوب بیشتر به صورت خرده پایی انجام میگیرد تا اینکه سازمان یافته باشد. واقعیت این است که در داخل جنگلهای شمال حدود ۳۱ هزار خانوار زندگی میکنند که تعدادی از آنها بیکار هستند در نتیجه قاچاق چوب به محلی برای کسب درآمدشان تبدیل شده است. به هرحال الان بخشی از نیاز صنعت چوب کشور با چوبهای قاچاق تأمین میشود اما بنده در حال حاضر اطلاعی از میزان قاچاق چوب از جنگلها ندارم چون این موضوع به یگان حفاظت برمیگردد. البته آمار قاچاق چوب اگر خیلی زیاد نباشد، کم هم نیست. به همین خاطر ما امسال علاوه بر پرسنل سازمانی از نیروهای مجریان طرح حفاظتی هم برای حفاظت از جنگلها استفاده میکنیم که تعداد کل آنها به حدود ۲هزار و ۵۰۰ نفر میرسد.
اما مجریان طرح واگذاری حفاظت بیشتر از نیروهای شرکتهای چوب و کاغذ هستند که پس از عملیاتی شدن طرح تنفس جنگلها و کاهش ظرفیت تولید صنایع چوب و کاغذ در استانهای شمالی بیکار شدهاند.
در استانهای گیلان و گلستان این طور نبوده است؛ اما در استان مازندران و اداره کل نوشهر و همچنین در اداره کل ساری چنین بحثی وجود دارد. ظاهراً شرکت نکا چوب و شرکت چوب و کاغذ مازندران و بعضی از تشکلهای مردمی که خود سازمان در سالهای گذشته بانی تشکیل آنها بوده است حفاظت برخی از حوزههای آبخیز را به عهده دارند. به هرحال نظارت ما باید قوی باشد.
به نظر نمیرسد این موضوع فقط مختص استان مازندران باشد؛ چون طبق گزارشهای مردمی در استانهای گلستان و گیلان هم وضع این گونه بوده است تا جایی که در جنگلهای غرب استان گلستان و مشخصاً جنگلهای شهرستانهای کردکوی و بندرگز تا پیش از واگذاری طرح حفاظت به شرکتهای چوب و کاغذ، قاچاق چوب در حد کمی بود اما پس از اجرای این طرح، روند به شدت افزایشی شده است. بنابراین، این پرسش مطرح میشود که آیا طرح واگذاری حفاظت به صنایع چوب و کاغذ نقش تیغ دولبه را بازی نمیکند و نشان نمیدهد بعضی از مجریان طرح حفاظتی خود در قاچاق چوب دست دارند؟
بله. شاید همان طور که شما میگویید باشد. یعنی شاید این موضوع به نوعی در سالهای گذشته اتفاق افتاده باشد اما امسال یک سیستم نظارتی برای این قضیه تعریف کردهایم. در واقع برای هر حوزهای یک مدیر آبخیز گذاشتیم و باز برای هر حوزهای با توجه به مساحتش یک ناظر حفاظتی- که حکمش از سوی مدیر کل حفاظت جنگلها ابلاغ میشود- تعیین کردهایم تا این گونه بتوانیم بهتر از گذشته بر کار مجریان طرح حفاظت جنگلها نظارت کنیم. علاوه بر این، امسال کار بلوکبندی مناطق بحرانی جنگلهای شمال کشور را انجام دادهایم و دقیقاً میدانیم در کجا مشکل اساسی داریم. ضمن اینکه الان تقریباً برای هر ۸۰۰ هکتار یک محافظ داریم.
این سیستم حفاظتی، قطعاً درون سازمانی است و تجربه چهار دهه اخیر نشان داده است نظارت درون سازمانی برای مقابله با قاچاق چوب چندان جواب نمیدهد؛ چون نیروهای سازمان معمولاً حاضر نمیشوند تخلفات احتمالی را گزارش کنند. بنابراین چرا سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری یک نظارت برون سازمانی را برای حفاظت از جنگلها ایجاد نمیکند و یا حداقل در این راستا گام بر نمیدارد؟
یگان حفاظت سازمان مسئول اصلی این قضیه است. در واقع این نخستین لایه حفاظتی سازمان برای حفظ جنگلهاست، دومین و سومین لایحه حفاظتی هم استفاده از مدیر حوزه ناظر حفاظتی است که این ناظر حفاظتی ما همان ناظران فنی هستند.
وقتی با وجود سه چهار لایه حفاظتی همچنان شاهد قاچاق بیرویه چوبهای جنگلی هستیم آیا احساس نمیکنید باید از نظارت سازمانی عبور کنید و به فکر نظارت برون سازمانی برای حفاظت بهتر از جنگلها باشید؟
نظارت درون سازمانی داشتیم اما تا کنون به این شدت نبوده است. یعنی ما در حوضه آبخیز شمال کشور تا کنون مدیر حوزه نداشتیم و یا در هر حوزهای ناظر حفاظتی نداشتیم. امسال نخستین سال است که اینها را داریم. یعنی سالهای قبل یگان حفاظتی با توجه به وظایف ذاتی عمل میکرد اما اکنون لایههای جدید حفاظت ایجاد شده است و از سوی دیگر با یک شرکت دانش بنیان صحبت کردهایم تا با استفاده از پهپادها عکسهای بزرگ مقیاسی از سطح جنگلها به ما بدهد. ضمن اینکه تمام پاسگاهها و ایستهای بازرسی خودمان را بهنگامسازی کردیم و با این اقدامات انتظار داریم میزان قاچاق چوب از جنگلهای شمال کاهش پیدا کند. بنابراین هنوز به این نتیجه نرسیدیم که در کنار نظارت دولتی نظارت برون سازمانی هم برای طرح حفاظت از جنگلها و مقابله با قاچاق چوب داشته باشیم. البته شاید بعدها ما هم به نظر شما برسیم.
برگردیم به طرح تنفس ۱۰ ساله جنگلها؛ قرار بود همزمان با اجرای این طرح و ممنوعیت بهرهبرداری از جنگلهای شمال ایران بخش عمدهای از نیاز صنایع چوب و کاغذ کشور با واردات تأمین شود که به نظر میرسد این موضوع تحتتأثیر گران شدن قیمت دلار در چند سال اخیر قرار گرفته است. با این وجود ارزیابیتان از اجرای این طرح چگونه است؟ آیا طرح تنفس خود عامل افزایش قاچاق چوب نشده است؟
قطعاً این موضوع تأثیر گذاشته است. در واقع طرح یاد شده نیاز به جایگزینهایی داشت که یکی از آنها تأمین چوب صنایع داخلی است. یعنی اگر میخواستیم طرح تنفس را اجرایی کنیم میبایستی بحث زراعت چوب را با جدیت پیگیری کنیم. البته مسئولیت تأمین چوب صنایع فقط با ما نیست چون خود این صنایع هم مجوز واردات چوب را دارند.
*یعنی معتقدید طرح تنفس به نتیجه دلخواه نرسیده و موجب افزایش قاچاق چوب جنگلی شده است؟
اگر میتوانستیم از همان ابتدا بحث جایگزین چوب را به درستی اجرا کنیم شاید افزایش قاچاق چوب را به نسبت پیش از اجرای طرح نداشتیم. اما الان احتمال افزایش قاچاق چوب میرود. البته صنایع میتوانستند بر اساس مجوزی که دارند واردات چوب را انجام دهند. هرچند ما هم باید بخشی از نیاز صنایع به چوب را برآورده کنیم و داریم این کار را با اجرای طرح زراعت انجام میدهیم.
آقای بیانی، سازمان جنگلها با مشکل کمبود نیرو مواجه است و با نیروی موجود هم حفاظت فیزیکی از جنگلها برای این سازمان ممکن نیست با وجود این، چرا این سازمان از فناوریهای روز دنیا برای حفاظت از جنگلها استفاده نمیکند؟
تمام پاسگاهها و ایستهای بازرسی ما مجهز به دوربین هستند اما استفاده از دوربین هم تا حدی میتواند در مهار قاچاق چوب تأثیرگذار باشد. اصل این است که ما به کمک تصاویر ماهوارهای از جنگلها حفاظت کنیم که استفاده از این روش در دستور کار است، به طوری که الان میتوانیم هر سه روز یکبار از هر جای کشور تصویر ماهواره سنتینل۲ را با قدرت تفکیک ۱۰ متر داشته باشیم و هر عارضهای را که رخ میدهد ببینیم. یعنی اگر عارضه رخ داده به صورت کلونی باشد متوجه موضوع میشویم اما الان قاچاقچیان میآیند زیر اشکوب درختان دیگر را قطع میکنند که تصاویر ماهوارهای این موضوع را نشان نمیدهد. از این رو باید برای این منظور از پهپادها که تصاویری با قدرت تفکیک ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر میگیرند، استفاده کنیم. برنامهریزی ما دیگر روی کلونی نیست بلکه تک درخت است چون با تفکیک تصاویر روی ۱۰ سانتیمتر میتوانیم تاج درختان را هم ببینیم. به همین خاطر بهتازگی با یک شرکت دانش بنیان قراردادی منعقد کردهایم تا از پهپادها در حوضه آبخیز شرق هراز که بحث قاچاق چوب در آن کمی بیشتر از جاهای دیگر است استفاده کنیم و به احتمال قوی در استان گلستان هم این کار را خواهیم کرد. ضمن اینکه با برنامه یاد شده بر قراردادها و مجریان طرح حفاظت از جنگلها نیز نظارت دقیقی داشته باشیم. چون این گونه، مجری طرح حفاظتی میداند یک پهپاد بالای سرش است که تصاویر را میگیرد. البته در کنار این موضوع باید برنامه توانمندسازی جوامع محلی را هم داشته باشیم چون هرچه سیستم نظارتی خود را قوی کنیم با توجه به گران شدن قیمت چوب بدون فرهنگسازی و توانمندسازی جوامع محلی به نتیجه دلخواه نمیرسیم.
در چند ماه اخیر رسانهای شدن ماجرای موقوفه بودن ۵ هزار و ۶۰۰ هکتار از اراضی جنگلی و غیرجنگلی روستای آقمشهد شهرستان ساری و همچنین بخشی از کوه دماوند به عنوان یک اثر ملی طبیعی خیلیها را متعجب کرد. آیا سازمان جنگلها پروندههای مشابه دیگری را هم در دست بررسی دارد؟
فعلاً در این خصوص همین دو پرونده را داریم اما احتمال اینکه موارد مشابهی وجود داشته باشد هم هست. چون این گونه مسائل با اجرای طرح کاداستر مشخص میشود. اگر این طرح زیرساختی تاکنون به انجام میرسید این گونه مسائل رو شده و حل و فصل میشدند. به هرحال اگر موارد مشابهی وجود داشته باشد قطعاً از سوی دفتر حقوقی سازمان جنگلها پیگیری میشود. ما باید بیش از گذشته بر اجرای طرح کاداستر توجه داشته باشیم که البته برای این منظور نیاز به بودجه داریم.
بودجه مورد نیازسازمان جنگلها برای پاین طرح کاداستر چقدر است؟
برای اجرای هر هکتار کاداستر به ۹ تا ۱۰هزار تومان نیاز است البته تا کنون این طرح در ۴۰ میلیون هکتار از جنگلهای کشور پیاده شده و اگر بقیه را ضرب در ۱۰ هزار تومان در هر هکتار کنیم رقم مورد نیاز سازمان برای اتمام این طرح مشخص میشود.
نظر شما