اما این پروژه که بعضی از کارشناسان آن را بزرگترین طرح ملی کشور میدانند آنچنان که باید و شاید پیش نمیرود، به طوری که به اذعان آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در توسعه موتور جستوجوی بومی مردود شدیم، در توسعه پیامرسانهای داخلی ضعف داریم و صیانت از دادههای مردم در فضای مجازی ایران هم هنوز به قانون تبدیل نشده است.
این درحالی است که گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید تاکنون بیش از ۱۹ هزار میلیارد تومان برای راهاندازی اینترنت ملی هزینه شده است.
با این همه پرسش این است چرا طرح اینترنت ملی که جزو اصلی برنامه شبکه ملی اطلاعات است با کُندی پیش میرود؟ و مهمتر اینکه اگر این طرح تکمیل و بسترها آماده شود مثلاً در داخل پیامرسانهایی همچون «شاد» شاهد حضور امن کاربران، بهویژه کودکان، نوجوانان و جوانان در فضای مجازی خواهیم بود؟
جواد نیکبین، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به قدس میگوید: حمایت نکردن دولت از زیرساختهای فضای مجازی سبب شده در حوزه اینترنت ملی بسیار عقب باشیم. در واقع دولت در اینجا نفع خود و مافیاهایی را که در وزارت ارتباطات وجود دارند در حمایت از اینترنت خارجی میداند و دارند به سمتی میروند که اینترنت ملی ضعیفتر شود نه قوی تر.
وی با اشاره به اینکه اینترنت ملی تنها یک خدمت بر بستر شبکه ملی اطلاعات است، میافزاید: بعضی از مردم گمان میکنند اینترنت ملی مساوی با فیلترینگ یا محدود شدن اینترنت جهانی است، در حالی که اینترنت ملی اصلاً برای این منظور نیست و کمیسیون فرهنگی مجلس هم به عنوان متولی این موضوع به هیچ وجه بهدنبال فیلتر کردن اینترنت جهانی نیست؛ چون معتقدیم هرجا فیلترینگ ایجاد شود زیانش بیشتر از نفع آن بوده و مردم مجبور میشوند به سراغ فیلترشکنها رفته و هزینه بیشتری را متحمل شوند. بنابراین هدف ما این است که زیرساختهای اینترنت ملی فراهم شود تا مردم خود به خود از این فضای امن برای انجام امورشان استفاده کنند.
نیکبین سپس به پیامدهای اخلاقی و اجتماعی تکمیل نشدن طرح اینترنت ملی در جامعه و بهویژه درمیان نسل جوان و نوجوان اشاره میکند و میگوید: همین که شاهد مصادیقی از فساد در پسران و دختران ۱۵ – ۱۴ ساله هستیم، یعنی در حوزه اینترنت ملی بسیار ضعف داریم و به همین دلیل، اتفاقات تلخی مثل ماجرای لایو نوجوان ۱۴ ساله با یک بلاگر اینستاگرامی رخ میدهد. بنابراین باید به سمت اینترنت ملی برویم و فضاهای مجازی را طوری مدیریت کنیم که نوجوانان و جوانان ضمن آزاد بودن در دسترسیها از شبکههای اجتماعی داخلی استفاده کنند نه پیامرسانهای خارجی.
فضای مجازی امنی برای خانوادهها میخواهیم
سید علی یزدیخواه، عضو دیگر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم دلیل کُندی اجرای طرح اینترنت ملی را کم کاری مسئولان متولی این موضوع میداند و به قدس میگوید: در حال حاضر حوزه اینترنت و فضای مجازی برای هیچ کس قابل دفاع نیست، بهطوری که الان در فضای مجازی شاهد همه نوع ناهنجاری هستیم؛ از سوءاستفادههای مالی و سیاسی گرفته تا مسائل غیراخلاقی و آلوده شدن جوانان به قمار، مواد مخدر، شرب خمر و... .
وی با اشاره به نگرانیها درباره وضعیت فضای مجازی کشور، میافزاید: عدم دستهبندی مطالب قابل دسترسی قشرهای مختلف جامعه موجب شده تا کنون هر کسی حتی یک کودک در اندک زمانی بتواند به همان مطالب و اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که یک فرد بالغ و عاقل دست مییابد و این واقعاً جای نگرانی دارد. پس این فضا باید ساماندهی شود و ما هم به طور جدی دنبال این موضوع هستیم چون معتقدیم دسترسی به اطلاعات برای نسلها و سنین مختلف باید قابل تفکیک باشد تا کودکان و نوجوانانی که از شبکه شاد استفاده میکنند نتوانند از آنجا به شبکههای غیرمجاز و غیراخلاقی رفته و این گونه به ناهنجاریها آلوده شوند.
یزدیخواه با اشاره به اینکه مجلس موضوع ساماندهی شبکههای اجتماعی و حمایت از پلتفرمهای ایرانی را در دستور کار دارد، تصریح میکند: میخواهیم فضای مجازی امنی برای خانوادهها ایجاد کنیم و در این خصوص هم اینترنت ملی و هم اینترنت بینالملل به کار خود ادامه میدهند؛ البته طبق قواعد و ضوابطی که قانون تعیین میکند. ما بهدنبال محدود کردن اینترنت بینالملل نیستیم؛ بلکه میخواهیم دسترسیها به اطلاعات را دستهبندی کنیم و هر کسی دسترسیهای خاص خودش را داشته باشد. همچنین فیلترینگ هیچ پیامرسان خارجی هم مطرح نیست. حتی کمیسیون فرهنگی به عنوان یکی از متولیان این حوزه روی این موضوع فکر هم نکرده است. البته عدهای در این خصوص شایعهپراکنی میکنند در حالی که مجلس دنبال پیگیری طرح شبکه ملی اطلاعات است تا دولت الکترونیک به صورت کامل استقرار و قیمت اینترنت کاهش یابد و کسب و کارها بر بستر اینترنت ملی توسعه پیدا کند.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس از آمادگی پارلمان برای وضع و اصلاح قوانین حاکم بر فضای مجازی خبر میدهد و میگوید: قطعاً اگر در این خصوص مشکلی باشد به دستگاه اجرایی کمک میکنیم.
وزارت ارتباطات ساختار منسجمی برای اجرای طرح ندارد
محمدحسن انتظاری، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی و دبیر سابق این شورا هم توپ را به زمین دولت و مجلس میاندازد و به قدس میگوید: روش کار وزارت ارتباطات در اجرای طرح شبکه ملی اطلاعات مشخص نیست. به مسئولان وزارت ارتباطات اعلام کردهایم این وزارتخانه باید یک ساختار مشخص را برای طرح شبکه ملی اطلاعات ایجاد کند اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
وی سپس به نقش مجلس در اجرای طرح شبکه ملی اطلاعات میپردازد و میگوید: مجلس باید در خصوص این طرح بزرگ ملی حساس باشد. البته این نهاد میگوید برنامه یاد شده در اولویت کارش است و حتی برای این منظور قرار است کمیتهای مشترک با وزارت ارتباطات تشکیل دهد تا اجرای برنامه به شکل بهتری پیش برود؛ اما به نظرم معمولاً این گونه روشهای سنتی کارآمد نیستند و جواب نمیدهند و فقط اتلاف وقت است. مجلس باید برنامه زمانبندی اجرای طرح شبکه ملی اطلاعات را از وزارت ارتباطات دریافت کند و بر اساس آن، بودجه مورد نیاز طرح را تخصیص دهد. یعنی بودجه صرفاً بر اساس برنامهای که از سوی شورای عالی فضای مجازی به تصویب میرسد تخصیص پیدا کند نه به صورت کلان و بدون هیچ نظارتی.
تولید محتوا مهم است
مجتبی همتیفر، دانشآموخته دکترای علوم تربیتی هم با اشاره به اینکه در حوزه فضای مجازی با مخاطراتی روبهرو هستیم، به قدس میگوید: اعمال حاکمیت و مدیریت مداخله در این فضا چندان در اختیار ما نیست. در واقع مدیریت ما بیشتر سلبی از جنس فیلترینگ است. یعنی تولید محتوا و سیاستهای تنظیم محتوا توسط گردانندگان فضای اینترنت و سایتهای مادر بهویژه پیامرسانها مدیریت میشود. مثلاً در موضوع شهادت حاج قاسم سلیمانی اجازه بارگذاری عکس این شهید را ندادند یا در مورد شهید فخریزاده هم همین اتفاق افتاد. چون بارگذاری این عکس را مخالف سیاستهای خودشان میدانند. در واقع آنها این کار را متناسب با شئون و برنامههای خود انجام میدهند.
وی با اشاره به حاکم بودن نگاه اقتصادی بر گردانندگان فضای مجازی میافزاید: بر این اساس فضای فرهنگی و رسانهای از دیدگاه آنها اساساً ابزاری برای جلب مخاطب است؛ به همین دلیل شاهد برخی خشونتها و مسائل غیراخلاقی از سوی دشمنان در این عرصه هستیم. مثلاً در فیلمهای سینمایی که تولید میشود روایتی غیرواقعی از جنگ ارائه میدهند، برای مثال با اینکه در جنگ عراق، اشغالگری آمریکا در این کشور آشکار است اما میبینیم فیلمها و سریالهایی تولید میکنند که خودشان را پاک جلوه دهند و برخی دیگر از کشورها را متهم به دخالت در عراق کنند. همین موضوع در فضای مجازی هم وجود دارد.
وی با بیان اینکه اصلیترین عنصر فضای مجازی موضوع محتواست، میافزاید: مدیریت محتوا هم به مدیریت زیرساخت برمیگردد و مدیریت زیرساختهای فضای مجازی چندان در اختیار ما نیست، بنابراین کودکان و نوجوانان و جوانان که از اقشار حساس جامعه هستند از لحاظ محیطی بیشترین تأثیر را میپذیرند. در اینجا فضای مجازی یکی از مخاطرات اصلی است که سنین یاد شده را تهدید میکند بهویژه الان که ما به شکل اضطرار ضریب زیادی به آموزش مجازی دادهایم و بچهها به این فضا دسترسی پیدا کردهاند، اما این فضا کنترل شده نیست. البته بخشی از این کنترل را باید خانوادهها انجام دهند اما بخشی از مصونسازی و پاکسازی باید توسط حاکمیت انجام شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیامرسانهایی همچون شاد توانستهاند دغدغههای امنیت را در فضای اجتماعی برای والدین حل کنند، میگوید: پیامرسانهای داخلی با تأخیر وارد این فضا شدهاند و اگرچه توانستهاند سهمی از بازار را به خود اختصاص دهند؛ اما به لحاظ کیفیت ارتباط، برخورداری از آپشنها و گزینههایی که مقابل مخاطبان قرار میدهند هنوز امکان رقابت با پیامرسانهای خارجی مثل اینستاگرام را ندارند. البته جدا از مسائل فنی، بخشی از قضیه هم فرهنگی است و به سیاستهای غلط ما در این حوزه برمیگردد. وقتی پیامرسانهای خارجی در کشور خوب جا افتادند، ما تازه شروع به راهاندازی پیامرسانهای داخلی کردیم. درواقع در این بخش منفعلانه برخورد کردهایم به طوری که کاربران نیازهای خود را با پیامرسانهای خارجی متناسبسازی کردند و سپس ما خواستیم جایگزینسازی کنیم؛ آن هم با پیامرسانهایی که نه دارای کیفیت لازم هستند و نه به لحاظ رقابتی توانمندی رقابت دارند، با این شرایط پیامرسانهای ما در حال حاضر نمیتوانند نیاز کل جامعه را پوشش دهند.
با وجود این موضوع شبکه اجتماعی شاد کمی متفاوت است. بستر این پیامرسان، انحصاری و تحمیلی است. در واقع شاد سامانهای است که ما استفاده از آن را برای دانشآموزان اجباری کردهایم و گزینه دیگری هم پیش روی آنها قرار نداده و با تحمیل به دانش آموزان، سیاستهای خود را پیش بردهایم. البته با توجه به نیازهایی که وجود داشت این پیامرسان در بخش نرمافزاری تا حدی خوب عمل کرد اما در بخش کیفیت و زیرساخت مشکل دارد و نمیتواند بستر ارتباطی حجم زیادی از مخاطبان را به صورت همزمان برقرار کند. البته شاد هرچند به عنوان یک پیامرسان، قابل اعتنا نیست –چون در اصل یک مدرسه مجازی است که دانشآموزان امکان تولید و بارگذاری محتوا به شکل انبوه را در آن ندارند و ارتباط در آن فقط طولی و از بالا به پایین است - اما توانسته بخشی از امنیت را در فضای مجازی تأمین کند و نگرانی خانوادهها را برای حضور بچهها در این فضا کاهش دهد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا با سابقهای که از شبکه اجتماعی شاد و میزان امنیت آن داریم میتوانیم به اینترنت ملی و امنیت آن امید داشته باشیم، میگوید: اینها دو مقوله متفاوت هستند. ما اگر اینترنت ملی را بستری در نظر بگیریم که هرکسی خواست، امکان تولید و بارگذاری محتوا را داشته باشد، باید به جنبههای خصوصی و شخصی موضوع هم توجه کنیم چون در اینها درجهای از آزادی وجود دارد و دولت هم نمیتواند همه محتواها را تولید کند. بنابراین برای اینکه سیاستهای خود را در فضای مجازی دنبال کرده و اعمال حاکمیت کنیم باید برای بخش فنی و فرهنگی موضوع فکری کنیم.
با وجود این باید گفت حتی اگر مشکلات فنی برطرف شوند و سامانهها و زیرساختها در اختیار ما قرار گیرند اما در نهایت این آدمها هستند که در تولید محتوا، توزیع و بازنشر آنها نقشآفرینی میکنند و به همین دلیل است که ما با اعمال سیاست فیلترینگ هم نتوانستیم مشکل را کاملاً حل کنیم؛ اگرچه بخشی از ماجرا و دغدغهها رفع شد و کسانی که امکان دسترسی به فیلترشکنها را ندارند توانستند در مصونسازی اجباری قرار بگیرند که به نظرم خود این اقدام، مثبت است.
خلاصه آنکه این ماجرا وجود دارد و ما باید یک بخش از ضلع یا وزن را به تقاضا و کششی که از سوی مخاطبان برای دریافت محتوا وجود دارد اختصاص دهیم و این موضوع همان مقوله فرهنگی و تربیتی است که نمیشود از آن غفلت کرد.
نظر شما