سال ۱۲۸۴ خورشیدی برای همه مردم ایران و از جمله مردم مشهد سالی سخت و بحرانی بود؛ از یک سو کمبود بارشها موجب قحطی عمومی شد و از سوی دیگر هجوم وحشتناک ملخها، همان محصول کمِ مزارع خراسان را هم از بین برد.
در چنین شرایطی، والی خراسان که از طرف مظفرالدینشاه منصوب شده و در قبال بدست آوردن حکومت خراسان مبلغ هنگفتی را پرداخت کرده بود، به چپاول اموال مردم مشهد و خراسان روآورد.
«پرسی سایکس» در کتاب «تاریخ ایران» بر اساس اطلاعاتی که از کنسول انگلیس در مشهد بدست آورده، نوشته است مبلغ مالیات مردم مشهد در سال ۱۲۸۳ خورشیدی مبلغ ۱۳۷ هزار و ۷۱۲ لیره نقد و ۲۱ هزار و ۷۷۸ تن گندم و جو بود؛ اما والی خراسان ۳۰ هزار لیره بیشتر از حد نصاب، از مردم مالیات جمع میکرد؛ ۱۴ هزار لیره را به شاه میداد، ۶ هزار لیره را برای صدراعظم میفرستاد و ۱۰ هزار لیره را هم برای خودش برمیداشت.
این جنایت با رفتار زشت و شنیع او، یعنی فروش دختران روستایی خراسان که خانوادههایشان توانایی پرداخت مالیات را نداشتند، به ترکمانان آن سوی رود اترک، تکمیل شد. مجموع این رفتارهای آصفالدوله، کاسه صبر مردم را لبریز کرد و آنها دست به اعتراضهای گسترده زدند.
تحصن در حرم رضوی
در ماه صفر سال ۱۳۲۳ هـ.ق (۱۲۸۴ خورشیدی) جمع زیادی از مردمان فقیر شهر که از گرسنگی به جان آمده بودند، در حرم رضوی متحصن شدند.
«ناظمالاسلام کرمانی» در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» آورده است: «معترضان تا غروب آفتاب در آن محل فیض آثار بودند و از امر نان و گوشت شکایت داشتند. فریاد الجوع الجوع (گرسنهام گرسنهام)، پدرجان از گرسنگی مُردم، مادرجان گرسنگی مرا کشت، خدایا تخت سلطنت را سرنگون کن و یا امام رضا به دادمان برس! به آسمان بلند بود». در این بین تعدادی از طلاب کوشیدند تا پیام مردم معترض را به حاکم ستمگر خراسان برسانند. اما او به این پیام توجهی نکرد. مردم معترض از حرم مطهر و در مسیر بالاخیابان به سمت ارگ حکومتی حرکت کردند و یک تظاهرات بیسابقه را در شهر مشهد ترتیب دادند.
آصفالدوله فرمان شلیک گلوله را به سمت مردم صادر کرد. تعدادی از معترضان در مسیر بالاخیابان کشته شدند و بقیه که جمعیت بسیار زیادی را تشکیل میدادند، هراسان به سمت حرم امام رضا(ع) دویدند و در این مکان مقدس پناه گرفتند.
رقم خوردن فاجعه بزرگ
باور مردم این بود که آصفالدوله حرمت بارگاه منور رضوی را نگه میدارد و به مردم پناه گرفته در آن، آسیبی نمیرساند؛ اما آن پلید چنین نکرد و به سربازانش دستور داد زائران و مجاوران پناه گرفته در مضجع شریف امام رضا(ع) را به گلوله ببندند.
به این ترتیب، فاجعهای بزرگ در ماه صفر سال ۱۳۲۳ و در روزهای شهادت امام رضا(ع) در مشهد به وقوع پیوست. از آمار کشتهشدگان این فاجعه اطلاعاتی در دست نیست؛ اما میدانیم که شلیک گلولهها حتی به گنبد مطهر هم آسیب وارد کرد و آثار آن بر در و دیوار صحن عتیق باقی ماند.
این رویداد تلخ را یکی از دلایل آغاز نهضت مشروطه در ایران میدانند.
«آیتالله سیدمحمد طباطبایی» پس از این رویداد، سخنرانی شدیداللحنی علیه استبداد قاجاری ایراد کرد و مردم را به مبارزه با مستبدان فراخواند. پس از پیروزی نهضت مشروطه، نخستین نمایندگان خراسان در مجلس شورای ملی، غلامرضاخان آصفالدوله را به محاکمه کشیدند.
او در اواخر عمر به جنون مبتلا شد و شاید هم میخواست با تظاهر به دیوانگی، خود را از مهلکه خشم ملت رها کند. او در سال ۱۳۲۸ هـ.ق (۱۲۸۹خورشیدی) و در اوج درماندگی و فلاکت، در تهران درگذشت.
نظر شما