یدو فیلمی است درباره آبادان روزهای جنگ که نقش مرکزی آن را ستاره پسیانی برعهده داشت و تیتی که داستان آن در شمال ایران جریان داشت و با حضور الناز شاکردوست در نقش اصلی همراه بود. هر ساله حدود ۲۰۰ فیلم در سینمای ایران تولید میشود و در این بین آثاری که در هر سال و بهتر است بگوییم هر دهه به زنان پرداخته باشند، اندک هستند. چهرههای نمایش داده شده هم یا نگاه به سنت داشته و زن را در نقش مادری نشان دادهاند و یا تصویر مطالبهگر داشته و زن را در جایگاه قربانی تصویر کردهاند.
آنچه در پرده سینمای ایران کمتر دیده شده یا بهتر است بگوییم تصویر نشده تصویر زن مسلمان کنشگر است که در عین پرداختن به وظایف همسری و مادری دارای شخصیت مستقلی بوده و نسبت به حوادث اطرافش نیز بیتفاوت نیست.
این چهرهای است که ما در الگوهای مقدس و برجسته خود مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) سراغ داریم و بارقههایی از آن در زنان ما چه در دوران انقلاب و پس از آن در دوران دفاع مقدس و همچنین در زمان سازندگی شکل گرفته است، اما هنوز در پرده سینما جلوههایش را ندیدهایم. به این بهانه نگاهی به شاخصترین آثار سینمای ایران با محوریت حضور زنان خواهیم داشت.
باشو، غریبه کوچک
فیلم ماندگار بهرام بیضایی روایتگر سفر نوجوانی جنگزده از جنوب به شمال است. او در این سفر با زنی به نام «نایی» آشنا میشود که با دو فرزندش و در غیاب شوهر زندگی و کار میکند و این سرآغاز شکلگیری نقشی ماندگار با بازی سوسن تسلیمی در سینمای ایران است.
نکته: میتوان گفت حضور سوسن تسلیمی روی پرده سینما یکی از نخستین حضورهای قدرتمند قهرمان زن در سینمای ایران است. «مادیان» دیگر فیلم این بازیگر است که در آن به عنوان نقش اصلی حضور دارد و روایتگر زندگی سخت یک زن روستایی است.
نرگس
رخشان بنیاعتماد «نرگس» را پس از ساخت سه فیلم در سال ۱۳۷۰ ساخت. این فیلم در زمان خود با واکنشهای بسیاری مواجه شد اما رخشان بنیاعتماد برای آن جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد. فرجامی برای این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
نکته: در این فیلم حضور دو زن تأثیرگذار است. یکی نرگس و دیگری آفاق با بازی به یادماندنی فریماه فرجامی که پس از گذشت سالها بیشتر از عاطفه رضوی و ابوالفضل پورعرب در خاطره مخاطبان سینما مانده است.
سارا
دهه ۷۰ را میتوان دهه طغیانهای زنانه نامید. در این دهه چند اثر با محوریت زنان ساخته شد که سارای داریوش مهرجویی یکی از معروفترینهای این فهرست است. نیکی کریمی که پس از فیلم عروس تبدیل به نخستین زن سوپراستار پس از انقلاب شده بود در این فیلم ایفاگر نقش اصلی بود.
نکته: سارای مهرجویی با اینکه عصیانگر است اما برخلاف سایر زنان آثار او وجههای مدرن نداشت و در شمایلی سنتی علیه سنت عصیان کرد. یاسمین ملکنصیر دیگر بازیگر زن این فیلم بود که برای بازی متفاوتش برنده سیمرغ زن مکمل شد.
پری
این فیلم اقتباسی از رمان «فرانی و زویی» و داستان کوتاهِ «یک روزِ خوش برای موزماهی» نوشته «جروم دیوید سالینجر» است. میتوان نیکی کریمی را یکی از ستارههای خوششانس سینما دانست؛ او به فاصله دو سال توانست در شمایل دو قهرمان زن در فیلمها حضور پیدا کند.
نکته: هر چند عصیان «پری» متفاوت از «سارا» بود اما در این اثر هم مخاطب با داستان زنی مواجه است که دوست دارد خلاف جریان جامعه حرکت کند و نه مادر است و نه همسر، زنی است در جستوجوی حقیقت زندگی. پری به اندازه «سارا» تشویق نشد.
لیلا
لیلای داریوش مهرجویی دیگر فیلم زنانه در دهه ۷۰ است که بسیار مورد توجه قرار گرفت. درست است که مهرجویی پیش از این فیلم آثار دیگری با محوریت قهرمانان زن داشت اما حضور لیلا حاتمی وجه دیگری به این اثر بخشیده بود.
نکته: حضور جمیله شیخی دیگر زن مؤثر اثر بود که به نوعی نماینده تفکر مردسالارانه به حساب میآمد. بسیاری نمایش لیلا را به عنوان زنی که قربانی است و بسیار دیر در مقابل وضعیت خود واکنش نشان میدهد، به نوعی ضدزن خواندند اما این اثر همچنان پس از گذر سالها علاقهمندان خود را دارد.
دو زن
میلانی هم از جمله فیلمسازان زنی بود که در دهه ۷۰ کارش را آغاز کرد. دو زن، نیمه پنهان و همچنین واکنش پنجم آثار او هستند که در آن با بازی گرفتن از نیکی کریمی به بیان مشکلات زنان پرداخته است. البته «دو زن» در این فهرست از همه مشهورتر است.
نکته: کمتر پیش میآید که نام زنی روی پوستر فیلم بالاتر از هنرپیشه مرد قرار بگیرد. نیکی کریمی از هنرپیشگانی است که این اتفاق را چند باری بیشتر از سایر هنرپیشههای زن تجربه کرده است. هر چند این درخشش و حضور به خاطر بازی در فیلمهای تهمینه میلانی نصیبش شده است.
بانوی اردیبهشت
عاشقانهای متفاوت از رخشان بنیاعتماد که بیشتر آثارش در زمره فیلمهایی با مضمونهای اجتماعی هستند در سال اکران به دل خیلی از مخاطبان سینما نشست. با این همه نمایش گوشهای از زندگی مادران شهید به نوعی ادای دین فیلم به مادران هم بود.
نکته: میتوان گفت این اثر از معدود آثار فیلمسازان زن است که چهره مردان فیلم در آن تیره و تار نیست، مرد عاشق این فیلم نیز با اینکه تصویرش هرگز نمایش داده نمیشود و ما صدای او را میشنویم، حضور مؤثری با عشقش در داستان دارد.
سگکشی
این فیلم در سال ۱۳۸۰ اکران و پرفروشترین فیلم سال شد. منتقدان بسیاری این فیلم را اثری جنایی با مؤلفههای سینمای نوآر خواندهاند. زنان در آثار بیضایی همیشه چهره پررنگی داشتهاند. در این فیلم هم مژده شمسایی در مقام قهرمان اصلی ظاهر شده و به جنگ با سیاهی جامعه میرود.
نکته: در زمان ساخت فیلم بسیاری محتوای تیره فیلم را اغراقآمیز دانستند اما این نکته مغفول ماند که قهرمان زن همه سختیهای فیلم را برای نجات همسر (بیوفایش) به جان خرید و این شمایلی جدید از یک زن میتواند باشد.
من ترانه ۱۵ سال دارم
در میان زنان قهرمان سینما، دختران هم حضور اندکی دارند. رسول صدرعاملی جزو نخستین کارگردانانی بود که چهره دختران را به سینما آورد. «من ترانه ۱۵ سال دارم»، «دختری با کفشهای کتانی» و «دیشب باباتو دیدم...» آثار این کارگردان هستند که در دهه ۸۰ به زندگی دختران نوجوان پرداختند.
نکته: سال ۸۰ سینمای ایران یک ترانه ۱۵ ساله هم دارد که به اندازه یک زن بالغ کنشگر است و نمیپذیرد قربانی باشد و به همان اندازه مادر هم هست و با وجود ایستادگی در برابر شرایط تحمیلی جامعه نمیتوان نام یاغی را برایش گذاشت چون معصوم هم هست.
گیلانه
گیلانه دیگر اثر رخشان بنیاعتماد با معرفی یک قهرمان زن در نقش اصلی است. میتوان مدعی شد «گیلانه» جزو معدود فیلمهای سینمای ایران است که هنرپیشه زن فیلم محور اصلی داستان و قهرمان کلیدی آن است. این فیلم برنده سه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد.
نکته: برای ساخت یک قهرمان ماندگار، هنرپیشه توانمند یکی از مهمترین ملزومات است، معتمدآریا یکی از بازیگرانی است که این موقعیت را به کارگردانان میدهد، به همین خاطر گیلانه را بدون او نمیتوان تصور کرد. او در این فیلم تماماً مادر است و دیگر هیچ.
خون بازی
دیگر اثر بنیاعتماد در دهه ۸۰ است. فیلمی که مادر دردمند دیگری را با بازی بیتا فرهی معرفی میکند. دیگر بازیگر زن این فیلم باران کوثری است که نقش دختری معتاد را ایفا کرده است. این فیلم فرصتی دوباره برای بازی چالشی و به یادماندنی به هر دو بازیگر داد.
نکته: درست است که تلاش بیتا فرهی به عنوان یک مادر که درگیر اعتیاد فرزندش است، ستودنی است اما ترسیم چهره یک پدر دائمالخمر که از خانواده جدا شده است انتقادهایی را به دنبال داشت، دیگر مردان فیلم هم بیشتر سودجو و ضربه زننده هستند.
میم مثل مادر
ملاقلی پور، فیلمسازی بود که حسهای انسانی را به خوبی میشناخت به همین خاطر آثارش در حوزه حس قویتر هستند و لابد به همین خاطر است که «میم مثل مادر» او این قدر احساسات مخاطبان را درگیر کرد و به دل خیلیها نشست. او در این فیلم وجه مادری زن را در حد اعلا به نمایش میگذارد هر چند نگاهی به وجوه زنانه شخصیت هم دارد.
نکته: درام میم مثل مادر همان چیزی بود که اکثریت جامعه از زن توقع دارند، مادری فداکار و مهربان که از خودش میگذرد تا فرزندش ببالد.
سربه مهر
اولین فیلم هادی مقدم دوست روایت زندگی دختر مجردی است که تنها زندگی میکند و داستان زندگیاش را در وبلاگی روایت میکند.
نکته: لیلا حاتمی در دهه ۹۰ در فیلمهای «من»، «رگ خواب» و «سر به مهر» نقش سه قهرمان زن را ایفا کرد. این فیلمها از معدود آثاری است که به دختران مجرد تنها و دغدغههایشان پرداخته است.
هر چند هیچکدام از این فیلمها به دلایل تجرد نپرداختند اما در نقطه مقابل فیلم «سهیلا» توانسته است علل این ماجرا را به نمایش بگذارد.
دربند
نازنین بیاتی در نخستین نقشآفرینی مهم سینمایی خود، قهرمان فیلمی از پرویز شهبازی میشود تا زندگی دانشجویی شهرستانی را ترسیم کند. در دهه ۹۰ چند فیلم با محوریت دختران نوجوان ساخته شد که از آن میان میتوان به «درساژ»، «فراری» و «لاک قرمز» اشاره کرد.
نکته: تمامی این فیلمها تعارضهای نوجوانان را در مقابل جامعه نشان میدهد. دخترانی که معمولاً از سوی خانوادههایشان درک نمیشوند و تنها چیزی که خانواده برای آنها دارد محدودیت است و آنها باید به تنهایی به مبارزه برخیزند و در عوض راهکاری هم ارائه نمیدهند.
شیار ۱۴۳
ما روزهای مادری الفت را تا زمان جنگ دنبال میکنیم و همراه او همه دلواپسیهای مادرانه را میبینیم. آبیار در این فیلم خواسته رنج و انتظار مادران شهید را که تنها داراییشان را در جنگ از دست دادهاند تصویر کند.
نکته: نرگس آبیار یکی از کارگردانانی است که در دهه ۹۰ به قهرمانان زن پرداخته است. مادر شهیدی که آبیار ترسیم کرده است با وجود اینکه بسیار دیده شد اما درگیر کلیشه های مرسوم است. او زنی معمولی است که در سکوت انتظار می کشد.
ناهید
آیدا پناهنده یکی از کارگردانان زن است که داستانهای زنانه را به دهه ۹۰ سینما آورده و ناهید نخستین فیلم سینمایی آیدا پناهنده در مقام کارگردان است. او با این اثر داستانهای زنانهاش را در شمال کشور کلید زد و پس از «اسرافیل» امسال «تیتی» را در جشنواره سی ونهم داشت.
نکته: ناهید، مادری متفاوت در سینمای ایران است که به خاطر عشق مادری مجبور است چشم بر عشق ببندد اما او نمیخواهد به این اجبار تن بدهد و سعی دارد در عین اینکه مادری دلسوز و تمام عیار است زنی عاشق هم باشد.
ویلاییها
منیر قیدی در این اثر ما را به جمعهای زنانه میبرد که درگیر جنگ و مصائب آن هستند و باید در زیر آسمانی که جنگ تیرهاش کرده و پر از ترس است فرزندانشان را بدون پدر اداره کنند.
نکته: منیر قیدی سعی کرده است در این اثر چند نوع زن را تصویر کند و چهرههای متفاوتی از زنان منتظر که میتوانند عاشق و معترض باشند یا همراه و مدیر یا تمام مادر باشند را به بیننده نشان دهد. این نمایش زنانه توانسته جلوههای متفاوتی از زنانگی را در زیر سایه جنگ به تصویر بکشد.
دارکوب
پایان این فهرست یکی از معدود قهرمانان زن منفی در سینمای ایران است. شعیبی در این اثر داستان زنی کارتنخواب که اعتیاد همه چیزش را نابود کرده روایت میکند. این فیلم نامزد ۱۰ سیمرغ بلورین از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر شده بود که موفق به دریافت دو سیمرغ شد.
نکته: آنچه زن نابود شده فیلم را وادار میکند برخیزد و مبارزه کند مادری است. پررنگترین غریزه انسانی که در زنان به آن توجه شده است. سارا بهرام یکه، یک رانده شده به تمام معناست که میخواهد برخیزد و حق مادریاش را پس بگیرد.
نظر شما