در گفتوگو ی قدس آنلاین با حجتالاسلام دکتر محمد ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از عدالتخواهی آن حضرت بیشتر شنیدیم.
حجتالاسلام ملک زاده با بیان اینکه عدالت از جمله واژگان پرمعنایی است که در فرهنگ دینی اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و در سیره و سلوک پیشوایان معصوم کاربردی گسترده دارد، میگوید: فلسفه بعثت انبیا و پیشوایان معصوم(ع)، اجرای عدل و دادگستری در میان مردم ستمدیده و تشنه عدالت بود، به گونهای که خداوند در آیه 25 سوره حدید میفرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا در میان مردم اقامه عدل نمایند.»
او اظهار میکند: شیوه حکومتداری مولای متقیان، امیرمؤمنان علی(ع) نمونه کاملی از عدالتخواهی و ظلمستیزی است. شخصیت آن بزرگمرد تاریخ بشریت چنان با عدالت عجین گشته که امروز در گستره جهان سراسر ظلم و بیعدالتی، تصور نام امیرالمؤمنین علی(ع) را بدون عدالت نه فقط از دیدگاه شیعیان و محبان اهلبیت(ع) که از دید پیروان سایر ادیان آسمانی نیز ناممکن ساخته است. تا جایی که جرج جرداق؛ ادیب، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس ِتوانا و دانشمند سرشناس مسیحی امام علی(ع) را مجسمه عدالت و حقطلبی توصیف میکند و عشق به علی(ع) را عشق به همه خوبیها و زیباییها میداند. از این روست که در سال 1382 نامه امام علی (ع) به مالک اشتر به عنوان بهترین سند دادگستری و مرجع عالی عدالتپروری در طول تاریخ بشر، در سازمان ملل متحد به ثبت رسید و مصداق بارز عدالتخواهی و ظلمستیزی در مجامع حقوق بشر ارزیابی شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به دو مصداق بارز عدالتخواهی آن حضرت در بعد فردی و اجتماعی اشاره کرده و عنوان میکند: در بعد شخصی و در نخستین مرحله اجرای عدالت و احقاق حقوق شهروندان، توجه حاکم عادل به عدالت شخصی و هماهنگسازی میان سطح زندگی خویش با محرومترین اقشار اجتماعی است. مولای متقیان علی(ع) ضمن تأکید بر لزوم برخورداری کامل حاکم عادل از این ویژگی در خطبه 209 نهجالبلاغه میفرماید: «خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که سطح زندگی خود را با ضعیفترین افراد جامعه یکسان کنند تا فقر و تنگدستی بر تهیدستان فشار نیاورد.» ایشان در فرازی از نامه خود به یکی از استانداران میفرماید: «آیا من دل خوش کنم که من را امیرالمؤمنین خطاب کنند اما در ناگواریها و سختیها همدم آنان نباشم و در حوادث تلخ زندگی پیشاپیش آنان گام برندارم؟!» این بزرگترین الگو برای مسئولان و دولتمردان حکومت اسلامی است که همواره مراقب محرومان و مستضعفان جامعه باشند و به ویژه در شرایط بحران اقتصادی که جامعه اسلامی را فراگرفته است از خوی اشرافیگری فاصله گیرند. امروز امام جامعه اسلامی و ولی امر مسلمین به اعتراف دوست و دشمن به راستی این گونه است و با اقتدا به مولای خویش از زندگی بسیار ساده، همسطح محرومترین اقشار جامعه برخوردار است و طبعاً سایر مسئولان نیز باید این گونه باشند.
این پژوهشگر با توضیح عدالت در بعد اجتماعی آن میگوید: گام دوم در اجرای عدالت در دولت علوی، اهتمام به عدالت اجتماعی، ایجاد مساوات در توزیع بیتالمال و توجه به حقوق شهروندان ساکن در جامعه اسلامی است. آن حضرت در این راه هیچ تفاوتی میان دوست و دشمن و بیگانه یا خویشاوند قایل نبود و از این رو خطاب به خلیفه دوم توصیه فرمود که عمل به سه چیز را همواره مد نظر قرار دهد: «1-اجرای عدالت بر نزدیک و بیگانه، 2-حکم کردن به کتاب خدا در حال خشم و غضب، 3-تقسیم عادلانه بیت المال میان اقوام مختلف مردم.» آن حضرت تلاش میکرد در پرتو حکومت عادلانه خویش، همه مردمان تحت حکومت دولت اسلامی را اعم از مسلمان یا غیر مسلمان از مواهب دولت اسلامی به طور عادلانه بهرهمند سازد و از این رو از مشاهده پیرمرد فقیر نصرانی در حال تکدی یا شنیدن خبر تعرض به یک زن غیر مسلمان در سایه حکومت اسلامی بسیار برآشفت و فرمود اگر مسلمانی از غصهِ چنین حادثهِ تلخی بمیرد، شایسته ملامت نیست.
دکتر ملکزاده در پایان تضریح میکند: تحقق چنین نظامی عدالتمحور در مراتب عالیه آن گرچه فقط حکومت عدل علی را سزاست، ولی حرکت در این مسیر و الگو گرفتن از سیره حکومتی آن بزرگمرد تاریخ نیز خواسته طبیعی تمام عاشقان و محبان آل علی(ع) است. به راستی واژه عدالت و قیام در برابر ظلم به همان اندازه که شیرین و دلربا است، در اجرای صحیح آن نیز با موانع و مشکلات فراوان همراه است؛ ولی ابراز قاطعیت و کوشش برای به انجام رساندن چنین امر مهمی، در شیرین کردن کام مشتاقان عدالت علوی قطعاً مثمر ثمر خواهد بود.
نظر شما