به گزارش قدس آنلاین، ناصرپورهاشمی از انتشار نخستین مجموعه اشعار خود با عنوان «رگبار هویت» که اواخر بهمن ماه سال جاری توسط انتشارات سخنگستر به چاپ رسیده خبر داد و در این باره گفت: این مجموعه که اشعار آن در چند سال اخیر سروده و جمعاوری شده در قالبهای غزل، رباعی، قطعه و شعر سپید است و بنمایه آن حال و هوای عرفانی دارد
پورهاشمی تصریح کرد: جرأت اینکه بخواهم خودم را شاعر بدانم نداشته و ندارم اما استاد شعر طنز ایران جناب محمود یاوری زاوه بسیار مشوّق من بود و اصرار داشت که مجموعهای به چاپ برسانم. برای همین از حدود شش هفت سال قبل اشعاری که سروده بودم را برای چاپ آماده کردم تا اینکه پس از همکاری با انتشارات سخنگستر این مجموعه به تبع و انتشار رسید.
وی افزود: در اردیبهشت سال ۵۷ استاد دکتر شفیعیکدکنی میهمان من بود و در آن محفل کتاب شعر مثل درخت در شب باران را به من مرحمت فرمودند که مرقوم فرموده بودند : «برای دوست شاعر و هنرمندم ناصرپورهاشمی». این جمله برای من خیلی ارزشمند بود و به نظرم ایشان بودند که بذر شعر را در ذهنم کاشتند. من این کار را ادامه دادم اما بیشترین سعی و تلاشم تا آن زمان روی نقاشی بود. ذره ذره شعر جای خودش را باز کرد و مثل فرزندی تازه به زندگیام اضافه شد.
پورهاشمی تأکید کرد: کانالی در تلگرام دارم با عنوان عشقنامههای پورهاشمی که در آنجا تمام اشعار و دلنوشتهها را قرار میدهم. همین مجموعه به تدریج به کتاب «رگبار هویت» انجامید.
وی تأکید کرد: شعر برای من در دنیای نقش و رنگ معنا مییابد. تمام هنرها به نظرم تلفیقی در هم تنیده هستند و نمیشود گفت که ادبیات از نقاشی و موسیقی و دیگر هنرها جداست. همه این هنرها در هم تنیده و به هم پیوسته است و حس میکنم وقتی از فردوسی و حکیم توس شعری را به صورت تصویر در میآورم از ادبیات استفاده کردهام. حتی اگر به هارمونی موسیقی توجه کنیم این هماهنگی در رنگها هم وجود دارد که از ارتباط رنگها معنا میآفریند.
پورهاشمی گفت: اگر رنگها را خوب ببینیم هر کدام یک بیانی دارد. مثلا رنگ سبز رنگ ِپرچم اسلام است و شما میتوانید این محتوا را در این رنگ ببینید. رنگها با ما صحبت میکنند. وقتی شما رنگ آبی را تماشا میکنید آرام میشوید و وقتی قرمز را میبینید هیجانی در شما بیدار میشود. من فکر میکنم اگر برای کلمهها رنگی قائل بشوم آن باید رنگ عرفان باشد.
وی با بیان اینکه شعر بدون تخیل معنا ندارد، خاطرنشان کرد: هنر و ادبیات زاییده تخیل آدمی است. کل این جریان باید در فضایی فکری اتفاق بیفتد و جز این ممکن نیست. من همیشه وقتی پای بوم مینشینم و نقاشی میکنم از جهان بیخبر هستم و هر اتفاقی که میافتد متوجه نمیشوم.
بارها اتفاق افتاده که سر گاز چیزی داشته میسوخته و من متوجه نشدم. در شعر هم این حالت برای من وجود دارد و وقتی شعر مینویسم از جهان فارغ هستم. برای همین هر وقت حالم را میپرسند میگویم خوشحال و شادم چون در آسمان شعر و نقاشیهای خودم سیر میکنم.
این نقاش سبکقهوهخانه ای بیان کرد: برای شعر نوشتن همیشه سعی کردهام که قلبم را صاف کنم. اگر کوچک ترین دروغی بگویم نمیتوانم شعر بسرایم یا نقاشی کنم. برای من دنیای شعر و هنر با اخلاقیات بهم پیوند خورده و این پیوند مقدس و ناگسستنی است. فکر میکنم کل هنر نوعی تعهد است. همین که هنرمند هنر را انتخاب میکند پا در راهی میگذارد که باید به آن متعهد بماند. در نهایت هر هنری به انسانیت متعهد است.
وی ادامه داد: من این انرژی را در درونم حس میکنم و پاک کردن رذائل اخلاقی به من انرژی میدهد. سعی میکنم چیزهای بد را از خودم دور کنم. مثل آیینهای که وقتی چهرهای را روبروی آن میگیری منعکس میکند، دل آدمی هم باید منعکسکننده درونیاتش باشد. اگر من توانستم در هنر زیبایی بیافرینم آن زیبایی برخاسته از درونیات من است. من فکر میکنم جز این ما با هنر و زیبایی مواجه نخواهیم بود.
او تصریح کرد: همیشه وقت شعر نوشتن حالتی در من به وجود میآید که احساس میکنم باید بنویسم. گاهی چرکنویسم حتی یک خطخوردگی هم ندارد.
پورهاشمی افزود: نمیتوانم بگویم کدام شعر را بیشتر دوست دارم و همه آنها واقعا مثل فرزندانم هستند که همگی را به یک اندازه دوست دارم.
نخستین شعر این مجموعه به استاد شفیعی کدکنی تقدیم شده است و اگر ایشان مشهد بیایند در اولین فرصت نسخهای تقدیمشان خواهم کرد. این را هم باید بگویم که این مجموعه اشعار توسط علی اصغر موسوی انتخاب و ویرایش شده است.
وی در رابطه با عنوان کتابش گفت: «رگبار هویت» در واقع بیانگر هویت خودِ من هست که مثل رگباری از ذهنم باریده و این در واقع هویت شعریام هست. تخیل و خلاقیت در شعر عمدتا عرفانی و در نقاشی عمدتا حماسی است. حماسه و عرفان برای من دو منبع بزرگ الهامبخشی در هنر نقاشی و شعر است.
انتهای پیام/
نظر شما