نور مانند آب بر سر و رویت جاری میشود و معنویتی را که در هوای حرم پیچیده است، دوچندان میکند. همه ما، همه زائرانی که برای عرض ادب به حرم مطهر مشرف شدهایم و چشممان روی صحن و سرای امام مهربانیها چرخیده است، این نورهای جذاب را میشناسیم؛ نورهای جذابی که خودشان داستانی دارند و حکایتی؛ تاریخی دارند و سوابقی؛ هرچند ما عادت کردهایم فقط به آنها خیره شویم و دلمان در هوای ملکوتی حرم پر بکشد و البته، خوب عادتی است. روشنایی حرم در پس ظاهر زیبا و پرجذبهاش، از نظم و ساختاری دقیق هم برخوردار است. از زمانی که مدیریتی برای اداره این بخش از حرم تأسیس شد، قرنها میگذرد؛ شاید از همان هزار و ۲۰۰ سال پیش که حرم با شهادت حضرت ثامنالحجج(ع) به وجود آمد و برای نگهداری از آن، مسئولی تعیین کردند؛ هرچند طبیعتاً حجم مسئولیتها و البته تعداد افرادی که در این عرصه خدمت میکردند در سدههای گذشته کمتر از امروز بود. در این شماره از رواق، میخواهیم کمی درباره تاریخ روشنایی حرم گفتوگو کنیم.
نخستین نشانههای تاریخی
مسئله روشنایی در حرم مطهر با توجه به نیازی که اماکن متبرکه داشته و دارد، از قدیم تا امروز، مهم و جدی بوده و بسیار مورد توجه زائران است. یعنی اینکه به دلیل اهمیت روشنایی حرم، بخشی از نذورات، هدایا و حتی موقوفات حرم مطهر به امر روشنایی اختصاص مییافت. به هر حال، روشن نگه داشتن اماکن متبرکه حتی در آن زمان که شبها درهای حرم را میبستند، برای مراقبت از آن، ضروری و مهم بوده است. گزارشهای تاریخی در این زمینه تا دوره تیموری و عهد شاهرخ که فعالیتهای عمرانی در مشهد و حرم مطهر افزایش چشمگیری یافت و با همت گوهرشادخاتون، بنای مسجد جامع گوهرشاد ساخته شد، گسترده و دقیق نیست؛ اصلاً بگذارید آب پاکی را بریزم روی دستتان؛ هیچ اطلاعات مستقیم و ویژهای نداریم! یکی از قدیمیترین گزارشهای تاریخی که شاید نخستین گزارش مهم در این زمینه باشد، مربوط به سال ۷۹۷ خورشیدی و درباره اهدای قندیلی از جنس طلا، توسط شاهرخ تیموری، همسر گوهرشادخانم به روضه منوره است که برای روشنایی بقعه مطهر، زیر گنبد آن نصب شد. با این حال، گزارشهای قدیمیتری هم هست که به صورت بسیار غیرمستقیم به ما میفهماند که روشنایی در حرم از همان اول کار، حساب و کتاب خودش را داشته است؛ مثلاً مرحوم شیخ صدوق به بیتوته شبانهاش در حرم مطهر اشاره کرده است یا در تاریخ میخوانیم که ملکشاه سلجوقی با خواجه نظامالملک توسی، شبی را در حرم مطهر بیتوته کردند و تا صبح بیدار بودند. خب، این بیتوته کردن شبانه، بدون در نظر گرفتن موضوع روشنایی و ابزار مربوط به آن، کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
اداره روشنایی شکل میگیرد
بگذریم، موضوع روشنایی حرم و تأمین لوازم مورد نیاز آن، در دوره صفویه نظم و نسق پیدا کرد؛ به همین دلیل از این دوره تاریخی، اسناد و گزارشهای دقیقتری داریم. اصلاً قدیمیترین سند درخصوص اداره روشنایی حرم مربوط به سال ۹۸۱ خورشیدی است که در آن به مصرف شمعهای مومی و پیهسوز در حرم مطهر اشاره شده است. در این دوره شغلهایی هم در اداره روشنایی تعریف شد؛ مثلاً مشعلدار که مأمور تهیه روغن چراغها بود. به دلیل استفاده گسترده از شمع در اماکن متبرکه، در همان دوران کارگاه تولید شمع برای حرم مطهر ایجاد شد و شمعهای مورد استفاده همگی تولید خود آستانقدس بودند. میرمنشی قمی، از مورخان دوره صفویه، از پدر استاد میرسیداحمد نامی که از خوشنویسان دوران بود، به عنوان مسئول شمعریزی در حرم مطهر یاد کرده است. حرم مطهر در این دوره دو شَمّاع و دو مشعلدار داشت؛ البته بقیه خدام هم به فراخور موقعیت، در امر شمعبانی همکاری میکردند. در آن زمان، وسیلهای به نام گُلگیر بود که با آن جرم و دوده روی فتیله شمع پاک میشد؛ در واقع این وسیله نوعی قیچی مخصوص به حساب میآمد. انجام وظیفه شمعبانی و رسیدگی به شمعهای اماکن متبرکه ظاهراً کار بسیار پرطرفداری بود، چون مراسم خاص و معنوی معروفی داشت؛ آنقدر پرطرفدار بود که در فهرست خادمان بخش روشنایی حرم، چشممان به آدمهای مشهور تاریخی هم میافتد؛ مثلاً کی؟ شاهعباس یکم صفوی؛ بله! شاه عباس وقتی به مشهد میآمد، بیشتر مواقع در بخش روشنایی حرم خدمت میکرد و البته در زمان حضورش، گُلگیر را برمیداشت و مشغول جرمگیری شمعها میشد. بنابراین، عزیزانی که امروز در اداره روشنایی مشغول به خدمت هستند، به نوعی همکار شاه عباس بودهاند!
آغاز شغل چراغچی در حرم مطهر
در دورههای بعد به ویژه از دوره قاجار به بعد، با توجه به ورود اسباب روشنایی جدید، مانند چراغنفتی، مسئولیتها و کارکردهای اداره روشنایی حرم نیز تغییر کرد و شغل چراغچی به مشاغل بخش روشنایی اضافه شد. چراغچیها کار پرکردن مخزن چراغها، پاک و نصب کردن آنها و نیز تعمیر چراغهای کهنه و خراب را عهدهدار بودند. در اواخر دوره قاجاریه وظایف و مسئولیتهای اداره روشنایی حرم آنقدر گسترش یافت که در میان مسئولان آستانقدس به القابی مانند سراجالتولیه، نجمالتولیه، شعاعالتولیه و منصبی مانند معاون روشنایی، مشیر روشنایی و مشرف روشنایی
بر میخوریم. این وضعیت تا ورود کارخانه برق به مشهد و استفاده از آن در اماکن متبرکه برای تأمین روشنایی در دوره مظفرالدینشاه قاجار ادامه داشت که شاید در فرصتی دیگر به تعریف کردن تاریخ آن هم بپردازیم.
نظر شما