دعوت تقریباً ناگهانی و غیرمترقبه روسیه از جناحهای درگیر در افغانستان برای مشارکت در اجلاس صلح به میزبانی مسکو، آن هم به فاصله اندکی پس از ارائه طرح جدید و جنجالی صلح واشنگتن، میتواند نکتهای تأملبرانگیز تلقی شود. دعوت به این نشست در شرایطی انجام گرفته که در کابل هنوز تصمیمگیری و اجماعی درباره «طرح دولت انتقالی صلح» شکل نگرفته و چانهزنیها و مذاکرات فشرده در این زمینه همچنان ادامه دارد. البته از شواهد و قرائن شاید بتوان اینگونه استنباط کرد دولت غنی از مواضع بسیار تند اولیه خود در برابر این طرح تا حدی عقب نشسته و افرادی چون حمدالله محب، مشاور امنیت ملی و حنیف اتمر، وزیر امور خارجه، نشانههای مثبتی از پذیرش کلیت این طرح بروز دادهاند. علاوه بر این، پذیرش حضور در نشست صلح مسکو از سوی دولتمردان کابل نیز میتواند دلیل دیگری برای دگرگونی موضع کابل باشد؛ چرا که در آستانه برگزاری این اجلاس، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان از برنامه تشکیل یک دولت موقت در این کشور اعلام حمایت کرده بود. در کنار اینها ترکیب دعوت جناحهای سیاسی در اجلاس هم حکایت از آن دارد روسیه از این پس، سیاستمداران مستقر در کابل را به عنوان مجموعهای واحد در نظر نمیگیرد.
اما در طرف مقابل، دعوت از طالبان در شرایطی انجام میگیرد که این گروه تاکنون در قبال طرح جدید آمریکا واکنش خاصی نشان نداده است. اگر چه طرح آمریکاییها از جهت فروپاشی ساختار فعلی افغانستان میتواند برای طالبان ایدهآل تلقی شود، اما از سوی دیگر، مواردی در آن قابل مشاهده است که با خواستهها و اصول طالبان فاصله و یا حتی منافات دارد. تأکید بر نقش انتخابات در ساختارهای سیاسی آینده افغانستان، پافشاری بر حفظ برخی آزادیهای سیاسی و اجتماعی، پذیرش آتشبس کامل و سراسری و طرح بحثهایی در مورد انتقال مراکز تصمیمگیری طالبان به داخل افغانستان، میتواند برخی از همین نکاتی باشد که طالبان را به سکوت و تأمل واداشته است. بر همین اساس، شاید اگر اشرف غنی در اعلام مواضع خود نسبت به طرح آمریکا تعلل بیشتری به خرج میداد، اکنون بار مسئولیت و هجمههای رد و یا پذیرش این طرح بیشتر از دولت افغانستان، بر دوش طالبان قرار میگرفت. در هر صورت، برگزاری نشست صلح مسکو، طالبان را ناچار خواهد کرد به تعلل خود نسبت به اعلام مواضع پایان دهند و یا دستکم در این اجلاس به شفافسازی مواضع خود در این زمینه بپردازند. البته نباید فراموش کرد آنها از طرف پاکستان هم زیر فشار قرار دارند و دعوت از مخالفان طالبان برای سفر به اسلامآباد را باید نوعی هشدار به طالبان ارزیابی کرد.
در نهایت به نظر میرسد نباید از اجلاس مسکو انتظار داشت پیشرفت چشمگیری در فرایند صلح افغانستان به وجود آورد؛ چرا که احتمالاً برگزاری این نشست تنها به این دلیل انجام گرفته که گروهها و جناحهای سیاسی افغانستان مجبور شوند هر چه زودتر مواضع خود را در قبال طرح صلح دولت انتقالی مشخص کنند. حضور نداشتن کشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران در این نشست هم از همین منظر قابل توجیه است. در کنار همه اینها و از زاویهای دیگر، اجلاس مسکو میتواند نشانهای از این باشد که میان مواضع واشنگتن و مسکو در قبال در هم ریختن ساختار فعلی افغانستان و تشکیل دولت موقت پیش از این هماهنگی انجام گرفته است؛ بهویژه با در نظر گرفتن این نکته که به فاصله چند روز پیش از ارائه طرح واشنگتن، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان از ضرورت تشکیل یک دولت موقت برای حل بحران افغانستان سخن گفته بود.
نظر شما