گزارشهای تاریخی حول شخصیت امام سجاد(ع) بیشتر مبتنی بر تراژدی هستند. یک گزارش غمگنانه و آکنده از سوگ که میتوان حتی آن را روایت رایج و شناخته شده درمورد ایشان نیز دانست. در سالهای منتهی به انقلاب اما آیتالله خامنهای در چندین سخنرانی سعی کردند سویههای دیگری از شخصیت امام سجاد(ع) ارائه دهند و روایت تازهای را درباره شخصیت ایشان بنا کنند. آنچه در ادامه میخوانید گفتاری از حجت الاسلام محمدجواد علی اکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور درباره روش ابتکاری تحلیل تاریخی رهبر انقلاب برای تبدیل کردن روایت تراژدیگونه و گزارش غمگنانه از زندگی امام چهارم(ع) به مفهومی فعال و سازنده از زندگی ایشان است.
گزارههای تاریخی بهطورعمده گزارههای ثابتی هستند، مهم این است که شما روشی داشته باشید که آنها را به حرف بیاورید. نظریه انسان ۲۵۰ ساله از این جنس است؛ روشی ابتکاری از رهبر انقلاب که در آن حتی به نمادها و نشانهها و چیزهایی که دیگران شاید از آن صرفنظر میکنند نیز توجه و آن را استنطاق کرده و به حرف میآورند. استفاده از این روش در روایت ایشان از امام سجاد(ع) نمونهای از همین جنس است.
روشی مقابل نگاه تحریفآلود به زندگی امام سجاد(ع)
پس از قضیه عاشورا و از دوران امام سجاد(ع)، گزارشهای تاریخی بیشتر مبتنی بر تراژدی هستند. یک گزارش غمگنانه و آکنده از سوگ که روایت مرسوم و شناخته شده به حساب میآید. با روش و نگاه رهبر انقلاب مفهوم منفعل «تراژدی» به مفهوم فعال و سازنده «حماسه» تبدیل میشود. این نگاه درست نقطه مقابل آن نگاه تحریفآلود نسبت به زندگی امام سجاد(ع) است که بهخصوص در گزارشهای مرسوم تاریخی و تحلیلها مشاهده میشود و با عناوینی چون بیماری، ناتوانی، سکوت، انزوا و سازگاری با محیط ظلم گره میخورد.
رهبر انقلاب معتقدند به دوره امامت امام سجاد(ع) که نگاه کنیم، حماسه ایشان دو تجلی دارد: یک تجلی سه ماهه و دیگری سه ساله که بخش سه ماهه بیشتر شناخته شده است؛ آن سه ماه اسارت و آن خطبهها و ورود به میدان تا مرز شهادت که حقیقتاً تصویرش حتی انسان را به هیجان میآورد که یک امام در چنان شرایطی و با آن همه دشواری به میدان میآید و خطبههای دشمنشکن ایراد میکند. در این سه ماه که در حقیقت آن حماسه ۳۰ ساله بنیانگذاری میشود، زیاد حرف زده میشود ولی نسبت به آن دوران ۳۰ ساله سکوت عجیبی حکمفرماست.
مقطعی دشوار از زندگی امامان(ع) که مسکوت است
این ۳۰ سال، دورانی است که امام سجاد(ع) از یک سو از عاشورا و سرمایهگذاری عظیم اباعبدالله در آن انقلاب و نهضت بزرگ صیانت و از سوی دیگری آن را تکمیل میکند و به آن امتداد میدهد و مکتب فکری و معرفتی باقرین(ع) را بنیان میگذارد. در واقع مقدمات را برای دوره جدیدی آغاز میکند. این قطعه از تاریخ اسلام و تاریخ امامان یکی از قطعات تاریک، پیچیده و بسیار سخت است. از طرفی یک استبداد وحشتناک و بی پروا را مشاهده میکنید و از طرف دیگر بهت و حیرتی در محیط جامعه اسلامی میبینید و افراد از دیدن آنچه اتفاق افتاده، مبهوت هستند. باز از زاویهای دیگر شاهد رعب و وحشتی هستید که بر جامعه حاکم است. نوعی فلج فکری و روحی پس از عاشورا اتفاق افتاده است و فساد سیاسی، اخلاقی و فکری عجیبی در جامعه جریان دارد. اینجاست که امام سجاد(ع) باید از نو شروع کند و همچون طبیبی حاذق، با نسخه جامع و الهی به میدان بیاید تا دنیاگرایی را درمان کند، استحاله ارزشی را از میان بردارد و همچنین آن بیبصیرتی و آلودگیهای اخلاقی و انحرافهای فکری را شفا ببخشد. علاوه بر اینها باید دشواریهای این کار را با آن شرایط سنگین استبداد و اختناق نیز در نظر داشت.
احیا و انسجامبخشی به هویت شیعه پس از فروپاشی آن
نکته موجود این است که مخاطب با خوانشی که رهبر انقلاب از این مقطع میدهند همه اینها را مشاهده میکند. برای نمونه به چند گزاره تکمیلی که در تحلیل زندگی امام سجاد(ع) توسط رهبر انقلاب ارائه شده اشاره میکنم. مورد نخست این است که امام(ع) از همه روشها و تاکتیکها همراه با آن سیاست، درایت، شجاعت، دقت و لطافت در این ۳۰ سال استفاده کرده است. اگر بیان و خطابه لازم است، انسان آن را میبیند، اگر اشک و گریههای سیاسی بیدارکننده باید باشد، وجود دارد و به تعبیری از همه ظرفیتها استفاده میکنند. ضمن اینکه ایشان بهانهای به جریان حاکم برای از بین بردن تاروپود شیعه نیز نمیدهد آن هم در حالی که به طور ملایم و لطیف بنیانها و اساس آن حرکت بزرگ نهاد امامت در امتداد تاریخی خودش را بنیانگذاری میکند. هنر امام سجاد(ع) در یک کلمه بازگرداندن آن جریان ارتداد است. کار بزرگ امام(ع) این است که هویت شیعه را پس از آن فروپاشی و ارتداد سازماندهی کند و انسجام ببخشد، پیوندها را دوباره برقرار کند و با پیش رو داشتن جریان طاغوت نیز نه بهانهای به دست آنها بدهد و نه طوری عمل کند که حس اعتمادبخشی به آنها شکل گیرد. به همین دلیل است میبینیم در زمینه قیامها، چه قیامهای توابین، چه قیام مختار و چه واقعه حره و اتفاقهایی شبیه به این، امام باطناً مؤید هستند ولی در ظاهر از ایشان نشانهای دریافت نمیشود. این همان ورود هوشمندانه است تا بتواند خطر را از حرکت اسلام ناب و جریان تشیع و امامت دور کند.
برافراشته بودن پرچم اعتراض حتی در دعای امام سجاد(ع)
از نگاه رهبر انقلاب، حماسه امام سجاد(ع) دارای سه عنصر است: نخست تدوین اندیشه ناب اسلامی و تدریس و تبیین آن؛ دوم آشناسازی مردم با حقانیت اهل بیت(ع) به عنوان مصادیق اولوالامر و اقامهکنندگان واقعی حاکمیت و خلافت الهی و سوم نیز ایجاد و تقویت تشکیلات اسلامی برای زمینهسازی حکومت و حاکمیت الهی؛ در این بخش سوم آن از همپاشیدگی بهویژه پس از عاشورا دیده میشود.
امام سجاد(ع) در عین به کارگیری همه ظرفیتها، از دو روش برجسته برای موارد گفته شده استفاده میکنند: اولی دعا و دیگری موعظه است. این دو روش به این دلیل به کار گرفته میشوند که امکان استفاده از دیگر روشها از ایشان گرفته شده بود. جالب اینجاست که در راهبرد دعا نیز پرچم اعتراض از آغاز تا پایان برافراشته است. به عبارتی آنجایی که حتی آهنگ دعا یک آهنگ کاملاً همراه با توبه و استغفار در پیشگاه خدای تعالی مینماید، میبینیم پرچم اعتراض با صلوات بر محمد و آل محمد در فضای عمومی صحیفه برافراشته است.
نظر شما