باید توجه داشت که در هر اتفاق غیراخلاقی و ضداجتماعی در سطح جامعه، عوامل مختلفی دخیل هستند. برای اینکه بتوان در این فضا نسخه قابلقبولی برای کاهش بزهکاریها و رفتارهای پرخطر ارائه داد لازم است در گام نخست به شناسایی افراد، گروهها و جایگاههایی پرداخت که رفتارشان بهصورت آگاهانه و غیرآگانه موجب افزایش رفتارهای پرخطری همچون اعتیاد، سرقت، اعمال منافی عفت و ... میشود.
گرچه این کوتاه نوشته میخواهد به نقش خانواده در کاهش اینگونه معضلات بپردازد اما پیش از آن بهطورکلی به عوامل دیگری که در ظهور و بروز این مشکلات نقش دارند بهصورت کوتاه اشاره میشود.
1.حاکمیت و دولتها:
وضع قوانین مناسب برای کاهش بزهکاری و اجرای دلسوزانه این قوانین شرط لازم و اساسی برای کاهش بزهکاریهاست. وقتی قوانین لازم برای پیشگیری از وقوع جرم وجود نداشته باشد و یا وجود داشته باشد ولی اجرای آن بهصورت جدی و پیگیرانه در دستور کار قرار نگیرد، بهنوعی چتر حمایتی لازم در کاهش اینگونه مشکلات گسترده نخواهد شد و ما باید روز به روز شاهد افزایش چشمگیر جرم، جنایت و بزهکاری در سطح جامعه باشیم. بهعنوان نمونه در یادداشتی که سرهنگ مزیدی معاون اجتماعی پلیس یزد در خبرگزاری پلیس ایران منتشر کرده است میآورد: « فقر، یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است».
2.نفوذ فرهنگی بیگانگان:
یکی از عوامل مهم در زمینه به انحراف کشاندن مردم کشور خصوصاً جوانان این مرز و بوم، تهاجم فرهنگی دشمنان ایران اسلامی است. آنها از هر فرصتی برای آسیب زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده کردهاند و چه اقدامی از این بالاتر و خطرناکتر که نیروی کارآمد و پرتوان کشور را هدف قرار دهند.
3.مراکز فرهنگی:
مراکز فرهنگی کشور که درون حاکمیت هستند مانند مدرسه و دانشگاه و... بهصورت خصوصی و آتش به اختیار فعالیت میکنند، اگر فعالیت خود را جدی نگیرند و کمیت و کیفت آن را افزایش ندهند بهصورت مستقیم بر میزان مشکلات و معضلات فرهنگی جامعه تأثیر خواهند گذاشت.
4.خانوادهها:
آنچه ما در اینجا بهعنوان یک مؤلفه حیاتی و بهعنوان یک عامل اصلی در بحث بزهکاریها و مشکلات اجتماعی میتوانیم به سراغش برویم، نهاد مقدس خانواده است. اگر چه ممکن است افرادی قائل باشند که خانواده بهصورت مستقیم نقش کمتری در بروز بزهکاری در فرزندان دارد، با این توضیح که اکثر خانوادهها به سبب دلسوزی و دغدغهای که نسبت به فرزندانشان دارند نمیخواهند فرزندشان در مشکلات اینچنینی گرفتار آید اما در سمت مقابل خانواده در کنترل و کاهش این آسیبها نقش چشمگیر و تأثیرگذاری دارد. بنابراین آنجایی هم که از خانواده بهعنوان عامل بزهکاری نام برده میشود منظور کوتاهیهایی است که در بحث حفظ و حراست از فرزندان داشتهاند. «اگر خانواده بهعنوان اولین محیطی که فرد در آن نشو و نمو مییابد، مورد کنکاش قرار گیرد، عواملی از جمله اختلاف پدر و مادر، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، عدم حضور پدر در خانه، بزهکاری یکی از اعضای خانواده، نداشتن الگوی رفتاری مناسب، عدم درک فرزندان و غیره میتواند نقش مؤثری در بزهکاری فرزندان داشته باشد». پس باید گفت که کمکاری خانواده است که موجبات حرکت فرزندان به سمت بزهکاری را فراهم میآورد نه اینکه خانواده با دستان خود به دنبال گرفتار کردن فرزندان در سیل خروشان معضلات اجتماعی باشد. با این بیان میتوان گفت که نقش خانواده در جایگاه بازدارندگی نقش مهم و بیبدیلی است که در اینجا به گوشهای از راهکارهای کلی مواجهه والدین با فرزندان در جهت سالمسازی مسیر تربیت اجتماعی فرزندان اشاره میشود:
ارتباط سالم در خانواده در سایه حفظ آرامش:
دقت در این مسئله که هر چه والدین رفتارهای سازگارتری در خانه داشته باشند، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد نکته بسیار کلیدی است که والدین در ارتباط با فرزندان باید بدان توجه داشته باشند، حفظ و حراست از فرزندان برای جلوگیری از آسیب دیدن آنها در محیطهای اجتماعی به همین رفتارهای درست که حافظ آرامش درونی خانواده است بازگشت دارد. امام باقر و امام صادق (ع) در بیانات شریف خود اینگونه میفرماید: فرزندان، بهواسطه صالح بودن پدرانشان از انحراف محفوظ میمانند».
افزایش کارآمدی و اعتمادبهنفس در فرزندان:
یکی دیگر از مواردی که والدین در افزایش آن میتوانند نقش چشمگیری داشته باشند افزایش کارآمدی و در نتیجه اعتمادبهنفس و خودباوری است که تأثیر مستقیمی بر روی جلوگیری از بزهکار شدن فرزندان خواهد داشت. باور به این مسئله که انسان ارزشمندیهای زیادی دارد که با اتکا به آن میتواند به موفقیتهای چشمگیر دست پیدا کند، او را قوی خواهد ساخت و در برابر آلودگیهای محیطی مصونیت خواهد بخشید. امام صادق (ع) در بحث افزایش احساس ارزشمندی در انسان میفرمایند: «مردم معدنهایی هستند چون معدنهای طلا و نقره».
توجه به مسائل معنوی با نگاه به افزایش عزتنفس در فرزندان:
یکی دیگر از استحکاماتی که والدین باید برای تربیت صحیح فرزندان خود مدنظر داشته باشند تا آنها را به سمت معضلات اجتماعی نکشاند پررنگتر کردن نقش خدا در آنهاست. انسان حتی اگر کارآمد باشد، برای تنظیم هرچه بهتر و بیشتر مسیر پیش روی خود نیاز دارد که این کارآمدی و اعتمادبهنفس را با ارتباط با خدا بیمه نماید و به عزتنفس که یک مرحله بالاتر از اعتمادبهنفس است دست پیدا کند. امام علی(ع) دراینباره میفرماید: «از اطمینان به خودت بپرهیز؛ زیرا که آن از بزرگترین دامهای شیطان است.»
افزایش مهر و محبت در فضای درونی خانواده:
آرامش، کارآمدی و عزتنفس در زمینی سرشار از محبت اتفاق خواهد افتاد. فرزندان ما در ابعاد روانی و عاطفی خود نیاز دارند که مورد توجه قرار بگیرند و از این رهگذر به یک آرامش قابلقبول دست پیدا کنند تا دیگر تحت تأثیر محبتهای دروغین افراد رهزن قرار نگیرند و در کمند عاطفی آنها گرفتار نیایند. رحمت الهی و سلامت ایمانی در این فضا است که نازل میشود و به این جهت است که امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند به بندهاش به خاطر محبت زیاد بنده به فرزندش رحم میکند» و چه رحمی از این بالاتر که خداوند تبارکوتعالی موجبات گرفتاری فرزندانمان را از اطراف آنها برطرف نماید تا آنها آلوده و گرفتار رفتارهای پرخطر در فضای اجتماعی نشوند.
نظر شما