آدمهایی که پیش از اجرای طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامونی حرم مطهر، بافت را دیده بودند و در همه این دو، سه دهه سر تا ته آن را گز کرده بودند، حرفشان به تخریب بیش از چند هزار اثر ارزشمند در این محدوده میرسید؛ درست همان محدوده ۳۶۰هکتاری که میراث فرهنگیِ دهه ۷۰، مجموعه آثار تاریخیاش را چهار بنا دانسته بود تا نامه میراث به مشاور طرح طاش برای همیشه به عنوان سند بیاعتباری این مجموعه باقی بماند.
از میان همه آن چند هزار اثر اما، کار رسید به چند ده بنایی که از میانه دهه ۸۰ (و بعد از طراحی معابر و محورهای طرح پیرامونی) ثبت ملی شده بودند؛ چند ده بنایی که حالا دیگر همانها هم فقط یک فهرست بلند بالا توی نسخه قدیم سایت اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی هستند، بیآنکه در عالم واقعیت وجود داشته باشند.
دیروز هم که کلنگ تخریب به کوزهکنانی رسید؛ باقیمانده مِلک حاج کاظم کوزهکنانی در وسط کوچه پنجه که همه این سالها محل نزاع میراث و مالک بود. سالی ماهی یک بار هم به فراخور ذوق خبرنگار و گزارشگری، چهار خط دربارهاش نوشته میشد تا دوباره پروندهاش بیاید روی کارتابل کارشناسهای میراث و همان حرفهای سابق که «خروج بنا از ثبت ملی تکذیب...»، «مالک حق ندارد...»، «در تدارک یک توافق هستیم...»، «طرح مرمت در حال بررسی...»، «جلسه شورای فنی به زودی...» و فلان و بیسار و صد شاخوشانه و وعده و ادعا برای مالک و رسانهها.
همه اینها را مرور میکنم. خودم را میگذارم جای مالکی که ۲ هزار و ۶۰۰مترمربع مِلکش را به هوای حرف این معاون و آن مدیرکل، دیوار به دیوارِ حرم عاطل و باطل نگه داشته و هر سال ۴۰-۳۰ میلیون خرج نریختنش میکند. آخرین بار هم اردیبهشت دو سال پیش که پای معاون میراث کشور به ماجرا باز میشود و هر دو طرف خبر از یک توافق جامع برای احیا و مرمت خانه میدهند. بعد از آن تاریخ دیگر هیچ خبری نیست، به جز خبری کوتاه درباره نشست زمین در مجاورت این بنای تاریخی؛ ماجرایی که انگار هیچ اهمیتی برای میراثیها نداشت که چیزی دربارهاش بگویند. دستآخر هم انگار از آن میان، همه این وعده و وعیدها صبرِ مالکان را سر میآورد تا بیخیال همه طرحهای مرمت و قولهای پس و پیشش، کلنگ را بردارند و انتقام میراث فرهنگی را از بنای تاریخیشان بگیرند.
خبرنگار: مسعود نبیدوست
نظر شما