فردا سالروز شهادت شهید مرتضی آوینی است، مستندسازی که مجموعه «روایت فتح» او در سالهای دفاع مقدس به تقویت فضای شورآفرین جهاد در جامعه کمک کرد، چون نمایش عشق و ایثار مردم کشورمان بود. شهید آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند «شهری در آسمان» بود که به همراه محمدسعید یزدانپرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق به شهادت و آرزوی دیرینه خود رسید.
پس از شهادتش، کیومرث پوراحمد با ساخت مستند «مرتضی و ما» روایتی از یک دهه فعالیت فرهنگی و هنری شهید سیدمرتضی آوینی داشت. این مستند در سال ۷۲ ساخته شد و به نحوه شهادت این فیلمساز متعهد انقلابی هم میپردازد. در این مستند با افرادی همچون ابراهیم حاتمیکیا، مسعود فراستی، رضا داوریاردکانی، جهانگیر الماسی، فریدون جیرانی، شمس آلاحمد، بهروز افخمی، یوسفعلی میرشکاک، علی معلم، امید روحانی، هوشنگ گلمکانی و… درباره سیدمرتضی گفتوگو میشود و هر کدام از منظر خود، سیدمرتضی را توصیف میکنند.
پس از آن هم مستندهای مختلفی درباره شهید آوینی ساخته شد، اما آنچه این روزها موجب شده تا نام شهید در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی پرتکرار شود، حواشی درباره پخش مجموعه مستند «آقا مرتضی» است که از ۱۵ فروردین ماه روی آنتن شبکه سه رفته است. پس از پخش قسمت اول این مجموعه مستند، حسین معززینیا، داماد شهید آوینی در یادداشتی اعتراض صریح خود را به سازندگان آن اعلام کرد و آنها را به بیتعهدی در امانتداری متهم کرد و سپس همسر و دختر شهید هم نسبت به این مجموعه مستند واکنش نشان دادند و هر کدام خواستار توقف پخش مستندی شدند که از منظر آنها، درست نیست و تصویر کج و معوجی از سیدمرتضی آوینی را نشان میدهد. اگرچه سازندگان مستند هم سکوت نکردند و در پاسخ، استفاده از بخشهای آرشیوی را طی هماهنگی با مالکان حقوقی تصاویر آرشیوی اعلام کردند که آنها را مبرا از نقض امانتداری میکند. اما آنکه در میان این دعواها و جنجالهای رسانهای، مظلوم واقع شده، خودِ شهید آوینی است. آدمی که پیش از اینکه همسر، پدر، فیلمساز، نویسند، تئوریسین یا هر چیز دیگری باشد، یک انسان بود، نه فرشته بود نه شیطان، یکی مثل همه ما با تمام نقصها و تواناییهایی که هر انسانی دارد، با تمام تغییرات و تحولاتی که هر انسانی در زندگیاش با آن روبهرو میشود و هر آنچه از سوی نزدیکان، اطرافیان و آشنایان و حتی غریبهها درباره او گفته شود فقط بخشی از حقیقت وجودی اوست، بخشی که میتواند چندان هم صادقانه و شفاف نباشد. اگر امروز آوینی زنده بود، آیا همان سیدمرتضی آوینی بود که خانواده، دوستان، آشنایان، همکاران و مستندسازان مختلف، توصیفش کردهاند؟ اصلاً چه کسی میتواند ادعا کند درباره هر شخصیتی، توصیف و روایتی بینقص دارد. هر آنچه از دیگران نقل و روایت میشود، بخشی از واقعیت و حقیقت وجودی اوست نه تمام آن. پس چرا باید از این منظر به دلیل روایتهای ناقص و گاه غلط، رنجید و رنجاند. جان و خلاصه کلام در یک بیت شعر مولانا به صراحت و کمال بیان شده است که، هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من.
نظر شما