قدس آنلاین: در قرآن کریم از کلیدواژه امت به عنوان نظم اجتماعی یاد شده است. نظم و انضباطی که، بخش عظیمی از تلاشهای شریعت به آن اختصاص دارد، به گونهای که ورود به این حلقه، اولین شرط مسلمانی به شمار میرود. در واقع، امت، مفهومی منحصر به فرد و ناب است که در زبانهای بیگانه معادلی برای آن وجود ندارد، و لذا مترادف دانستن این واژه با کلماتی نظیر ملت، اجتماع و غیره، قیاسی سطحی و معالفارق است، چرا که دارای بار مفهومی جامع و گسترده بوده و صرفا معنا و تعریف مشخصی را در بر گیرد.
در واقع، امت اسلامی به گروهی از مردم اشاره دارد که در عقاید و اعمال مذهبی با یکدیگر متحد و منسجم هستند. گروهی که، به سخنان نبی مکرم اسلام (ص) و جانشینان برحقش گوش جان میسپارند، به او ایمان دارند و به واسطه او خدای تبارک و تعالی را پرستش و عبادت میکنند. بنابراین واژه امت چنانکه در کلام الهی آمده است، منحصرا به مؤمنانی اشاره دارد که در تضاد با کفار و اهل کتاب هستند، اگرچه جملگی صالح نباشند. فلذا اگر در معنا و مفهوم واژه امت، تعمیق و تدقیق شود، میتوان امت را پیروان رسول خدا (ص)، ائمه معصومین(ع) و نایبان برحق او دانست که دارای انداموار یکپارچه و نظم اجتماعی پویا هستند، و به دلیل ویژگیهای خاص اعتقادی، اعضایشان را بر اساس مؤلفههای دینی برمیگزینند و همین امر، آنان را از سایر اجتماعات، متمایز و متفاوت میکند.
بنابراین امت اسلامی، جامعهای است که با قانونگذاری مبتنی بر مقررات الهی، موازین شرعی و اجرای درست آن اداره میشود، و چنانچه این امت بخواهد ولایت داشته باشد، نیازمند آن است که در روابط و تعاملات داخلی، همبستگی، اتحاد و انسجام داشته، و در مناسبات و روابط خارجی خود به لحاظ اندیشهای، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، بدون وابستگی و اتکا به بیگانگان از آنان تأثیر و سلطه نپذیرد. اگرچه ارتباط مسلمانان با بیگانگان در عرصههای مختلف تجاری، سیاسی و دیپلماسی اجتناب ناپذیر است، اما این امر به معنای ولایت داشتن غیر مسلمانان بر مسلمانان نیست. از طرفی نیز نقش ولایت به معنای پیوستگی و اتصال، و ارتباط امت اسلامی با پیشوایان دینی در همه شئون زندگی بسیار مهم است، چرا که بدون وجود امام و راهبری آگاه، امکان ایجاد یک جامعه اسلامی مبتنی بر نظام نگرشی، رفتاری و اجتماعی که قادر باشد در مسیر الیالله حرکت نموده و در مقابل قدرتهای بیگانه ایستادگی نماید، وجود ندارد. بنابراین امت اسلامی نیازمند رهبری هدایتگر در متن جامعه اسلامی برای جلوگیری از انحراف و زاویه از مسیر الهی و اهداف متعالیه است. لذا اگر امت واحده اسلامی بخواهد در خدمت مصالح جمعی و در تقابل با متخاصمان باشد، نیازمند آن است که از یکسو قدرتی متمرکز، هدایتگر و روشنگر را به عنوان نیرویی پیشران در اختیار داشته، و از سوی دیگر، خود از مؤلفههای آگاهی، بصیرت، شجاعت، صبر و استقامت و از همه مهمتر ایمان به خدا و الگوگیری از ولی خویش به عنوان قلب امت اسلامی بهره ببرد.
رهبرانی چون پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام که از سوی پروردگار منصوب و مأمور شدهاند و یا جانشینانی با نشانه های تعیین شده در آیات و روایات، و متصف به صفات حسنه، نظیر عدالت، دینداری، بصیرت، عزم و اراده، ساده زیستی، شهامت و مواردی از این دست در دوران غیبت. لذا ضروری مینماید، یکایک مسلمانان ارتباط خویش را با ولّی خود به عنوان حلقه اتصال و ترابط، چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ عملی استحکام بخشیده و سرنوشت خود را با امت اسلامی پیوند و گره بزنند، و در جهان بینی، مشی رفتاری و نظام اجتماعی رهرو راه امامشان باشند و افعال و حرکتهای او را الگو و سرمشقی برای دستیابی به سعادت و رستگاری خویش قرار دهند.
با توجه به اینکه اسلام دین سیاست، تدبیر و تدبر است، از بندگان مؤمن خداوند انتظار میرود که با پیروی از ولی خود و تبری جستن از دشمنان خدا و رسولش، اولین شرط ایمان را بجای آورده، و به وعدههای فریبنده دشمنان که خدعه و نیرنگی بیش نیست، دل نسپارند. چرا که تاریخ همواره نشان داده است که بیگانگان، تنها به تعهدات میان خود و همکیشانشان و نه به عهد و پیمان با مسلمانان به عنوان دشمن مشترکشان، وفادار هستند و لذا اتکا و اطمینان به اهل کتاب و کفار و سلطه پذیری و یاری گرفتن از آنان، نتیجهای جز پذیرش ولایت دشمنان و قطع ولایت خدا نخواهد داشت، چنانکه این امر در قرآن کریم به شدت نهی شده است و صرفا در صورت عمل آگاهانه به کلام خدا و رهنمودهای پیشوایان الهی است که وعده پروردگار "فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی" تحقق خواهد یافت و هرکس داخل این حصار شد، از عذاب الهی مصون و محفوظ خواهد ماند. بنابراین تردیدی نیست که حفظ هویت و عزت ملی و دینی؛ رشد و توسعه فرهنگی و اقتصادی، و نیز اقتدار و پیروزی سیاسی امت اسلامی جز در سایه اتکال به قدرت لایزال الهی، اطاعت و فرمانبرداری مطلق از مقام عظمای ولایت که دنباله راه نبوت است، و نیز وحدت و تعامل سازنده میان میدان و دیپلماسی تحقق نخواهد یافت، و تنها کسانی از عنایات و هدایتهای روشنگرانه امام و ولّی خود بیبهره میمانند که سست ایمان و بیمار دل بوده و به دلیل ضعف و ترس از دشمن و حفظ منافع شخصی، زبونانه دست دوستی به سوی دشمنان اسلام و مسلمین دراز میکنند.
نظر شما