قدس آنلاین: دکتر فرهنگی تعریف میکرد که او در دوران نوجوانی، پر شر و شور بوده است و یکی از معلمانش او را با نصیحتی خردمندانه و کلامی موجز به مسیر درست زندگی راهنمایی کرده است. در صدای استاد، وقتی نام آن معلم را تکرار میکرد، احترام و ادب موج میزد: جلال آل احمد.
ما از این دست معلمان مانند جلال آل احمد که در کلاسهای درس خود، علاوه بر درسهای معمول و جاری، درس زندگی و روشن بینی نیز به نوجوانان و جوانان میآموختهاند و میآموزند، کم نداریم.
همین امروز اگر زندگینامه بسیاری از شاعران، داستان نویسان، هنرمندان و اهل فرهنگ و ادب را مرور کنید، میبینید که نقطه شروع بسیاری از آنان، هدایت و تأثیرگذاری معلمانی بوده است که استعدادها و تواناییهای دانشآموزانشان را به درستی شناختهاند و آنان را به مسیر درست هدایت کردهاند.
معلمانی که عاشق کارشان بودهاند و هیچ چیز نمیتوانسته است آنان را از کلاس و درس دور کند. از این دست معلمان هنوز هم هستند، کم هم نیستند، آنقدر زیادند که کسی به فکر این نیست که باید این نامها و این سبک زندگی درست و هدایتگر را ثبت و ضبط کند تا در پیچ و خم تاریخ گم نشوند.
این روزها گاهی در شبکههای اجتماعی، با چهرههای گمنام اما فداکار معلمانی روبهرو میشویم که اگر فناوریهای جدید نبود، گمنام و بینام باقی میماندند. معلمیکه به بیماری کرونا گرفتار شده بود اما حتی روی تخت بیمارستان از برگزاری کلاسهای برخط برای شاگردانش، شانه خالی نکرد؛ معلم دیگری که با پای پیاده مسیری طولانی را هرروز طی میکرد تا به منطقه ای برسد که شبکههای تلفن همراه آنتن میدهند و معلمیکه کلیه اش را به شاگردش اهدا کرد تا زندگی او را بهتر و طولانی تر کند.
چه بسیارند از این دست معلمان که بدون نیاز به شناخته شدن و در اوج گمنامی، حماسههای بزرگ و غرورآفرین رقم میزنند و به ما ثابت میکنند روزگار آدمهایی که برای بهتر شدن زندگی همنوعانشان حاضرند هر کاری کنند.
اما آیا وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی امر تعلیم و تربیت در کشور در این حوزه وظیفه ندارد؟ آیا تلاش برای ثبت و ضبط این میراث بزرگ فرهنگی و انسانی برای نسلهای بعد و الگوگرفتن معلمان آینده از پیشکسوتان و پیشینیان برای استمرار این سبک و شیوه در آیندۀ آموزش و پرورش نباید به صورتی جدی، فراگیر و سراسری انجام شود؟ بسیاری از معلمان اثرگذار و بزرگ که سالهاست بازنشسته شدهاند، در این سالها به ابدیت پیوستهاند و دیگر امکان بهره گیری از گنجینه خاطراتشان نیست. همین سال گذشته استاد حبیب الله بیگناه شاعر نامدار خراسانی که بخش زیادی از عمرش را در کلاسهای درس طی کرد و به چندین نسل از دانش آموزان خراسان، درس ادبیات و زندگی داد، روی در نقاب خاک کشید بدون اینکه از گنجینه تاریخ شفاهی که در سینه اش بود، بهره ببریم. کاش زودتر کاری کنیم که حافظه آموزش و پرورش ما از این خاطرات ارجمند خالی نشود.
انتهای پیام/
نظر شما