نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان هر سال تحت عنوان روز جهانی قدس، به عنوان یادگار بینظیر حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی این رسالت را به ما گوشزد میکند که فلسطین به عنوان موضوع محوری جهان اسلام هرگز فراموش شدنی نیست و مقاومت تا آزادسازی قدس شریف از چنگال متجاوزان صهیونیست ادامه خواهد داشت.
این روزها اما ارض مقدس تحولات خاصی را از سر میگذراند که ضرورت هوشیاری بیشتر ما را طلب میکند. از ابتدای رمضان شاهد افزایش درگیری ها در باب العامود (دروازه دمشق) هستیم؛ طوری که نظامیان رژیم صهیونیستی، فلسطینیها را از نشستن در این منطقه برای برگزاری عبادات و مراسم مذهبی مخصوص این ماه مبارک منع کردهاند. باب العوده به عنوان یکی از دربهای ورودی مسجدالاقصی است که در قدس شرقی (عمدتاً یهودی نشین) قرار دارد. صهیونیستها اگر بخواهند وارد این مکان مقدس شوند، معمولاً از این در وارد میشوند و کنترل آن هم بر خلاف توافقات صورت گرفته که تولیت و اداره اماکن مقدس اسلامی در قدس را به اردن واگذار کرده، کاملاً در اختیار تلآویو است. گذر از بازار تاریخی دمشق نیز به جذابیت این مکان افزوده است. فلسطینیها بهویژه در ماه رمضان برای احیا و برگزاری نماز تراویح حضور گستردهتری در مسجد الاقصی دارند و همین مسئله سبب شده یهودیان تندرو رجزخوانی گستردهای به راه بیندازند و خواستار جلوگیری از ورود مسلمانان به مسجد الاقصی از طریق باب العوده شوند. این گروههای تندرو بهویژه برای ۲۸ ماه رمضان فراخوان تجمع داده و قصد تعرض و هتک حرمت به مسجدالاقصی را دارند. این تجمعات صهیونیستها در مسجد الاقصی بیسابقه نیست و قبلاً هم اتفاق افتاده و دلیل آن هم به تلاش پشت پرده رژیم اشغالگر برای عوض کردن جو این مکان مقدس و یهودیسازی آن بازمیگردد.
این فراخوان البته بهطور قاطع از سوی تمام گروههای مقاومت فلسطینی محکوم شده است. دیگر کشورهای اسلامی و بهویژه اردن و ترکیه نیز به این زیادهخواهیهای صهیونیستها چه در سطح مسئولان دولتی و چه در بخش مردمی واکنش گستردهای نشان دادند. با این وجود، تحولات این روزهای قدس که در ماه رمضان هم صورت میگیرد، در رسانههای ما با بازخورد درخوری مواجه نشده است. در موضع گیریهای رسمی مقامات ما هم کمتر به این موضوع پرداخته میشود. حتی از تحولات و زد و خورد ها میان فلسطینی ها و نظامیان صهیونیست در منطقه «شیخ الجراح» که این روزها خیلی داغ شده هم کمترین اثری دیده نمیشود. شیخ الجراح یک محله از قدس اشغالی است که صهیونیستها در یک پروژه بلند مدت سعی دارند فلسطینیها را از آنجا خارج کنند.
این نقطههای ضعف پرداخت ما به موضوع فلسطین در جمهوری اسلامی ایران است. اینکه چرا این روزها ما جنایاتی که توسط متجاوزان در مسجد الاقصی و شیخ الجراح روی میدهد را کمتر برای مردم بازگو میکنیم، جای پرسش دارد و البته پیامدهای مختلفی هم خواهد داشت. نخستین پیامد، آن است که شناخت جامعه ایرانی از فلسطین دقیق نمیشود و بهخوبی نمیتواند با تحولات این کشور ارتباط بگیرد. در این صورت تصور مردم ما از فلسطین تنها محدود به همان حمایت نظامی جمهوری اسلامی از گروههای مقاومت خواهد شد. پیامد دوم هم این است که برداشت منفی جامعه عربی و فلسطین از ایران که در این سالها از سوی رسانههای غربی، عبری و سازشکاران عربی تبلیغ شده، نزدیکتر خواهد شد. آنها اینگونه برداشت میکنند که تهران حامی واقعی فلسطین نیست، چرا؟ چون در این مواقع که باید حضور بیشتری داشته باشد، پیدایش نیست. درک و بازتاب تحولات این روزهای فلسطین اشغالی برای محافل رسمی و رسانهای ما از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جایگاهی که ایران اسلامی در حمایت واقعی از ملت فلسطین ایفا میکند، بیش از پیش بر همگان آشکار شود.
نظر شما