رسانه ملی نسبت به تولیدات معرفتی و مذهبی در ماه مبارک رمضان غفلت کرده است. نعمتالله سعیدی، کارشناس عرصه فرهنگ و هنر معتقد است ماه رمضان خودش رسانه، محصول رسانهای و بهانه ای برای تقویت رسانه است. او به خبرنگار ما میگوید: این ماه مبارک فرصتی طلایی را در جهان اسلام برای جذب مخاطب تعریف میکند، مخاطبی که در بستر دین برای دریافت محصول فرهنگی و دینی آماده است.
وی با بیان اینکه رمضان بستری مشترک در جهان اسلام است و نامگذاری یکی از روزهای این ماه به نام روز قدس دال بر این موضوع است، عنوان میکند: این ماه برای مخاطبان به نوعی ماه مصرف گرایی دینی و فرهنگی است، ولی در سالهای اخیر سریالهای مناسبتی نداشتهایم، بلکه به مناسبت رمضان سریالهایی با مضمون اجتماعی ساخته شده، این در حالی است که در ماه رمضان مخاطبان تلویزیون افزایش پیدا میکنند.او با بیان اینکه اصل کم لطفی و اجحاف به ادبیات مقاومت در حوزه فرهنگ و رسانه دارد اتفاق میافتد، میگوید: مسئله فلسطین در گفتمان انقلاب اسلامی و مناسباتی که با کشورهای منطقه و جهان داریم خیلی بااهمیت است و یکی از نقاط برخورد ما با جهان دیپلماسی، مسئله فلسطین و مقاومت است، اما درباره این موضوع مهم در عرصه فرهنگ و رسانه چه کردهایم؟
سعیدی توضیح میدهد: روایتهای رسانهای ما درباره شکست داعش در سوریه و نقش سردار سلیمانی در این باره بسیار ابتر است، در حالیکه مخاطب تشنه دریافت چنین اطلاعاتی است. تولید فیلم و سریال با چنین موضوعاتی و پخش این آثار در ماه مبارک رمضان که مخاطبان مسلمان جهان، آماده دریافت خوراک فکری و فرهنگی خوب هستند، یک فرصت طلایی است که از آن استفاده نکردیم. او معتقد است که در حوزه رسانه، منفعل عمل میکنیم و این انفعال رسانهای را بزرگترین درد فرهنگی امروز میداند که فرصت طرح مسئله را از ما میگیرد.
نگاه غالب سرگرم کنندگی در تولید آثار
این کارشناس عرصه فرهنگ و هنر با بیان اینکه ماه مبارک رمضان عامل وحدت بخش در جهان اسلام است، میگوید: به نظر میرسد پیش فرضی در تولیدات آثار تلویزیونی وجود دارد که مخاطب در ماه مبارک رمضان حوصله ندارد و باید اثری سرگرم کننده برایش ساخته شود. بسیاری از آثار با همین پیش فرض اشتباه، تولید میشوند در حالیکه ماه مبارک رمضان برای تلویزیون یک فرصت طلایی در جذب مخاطب است.
سعیدی اضافه میکند: تعداد مخاطبان تلویزیون در این ایام افزایش پیدا میکند و رسانه ملی از این فرصت میتواند استفاده حداکثری را ببرد اما فرصت سوزی میکند؛ چون در تولید آثار مناسبتی ماه رمضان فقط نگاه سرگرم سازی حاکم است، اگرچه سرگرم کنندگی یکی از کارکردهای رسانه است، اما همه آن نیست.
او معتقد است: رسانه باید با ایجاد سرگرمی، مخاطب را جذب کند و پیامهایش را به صورت غیرمستقیم منتقل کند، قرار نیست بگوییم در ماه رمضان، سریالهای اجتماعی ساخته نشود، ولی از این فرصت میتوان بهره بیشتری برد؛ چون در ایام معنوی، مخاطب آمادگی روحی بیشتری برای پذیرش آموزههای دینی دارد.
وی با بیان اینکه جان مایه ادیان الهی، بحث معاد است، خاطرنشان میکند: اگر به ایمان عملی و معاد در تولیدات رسانهای توجه نشود، از دین، پوستهای بیش نمی ماند، در حالیکه روح دین، ایمان عملی است.
این کارشناس فرهنگ و رسانه عنوان میکند: در دوره ای صدا وسیما به سمت تولید آثار ماورایی و معناگرا رفت که نقدهای زیادی به آن شد؛ چون از نظر الفبای پژوهشی پر از ایراد بود، مثلاً در سریالی که قرار بود یک روح به تصویر کشیده شود، نمایش احضار روح به سبک انگلیسیها بود که اصلاً با مفاهیم معرفتی و باورهای دینی ما همخوانی ندارد. اینکه در یک سریال، روح به تصویر کشیده شود جذاب است، اما نباید از مسیر منحرف شد. قرار نیست سریالهایی اینچنینی پیام سنگینی هم داشته باشند، همینکه به مخاطب، مسئله معاد را یادآوری شود کافی است، فقط نباید این مفاهیم را تخریب کرد. باید چند کارشناس مذهبی زبده درباره فیلمنامه این آثار اظهار نظر کنند.
عدم پیوند جبهه فکری و جبهه فرهنگی
سعیدی یکی از مشکلات جدی در تولید سریالهای ماه رمضانی را عدم پیوند جبهه فکری و جبهه فرهنگی دانسته و میگوید: نبود ارتباط بین حوزه علمیه با فرهنگ و هنر از معضلات جدی در تولیدات تلویزیونی و رسانه ای است، در حالیکه کارشناسان حوزه علمیه باید پشتیبانی فکری کنند. اکنون اکثر مجموعههای تلویزیونی بر مبنای دردسرهای عاشقانه تعریف میشوند که از نظر محتوایی چندان ارزشی ندارند در حالیکه متفکران باید به غنا محتوای فیلمنامهها کمک کنند، این اتفاق برای هر دو جبهه فکری و فرهنگی منشأ خیر است؛ چون آموزه های دینی برای اثرگذاری نیاز به تن پوش هنر دارد.
او با بیان اینکه باید چارچوب و ساختار درست هم افزایی هنر و دین در تولید آثار فرهنگی و رسانه ای ایجاد شود، خاطرنشان میکند: زبان مفاهمهای بین دو جبهه فکری و فرهنگی شکل نگرفته است؛ چون دلسوزی و دردمندی وجود ندارد و متوجه اوضاع و شرایط زمانه خودشان نیستند. دقت نمی کنند که چه هجوم بیامان و پیوستهای از نظر فکری و فرهنگی، مخاطب ایرانی را محاصره کرده است.
این کارشناس فرهنگ و رسانه یادآور میشود: شبهات دینی و اعتقادی به سمت مخاطبان هجوم میآورد و اتاق های فکری اسرائیلی و آمریکایی در حال تولید محتوا بر علیه باورها و فرهنگ مردم ما هستند، متولیان فکری و فرهنگی نباید نسبت به این شرایط منفعل باشند.
سعیدی با بیان اینکه نگاه مدیران به ایامی مانند ماه رمضان با محرم، مناسبتی و مقطعی است، میگوید: یک مدیرفرهنگی فکر نمی کند با تولید یک اثر تلویزیونی معرفتی خوب، در طولانی مدت تأثیرگذاری دارد؛ چون نگاهش مقطعی و کوتاه مدت است، به همین دلیل اصرار دارند که برای سرگرم کردن مردم در اعیاد دینی و مذهبی، آثار طنز ساخته شود و این بدسلیقه ترین تصمیم در تولید آثار برای مناسبتهای دینی و مذهبی است، در حالیکه روح و قلب مخاطب در ماه مبارک رمضان آماده پذیرش خوراک فرهنگی خوب است، اما چنین خوراکی در تلویزیون، فقیر است.
نظر شما