موجی که هم در ساخت سریالهای نمایشی و هم در ارائه برنامههای تلویزیونی نمود و بروز یافته است؛ همزمانی پخش و ارائه سریال «احضار» و برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» از این راهبرد غلط که بیشتر شبیه تاکتیکهای ناشیانه برای جذب مخاطب هستند حکایت میکند. این گونه پرداختن کاریکاتوری و غیر قابل راستیآزمایی به امور ماورایی همچون احضار روح و تجربه زندگی پس از مرگ و بازگشتن از آن بیشتر شبیه دوپینگ رسانهای برای مدیران غیرخلاق و فاقد راهبرد برای اداره رسانهای عظیم چون صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. وقتی از دوپینگ رسانهای برای جذب مخاطب سخن میگوییم دقیقاً تصویری از ورزشکاری که به جای تمرینهای سخت و طاقتفرسا و یادگیری تکنیکهای ورزشی برای غلبه بر حریف، استفاده از مواد غیرمجاز نیروزا را در دستور کار خود قرار میدهد به ذهن متبادر میشود. دقیقاً همین تصویر برای مدیران تصمیمگیر و تصمیمساز، قابل تصور است که به جای کار سخت و اندیشهورزی کلان در راستای طراحی برنامههای جذاب، مؤثر و پرمخاطب به تاکتیکهای نخنمای زردانگار شبهمعنوی دست میزنند. طرفه آنکه به جای ایجاد امکان قدرت تعقل و ارزیابی منطقی امور دنیایی و آخرتی مخاطبان که نیاز به تقویت و افزایش قدرت اقناع آنها دارد به اغوای آنان پرداخته میشود. این مهم در دو قالب کارآمد و با اهمیت رسانهای یعنی سریالهای نمایشی و برنامههای تلویزیونی حکایت از تلاشی غیرحساب شده و از سر استیصال برای نگاه داشتن مخاطبان پشت پنجره قوطی بگیر و بنشان رسانهای است که قرار بود کارکرد دانشگاه ملی برای عموم داشته باشد.
۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۹
کد خبر: 753167
در سایه نبود راهبرد کلان و سیاستورزی صحیح رسانهای، موج جدیدی در رسانه ملی برای جذب مخاطب و جبران ریزشهای گسترده حجم زیادی از بینندگان شکل گرفته است.
نظر شما