شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۴ با هدف ارتقای کیفی مراکز آموزش عالی و غربالگری آنها طرح «آمایش آموزش عالی» را تدوین و تصویب و سال ۱۳۹۵ برای اجرا به رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ابلاغ کرد.
بند سوم این طرح به ساماندهی مؤسسات آموزش عالی اختصاص دارد که براساس آن دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کمتوانتر تجمیع شده و به صورت شبکهای فعالیت میکنند.
با اجرای طرح ساماندهی مراکز آموزش عالی که از سال گذشته آغاز شده ۲۰ دانشگاه دولتی به دانشگاههای مادر ملحق شدهاند اما اکنون غلامحسین رحیمی، معاون پژوهش و فناوری وزارت عتف خبر از توقف پروژه ادغام دانشگاهها به دلیل مخالفت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میدهد.
وی گفته است به جای تجمیع مؤسسات، وارد تجمیع و ساماندهی رشتهای آنها شدهایم به گونهای که برای مثال در دو دانشگاه مراغه و بناب با توجه به رشتهها و گروههای علمی خود، بناب تمرکزش را بر رشتههای فنی-مهندسی و علوم پایه میگذارد و مراغه دیگر وارد رشتههای فنی نمیشود بلکه بر رشتههای کشاورزی، علوم انسانی، هنر و علوم پایه فعالیت میکند.
با تجمیع رشتهای اهداف طرح محقق نمیشود
دکتر مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، گسترش بیرویه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی را ریشه در منافع بعضی اشخاص و دستگاهها میداند و به قدس میگوید: خیلی از افراد معروف که اکنون نماینده مجلس هستند و پیشتر در جاهای دیگر عضو بودند، برای خود یا همسرشان و ... دانشگاه تأسیس کردند. این گونه موارد خیلی اتفاق افتاد. عامل دیگر قضیه هم مربوط به مدرکگرایی در کشور میشود یعنی شخص حتماً باید مدرک دکترا داشته باشد تا شأنی برایش قائل شوند.
وی افت سطح کیفی و علمی مراکز آموزش عالی و نبود امکان جذب و اشتغال همه دانشآموختگان دانشگاهی را مهمترین پیامدهای رشد بیرویه دانشگاهها در کشور میخواند و میگوید: ساماندهی مراکز آموزش عالی یک ضرورت است و به همین دلیل شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده اما بحث اجرای این گونه طرحها هم مطرح است. در واقع مجریان طرحهای فرهنگی خیلی شایستگی نداشتهاند چون شایستهسالاری در کشور حاکم نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تجمیع رشتهای به جای تجمیع مؤسسات و دانشگاهها حتی با فرض اجرای مناسب این روش میتواند اهداف طرح ساماندهی مراکز آموزشی را محقق کند، میگوید: نه کاملاً، یعنی اگر تفاوتها زیاد نبود شاید تجمیع رشتهها روشی مناسب و نتیجهبخش باشد اما تفاوتها زیاد است؛ بنابراین معتقدم تجمیع رشتهای هدف اصلی طرح یاد شده را که کیفیتبخشی به دانشگاههای کشور است محقق نمیکند.
تجمیع رشتهای به تنهایی کافی نیست
دکتر نسرین نورشاهی، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم نیز به قدس میگوید: کشور به لحاظ رشد کمّی دانشگاهها اشباع شده به طوری که از چند سال پیش با صندلیهای خالی مواجه هستیم به همین دلیل توسعه کیفی دانشگاهها بیشتر دغدغه نظام آموزش عالی شده است.
وی میگوید: نکتهای که پیشتر مطرح شده این است که هیچ مؤسسهای کوچک و منحل نخواهد شد بلکه با برخی دیگر ادغام و یا تجمیع میشود. اما اینکه تجمیع رشتهها به تنهایی بتواند کیفیت را ارتقا دهد کمی محل تردید است. به نظر میرسد ایجاد یک نهاد غیردولتی ارزیابی و تضمین کیفیت و مشارکت صاحبنظران و ذینفعان در آن و ارزیابی مؤسسات آموزش عالی توسط آن و گره خوردن برنامههای توسعه مؤسسات آموزش عالی به نتایج ارزیابی، راهکار مناسبی برای ارتقای کیفیت باشد و در کشورهای توسعهیافته این روش مرسوم است.
کمیسیون با ادغام دانشگاهها
مخالف است
حسین امامیراد، عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس، نگاهی متفاوت به موضوع دارد و با بیان اینکه گسترش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نهتنها عیب نیست بلکه برخورداری همه شهرها حداقل از یک دانشگاه نقطه قوت است، به قدس میگوید: با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر نگاه به دانشگاه و علم شاهد رشد کمّی و کیفی دانشگاهها در کشور بودهایم. البته گسترش دانشگاهها هم اجتنابناپذیر بوده چون علاوه بر توجه به علمآموزی در نظام اسلامی، بخشی از این مراکز را دولتها ایجاد نکردهاند بلکه عدهای از خیرین با اهدای زمین و مشارکت در ساخت، زمینه رشد دانشگاهها را فراهم کردند.
وی اگرچه معتقد است دانشگاهها باید ساماندهی شوند، میگوید: بنده و اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با ادغام و تجمیع دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مخالف هستیم و برای این مخالفت هم دلایلی داریم. نخست اینکه با توسعه دانشگاهها امکان جذب دانشجویان بومی فراهم شد و معدل تحصیلی و تنوع رشتهها نیز ارتقا یافت. علاوه بر این، در ایجاد این مراکز خیرین هم نقش داشتهاند. همچنین وجود دانشگاه در شهرها ایجاد توقع کرده است. بسیاری از خانوادهها تمایل دارند فرزندانشان بهویژه اگر دختر باشند در همان شهری که در آن ساکن هستند ادامهتحصیل بدهند چون نگرانیشان کاهش مییابد و هزینه ادامه تحصیلشان کم میشود؛ بنابراین ما نباید در آموزش عالی به سمت تمرکزگرایی برویم بلکه باید تمرکززدایی داشته باشیم، چون تمرکزگرایی موجب میشود امکانات آموزشی به عدالت در سطح شهرها و استانها تقسیم نشود.
وی در پاسخ به این پرسش که بحث تکلیف کیفیتبخشی به دانشگاهها که شورای عالی انقلاب فرهنگی بر آن بسیار تأکید دارد، چه میشود، میگوید: گسترش مراکز آموزش عالی و دانشگاهها با کیفیتبخشی آنها هیچ منافاتی ندارد. اگر دانشگاهها را تجمیع کنیم و تمرکزگرایی داشته باشیم در آن صورت به افزایش ترافیک، آلودگی، حواث رانندگی و ... دامن زدهایم اما میتوانیم کیفیتبخشی دانشگاهها را مدیریت کنیم. یعنی اگر دانشگاهها پراکنده باشند با جذب اعضای هیئتعلمی نخبه و قوی میتوانیم نقص پایین بودن کیفیت آنها را برطرف کنیم. یعنی برای مشکل پایین بودن کیفیت دانشگاهها راهکارهایی داریم اما در تجمیع دانشگاهها ایرادهای جدی وارد است.
امامیراد در خصوص سیاست تجمیع رشتهها به جای تجمیع دانشگاهها میگوید: شاید روش تجمیع رشتهها کمی بهتر از ادغام و تجمیع دانشگاهها باشد اما این روش نیز همچنان دغدغههای شهروندان را برطرف نمیکند. یعنی به نظرم این روش هم مفید نیست؛ بنابراین بهترین راهکار این است که از خیر تجمیع دانشگاهها بگذرند و به جای آن به تقویت و کیفیتبخشی این مراکز بپردازند.
نظر شما