این کار خیلی مهمی است و آن نکته هم که اشاره کردند که یک تعداد زیادی مدرسه بر اساس این [طرح تأسیس شده] این متوقف به این است که این سازمان خوب بچرخد و خوب اداره بشود؛ گزارشهایی که به ما میرسد در این جهت، گزارشهای خرسندکنندهای نیست ».(۱)
« به سمپاد باید برسید. این پرورش استعدادهای درخشان و برجسته، یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم است. ما بایستی این استعدادها را به معنای واقعی کلمه شناسایی کنیم و پرورش بدهیم ».(۲)
آنچه خواندید بخشی از دغدغههای رهبر انقلاب در خصوص مدارس استعدادهای درخشان است. مدارسی که ضمن برگزاری آزمون، قرار است دانشآموزان با استعداد را شناسایی کرده و پرورش دهند. رویکردی که منتقدان، آن را مورد نقد قرار داده و معتقدند برگزاری آزمون نمیتواند ابزاری مناسب برای گزینش این گروه از دانشآموزان باشد. گرچه این انتقادها مسئولان آموزش و پرورش را به تدوین و اجرای طرح شهاب به منظور شناسایی، هدایت و پشتیبانی از دانشآموزان مستعد بدون تفکیک میان دانشآموزان نخبه و عادی سوق داد؛ اما هنوز هم مسئولان نتوانستهاند شیوه پذیرش این مدارس را از ناف آزمونهای پراسترس جدا کنند.
سمپاد یک انتخاب نیست، الزام است
دکتر فاطمه مهاجرانی، رئیس پیشین مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان به قدس میگوید: قبول داریم با یک آزمون نمیتوانیم دانشآموزان برتر را انتخاب کنیم، چون با این روش عدهای از دانشآموزان مستعد را به دلایلی از جمله نامنویسی نکردن در آزمون و نداشتن عملکرد مثبت در آن از دست میدهیم ولی ممکن است در حال حاضر آزمون شدنیترین راه انتخاب باشد.
وی میافزاید: اگر در کشور نظامی وجود داشته باشد که دانشآموزان سرآمد را به صورت فرایندی شناسایی و جذب کند، قطعاً شیوه بسیار بهتری خواهد بود چون در این صورت افراد با یک آزمون انتخاب نمیشوند. بنابراین شناسایی و جذب دانشآموزان استعداد درخشان به صورت فرایندی همان کاری است که در برنامه ملی شهاب پیشبینی شده اما نکته اینجاست وقتی کار بسیار بزرگ است دچار لغزشهایی در طول انجام برنامه میشویم.
برای انجام روش فرایندی نیازمند یک هماهنگی بینبخشی هستیم. برنامه شهاب، میتواند این هماهنگی را ایجاد کند اما دستکم تا زمانی که بنده ریاست سمپاد را به عهده داشتم شاهد ایجاد این وفاق نبودم. در مجموع رویکرد این وزارتخانه در شناسایی استعدادهای درخشان فرایندی نیست چون اگر بود الان نیازی به برگزاری آزمون برای شناسایی این افراد نداشتیم. مهاجرانی با اشاره به اینکه معمولاً رویکردهای سمپاد در پرورش استعدادهای درخشان یا تفکیکی است یا تلفیقی، تصریح میکند: در پرورش تیزهوشان هنوز شیوه تفکیکی داریم، به این معنی که مدارسی به نام سمپاد داریم که دانشآموزان سرآمد و مستعد را پرورش میدهد.
هرچند رویکرد تفکیکی آسیبهایی دارد اما چارهای جز اجرای آن نیست چون جایگزینی برایش نداریم. در واقع مدارس سمپاد یک انتخاب نیست بلکه یک الزام است و اگر الان همین مدارس را نداشته باشیم همه بچههای با استعداد برتر را از دست میدهیم. پس باید تلاش کنیم آسیبهای سمپاد کم شود.
آزمونهای مقطعی، توانایی شناسایی افراد را ندارند
دکتر بهنام بهراد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نیز در ارزیابیاش از شناسایی، هدایت و پرورش استعدادهای برتر کشور به قدس میگوید: الان برای شناسایی دانشآموزان مستعد از ابزار آزمون تحصیلی یا پیشرفت استفاده میشود که بخشی از این ابزار توانایی تحلیلی را اندازهگیری میکند. اما صرفنظر از ابزار، روش ما در شناسایی دانشآموزان برتر کاملاً نادرست است چون آزمونهای مقطعی و زمانی خاص، توانایی شناسایی افراد را ندارند. در واقع بر اساس دلایل کافی علمی، شناسایی و گزینش دانشآموزان با استعداد برتر براساس یک آزمون در نقطه خاصی از زمان، روشی غیرقابل قبول است زیرا شناسایی دانشآموزان سرآمد، فرایندی طولی و مرحلهای است و امکان شناسایی تمامی دانشآموزان مستعد با چنین روشی ممکن نیست.
وی با اشاره به اینکه امروزه تحت تأثیر الگوهای رشد استعداد و متمایزسازی، استعداد پدیدهای پویاست نه ایستا؛ میافزاید: یعنی اینگونه نیست فردی امروز مستعد شناسایی شود و دو سه سال بعد هم سرآمد باشد و بر عکس فردی امروز مستعد شناسایی نشود و چند سال بعد هم همینطور باشد؛ چون استعداد پدیدهای پویاست و عواملی چون انگیزههای فرد، مشوقهایی که دریافت میکند، میزان آموزشی که میبیند و پشتکاری که برای موفقیت دارد، انتظارات خانواده و... در آن نقش دارد. ما با گرفتن آزمون فرد را از نظام مدارس ویژه خارج میکنیم و او را از دست میدهیم. بسیاری از کشورهای دنیا امروز این دینامیک بودن را در برنامهشان دیدهاند. یعنی فرد وارد میشود و اگر شرایطش را نداشت از سیستم خارج میشود.
بهراد با بیان اینکه امروز دنیا برای استعدادهای سرآمد و مستعد، نظام شناسایی دارد نه ابزار شناسایی، تصریح میکند: در نظام شناسایی، دانشآموزان در سطح نخست و در ۱۰ مؤلفه مثل خواندن، نوشتن، ریاضیات، علوم و استعدادهای حرکتی و... توسط معلمان به کمک چک لیستها غربالگری میشوند و بچههای مستعد به سطح ۲ ارجاع داده میشوند. در این مرحله دانشآموزی که مثلاً در ریاضی عملکرد خوبی داشته با یک آزمون استاندارد ریاضی سنجیده میشود و اگر نمره خوبی دریافت کند گفته میشود توانمندی ریاضیات را دارد و سپس با یکی دو آزمون دیگر بررسی دوباره از او به عمل میآید و پس از آن دربارهاش تصمیمگیری میشود که آیا این فرد برای ریاضیات مناسب است یا خیر. اگر مستعد بود، او را در مدرسه عادی و در کلاسهای ویژه دانشآموزان بااستعداد آموزش میدهند. یعنی برای اینگونه افراد برنامههای خاص آموزش انفرادی تدوین میکنند. در واقع معلم تکالیف و آموزشهایش را طوری تنظیم میکند که دانشآموز توانمندتر بیشتر آموزش ببیند. ولی ما نظام شناسایی دانشآموزان مستعد نداریم و بر اساس یک آزمون فقط ۲ درصد دانشآموزان را شناسایی میکنیم و حدود ۱۸ درصد از دانشآموزان تیزهوش را زیر پوشش قرار نمیدهیم. بهراد ادامه میدهد: در حال حاضر رویکردهایی که در دنیا وجود دارد پرورش استعداد است. یعنی برعکس آنچه در گذشته میگفتند استعداد ذاتی و موروثی است، الان میگویند استعداد بیشتر جنبه پرورشی دارد. به همین دلیل کشورها این رویکرد را پیاده میکنند و بیشترین سرمایهگذاری را در دوره ابتدایی انجام میدهند، چون در سنین پایینتر تأثیر آموزش، محیط، والدین و روشهای آموزشی بیشتر است.
مدلهای مسلط در آموزش و پرورش بینالمللی مدلهای پرورش استعداد هستند، نه شناسایی استعداد. شناسایی استعداد بر این فرض استوار است که دانشآموزی دارای استعداد ذاتی است و من باید او را کشف کنم اما سیستمهای پرورش استعداد میگویند همه بچهها توانمند هستند و ما باید توانمندیهای آنها را شناسایی کنیم و پرورش دهیم. یعنی رویکردی که وجود دارد شناسایی حداکثری است اما روش آزمون ما، روش حداقلی است. ما با این آزمون میخواهیم دانشآموزی را که با استعداد نیست از سیستم بیرون بیندازیم. علاوه بر این تعداد مدارس ویژه ما هم کم هستند و فقط ۲ درصد دانشآموزان مستعد جامعه را پوشش میدهند.
وی با اشاره به اینکه یک نظام آموزش و پرورش با کیفیت آموزش با کیفیت را برای همه دانشآموزان فراهم کند نه برای یک عده خاص، میگوید: در کنار مدارس استعدادهای درخشان باید نظام آموزش و پرورش تلفیقی را هم راه بیندازیم، یعنی در دل آموزش و پرورش عادی شرایطی را فراهم نماییم که بچههای قویتر را به مرور و در هر پایه شناسایی کنیم و به آنها آموزش بدهیم. در این صورت همه دانشآموزان مستعد را زیر پوشش قرار خواهیم داد. وی در پاسخ بهاین پرسش که آیا رویکرد نظام آموزشی ما به سمت آموزش و پرورش تلفیقی و پرورش استعدادهاست، میگوید: خیر. فقط طرحی با عنوان شهاب در دست اجراست که خیلی هم علمی نیست. این طرح نیز فقط بچهها را شناسایی میکند آن هم به روش نادرست.
۱.بیانات رهبر انقلاب در دیدار نخبگان علمی جوان؛ ۲۷/۷/۱۳۹۵
۲.بیانات در ارتباط تصویری با رئیسان و مدیران آموزش و پرورش؛ ۱۱/۶/۱۳۹۹
نظر شما