ساعت کار رزیدنتها در ایران تعیین نشده است
علیرضا بهرامی، متخصص اعصاب و روان به برخی از حقوق نادیده گرفته شده دستیاران پزشکی اشاره میکند و میگوید: براساس قانون کار در اروپا ساعات کار رزیدنتها در بیمارستانها در طول هفته حداکثر ۴۰ تا۵۰ ساعت و طبق شورای اعتباربخشی تحصیلات عالی آمریکا حداکثر ۸۰ ساعت است اما در ایران این مقدار دستکم ۱۰۰ ساعت لحاظ شده و در کمال ناباوری و در موارد قابل توجهی شاهد ۱۴۰ تا ۱۶۰ ساعت در هفته هستیم، یعنی عددی بیشتر از اردوگاههای کار اجباری. بماند که دستیاران پزشکی از حق بیمه محروم هستند و حقوق آنها در قالب کمک هزینه تحصیلی تعریف شده و مجبورند بیخوابی و کشیکهای بیش از ۳۶ ساعت و حتی تا ۷۲ ساعت را تحمل کنند. در حالی که معیارهای سازمان جهانی بهداشت، بیخوابی بیش از ۲۴ ساعت را با مصرف الکل مقایسه میکند و همین بیخوابیها، فشار فکری و روانی بر رزیدنتها و انترنها کافی است تا علاوه بر افزایش خطاهای پزشکی؛ کاهش انگیزه، افزایش افسردگی، ضعف قوای جسمانی و سیستم دفاعی بدن آنها را رقم بزند و در مواردی منجر به فوت یا خودکشی آنها شود.
وی ادامه میدهد: آییننامه اجرایی قانون ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی نظام سلامت که سال ۸۳ به تصویب مجلس رسید، حداکثر ۴۴ ساعت کار را در هفته برای فعالیت کارکنان بالینی جایز میداند و حتی در نوبتهای شب و روزهای تعطیل، زمان را با ضریب ۱.۵ محاسبه میکند. با این حال تاکنون هیچ یک از این قوانین شامل حال دانشجویان انترن پزشکی و دستیاران تخصصی نشده و همواره حقوق آنها در نظام سلامت کشور نادیده گرفته شده است.
استادان نقش فعالی در آموزش رزیدنتها ندارند
فرهاد تیمورزاده، فعال صنفی حوزه پزشکی نیز به یک غفلت بزرگ در حوزه آموزش پزشکی اشاره میکند که به قول او بخش عمده تأثیر خود را سالهای آینده در کشور میگذارد.
وی میگوید: متأسفانه استادان، نقش فعالی در آموزش رزیدنتها در بیمارستانهای آموزشی ندارند و رزیدنتها به صورت آزمون و خطا و یا از طریق رزیدنتهای سال بالایی مهارتهای لازم را بهویژه در رشتههای جراحی عمومی، جراحی مغز و اعصاب، ارتوپدی، جراحی زنان و... میآموزند که البته در صورتی که رزیدنتهای ترم بالایی این اجازه را به رزیدنتهای سال پایینی بدهند، همین حد آموزش امکانپذیر خواهد بود، درحالی که باید تکالیفی برای دستیاران تعیین شود. به عنوان نمونه اگر دستیار سال سوم، آموزشهای لازم را به دستیار سال دوم ارائه نداده باشد نباید به او اجازه ارتقا دهند تا هیچ دستیاری از آموزش محروم نشود و امکان اینکه دستیاران سال بالایی دستیاران سال پایینی را مجبور به جریمه کشیکهای طولانی ۷۲ ساعته کنند فراهم نباشد چرا که خستگی رزیدنتها نظام درمانی را دچار اختلال میکند و بزرگترین لطمه آن را مردم میبینند.
وی ادامه میدهد: وزارت بهداشت باید حداقل حقوق را برابر خط فقر برای رزیدنتها در نظر بگیرد و هر سال که تجربه آنها افزایش مییابد حقوقشان را به همان نسبت افزایش دهد. اما متأسفانه وزارت بهداشت در قراردادی که با این رزیدنتها میبندد برای آنها هیچ دستمزدی در نظر نگرفته تا مشمول قانون کار نشوند و بتواند آنها را استثمار کند.
این فعال صنفی ادامه میدهد: کمک هزینه تحصیلی یک دستیار پزشک در طول ماه، به مراتب کمتر از لگد یک فوتبالیست به یک توپ است، این در حالی است که بار درمانی بیمارستانهای آموزشی کشور بر دوش رزیدنتهاست. اگر وزارت بهداشت دوره رزیدنتی را برای پزشکان عمومی، دوره کار در نظر بگیرد و در حد پزشک عمومی به آنها حقوق بدهد، قطعاً شرایط این عزیزان کمی بهبود خواهد یافت.
ارادهای برای حل مشکلات رزیدنتها نیست
آنطور که میثم رضایی، فعال صنفی حوزه دستیاری میگوید: حیطه وظایف محوله به دستیاران از فعالیتهای علمی و آموزشی تا خدمات بهیاری و ایفای نقش منشی گسترده است.
وی میافزاید: با توجه به کمبودهای مالی طرح تحول سلامت، در بیشتر بیمارستانهای آموزشی کشور از دستیار تخصصی به عنوان یک نیروی کار رایگان، بجا و نابجا استفاده میشود.
به گفته این متخصص پزشکی ورزشی؛ بنا به شرایط، این قشر گاهی دانشجو، گاهی پزشک و گاهی کارگرند و تعهد غیرمنصفانهای که در ابتدای دوره دستیاری از آنها گرفته میشود، آنها را از هرگونه حقی بینصیب میکند و این گروه از هرگونه فعالیت درآمدزا خارج از بیمارستان محروماند و به ناچار باید به کمک هزینه ۲ تا ۳ میلیون تومانی وزارت بهداشت برای گذران معیشت و اسکان خانواده خود اکتفا کنند.
وی با اشاره به اینکه تصور ذهنی مردم از پزشکان عمدتاً افراد متمول مطبنشین است، میافزاید: در آزمون پذیرش دستیاری سال جاری درصد قابل توجهی از کرسیها بدون متقاضی باقی ماند و روند بیرغبتی پزشکان عمومی به تحصیلات تکمیلی و دوره تخصصی هر ساله افزایش مییابد و این مسئله به دلیل آن است که پزشکان، آینده خود را در خارج از کشور جستوجو میکنند.
سلسله مراتب ناعادلانه
بابک خطی، متخصص کودکان نیز میگوید: بار کاری بیمارستانهای آموزشی بر دوش دستیاران پزشکی است به طوری که پزشکان صبحها ویزیت انجام میدهند و پس از آن تا فردا موقع ویزیت دوباره همه اقدامات درمانی، پذیرش و ترخیص بیماران توسط دستیاران پزشک انجام میشود و در واقع رزیدنتها مقیم دائمی بیمارستان هستند.
به گفته وی، در دوره رزیدنتی دستیاران پزشک باید بهتدریج کارهای تخصصی را در کنار استادان خود بیاموزند، اما متأسفانه در بیمارستانهای ما اینگونه نیست و از همان ابتدا که رزیدنت وارد بیمارستان میشود، درمان بیماران را انجام میدهد و در واقع تحت نظر دستیاران سال بالایی مهارت کسب میکند. وی با اشاره به سلسله مراتبی که در نظام آموزش بیمارستانهای آموزشی کشور برقرار است، میافزاید: متأسفانه این سلسله مراتب بسیار ناعادلانه از رزیدنت سال یک آغاز میشود و تا رزیدنت سال چهار و پس از آن استاد ادامه دارد به طوری که دستیاران سال بالاتر نسبت به دستیاران سال پایینتر رفتار درست و مناسبی ندارند. متأسفانه در بیمارستانهای ما به دلیل فشار زیادی که روی دستیاران است این مسئله رعایت نمیشود و چرخه فشار از سوی استادان و رزیدنتهای ترم بالایی به رزیدنتهای ترم پایینی همچنان ادامه دارد؛ این مسئله موجب از همگسیختگی ذهنی و خستگی مزمن رزیدنتها میشود که بر جنبههای مختلف کار، زندگی شخصی و سلامت فکری آنها تأثیرگذار است.
۳ اصل مهم در دستیاری
وی ادامه میدهد: تعیین ساعت کار متناسب، ارائه آموزشهای لازم توسط استادان و همچنین حقوق کافی سه اصل مهمی است که باید در حوزه دستیاری رعایت شود. با توجه به اینکه بار درمانی بیمارستانهای آموزشی کشور بر دوش دستیاران پزشکی گذاشته شده است، باید به گونهای برنامهریزی شود که این کار متناسب با توان یک انسان باشد و ضرورت دارد از مدلهای جهانی موفق در این زمینه الگوبرداری و یا کار دستیاران پزشکی را متناسب با قانون کار کشور تعریف کنیم که در هر صورت ساعت کار رزیدنتها کاهش خواهد یافت. همچنین باید حقوق دستیاران پزشکی حداقل برابر با حقوق پزشکان عمومی تعیین شود و مهمتر آنکه آموزشهای لازم با رعایت احترام متقابل توسط استادان و نه دستیاران ترم بالایی در محیطی عادی به آنها داده شود تا در آینده بتوانند به عنوان پزشکان متخصص موفق و با ذهنیتی خوب در جامعه خدمت کنند.
نظر شما